هراس رژیم از امواج نوین جنبش

هراس از آغاز موج نوین جنبش، ارتجاع را فراگرفته است.سران و مقامات رژیم این ترس و وحشت خود  را از چنین  رویدادی پنهان نمی‌کنند. پی‌درپی هشدار می‌دهند و تهدید می‌کنند. بگیروببندی که در چند هفته اخیر به راه انداخته‌اند، انعکاسی از همین واقعیت است. این اقدامات سراسیمگی رژیمی را نشان می‌دهند که از بقای فردای خودش نامطمئن است.

جمهوری اسلامی در طول چند هفته اخیر تعرض گسترده‌ای را به‌ویژه به فعالان جنبش‌های اجتماعی سازمان داده است. بیشترین بازداشت‌شدگان چندین روز گذشته از میان زنان هستند. تنها یک مورد آن یورش وحشیانه مزدوران وزارت اطلاعات به گروهی از فعالان جنبش زنان‌ در گیلان است.  روز چهارشنبه ۲۵ مرداد ۱۲ نفر، ازجمله ۱۱ تن از فعالان حقوق زنان در شهرهای رشت،‌ فومن، انزلی و لاهیجان و یک فعال سیاسی بازداشت شدند. جلوه جواهری یکی از فعالان باسابقه مدافع حقوق زنان در میان بازداشت‌شدگان است.

گزارش‌های انتشاریافته حاکی است که زنان بازداشتی زیر فشار شکنجه‌های دستگاه اطلاعاتی برای اعترافات اجباری قرارگرفته‌اند.

بر اساس گزارش منابع نزدیک به خانواده هومن طاهری، وی در روزهای اخیر مورد شکنجه و آزار بازجویان قرارگرفته است. چندین مورد شکنجه‌شده،” صورتش به‌شدت ورم‌کرده و اثرات کبودی در گردن و خراش در دیگر نقاط بدنش پس از گذشت چند روز و انتقال او به بند عمومی، همچنان قابل‌مشاهده است.”

شکنجه‌گران وزارت اطلاعات نه‌فقط فعالان زن را زیر فشار و شکنجه قراردادِه، بلکه از دریافت  و رساندن داروهای موردنیاز جلوه جواهری که به آرتروز شدید دست مبتلاست، و فروغ سمیع‌نیا، مبتلابه دیابت خودداری کرده‌اند.

بیانیه اداره اطلاعات گیلان که با یک‌مشت اتهامات جعلی و رسوا ازجمله “یک تیم مرتبط با عناصر بیگانه” “دوره‌های براندازی نرم که توسط سرویس‌های اطلاعاتی دشمن در خارج از کشور برگزارشده‌اند آموزش‌دیده” همراه است، نشان می‌دهد که این دستگاه شکنجه و کشتار در حال پرونده‌سازی برای این فعالان زن، به روال پرونده‌سازی‌های پیشین علیه فعالان جنبش‌های اجتماعی است.

علاوه بر این، در چند هفته اخیر تعداد دیگری از فعالان حقوق زنان یا زنانی که حاضر به تمکین و فشار حکومت برای حجاب اجباری نشده‌اند، بازداشت‌شده‌اند.

همچنین در جریان تجمع اعتراضی  زنان تبریز در اعتراض به خشک شدن دریاچه ارومیه نیز، تعدادی از زنان  به اداره اطلاعات تبریز احضار شدند.

گذشته از سرکوب و بازداشت گسترده زنان، از اوایل سال جاری صدها تن از دانشجویان بازداشت، اخراج ، ممنوع‌الورود و تعلیق شده‌اند. اخیراً نیز اخباری از دانشجویان با یک تا دو ترم تعلیق منتشرشده است.

تشکل‌های دانشجوئی خبر داده‌اند که مسئولان دانشگاه‌های امیرکبیر، علامه طباطبایی، و خواجه نصیر، عده‌ای از دانشجویان را به کمیته‌های انضباطی ارجاع داده‌اند.

در چند روز گذشته، رژیم، خانواده‌های جان‌باختگان جنبش اخیر را نیز زیر فشار شدید قرار داده و تعدادی را بازداشت کرده است.

مهسا یزدانی، مادر محمدجواد زاهدی از جان‌باختگان اعتراضات سراسری سال گذشته در ساری، سه‌شنبه ۳۱ مرداد، بازداشت شد.

پیش‌ازاین ماشاالله کرمی، پدر محمدمهدی کرمی ؛ مبارزی که در بی دادگاه رژیم حکم اعدام گرفت و اعدام شد، بازداشت‌شده بود.

روز اول شهریور نسرین، خواهر شیرین علیزاده، از جان‌باختگان اعتراضات سال گذشته در چالوس بازداشت شد.

به گزارش “حال‌وش” روز ۳۱ مرداد فرامرز آبیل (براهویی)، برادر ۱۵ ساله اسماعیل آبیل، یکی از جان‌باختگان جمعه خونین زاهدان بازداشت شد.

روز ۵ شهریور‌، دستگاه امنیتی رژیم اعضای خانواده حنانه کیا را که درنبرد با مزدوران رژیم جان‌باخت، پدر، مادر، خواهر او را در مازندران بازداشت کردند.

از ابتدای سال جاری متجاوز از ٧٠ عضو خانواده‌های دادخواه توسط نهادهای امنیتی بازداشت‌شده‌اند.

معلمان  نیز همچنان زیر فشارهای مداوم قرار دارند. پی‌درپی خبر از بازداشت، محاکمه ، صدور حکم انفصال موقت،اخراج معلمان در شهرهای مختلف انتشار می‌یابد.

به گزارش شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران، «بهاره عسگری زاده»، یکی از معلمان و فعالان صنفی استان خوزستان به دلیل «شرکت در تجمعات صنفی معلمان در سال ۱۴۰۱» به ۴ ماه انفصال موقت از خدمت محکوم‌شده ‌است.

«زهرا صیاد دلشادپور» با مجازات حذف رتبه‌بندی، بازنشستگی پیش از موعد و تقلیل گروه روبرو شده است.

فریبا انامی فعال صنفی معلمان گیلان به اتهام‌ »کنشگری صنفی و مطالبه گری قانونی» با مجازات: «حذف رتبه‌بندی، اخراج از آموزش‌وپرورش با رأی هیئت تخلفات اداری آموزش‌وپرورش گیلان و تائید آن در وزارتخانه» روبرو شده است.

فرزانه ناظران پور، معلم  ساکن تهران، به اتهام «تبلیغ علیه نظام و تشویش در اذهان عمومی» به ده ماه حبس محکوم شد و  به زندان اوین انتقال یافت.

همچنین دادسرای عمومی و انقلاب اهواز برای یازده تن از معلمان در استان خوزستان کیفرخواست صادر کرده است. وکیل مدافع این معلمان اعلام کرده است که اتهامات این معلمان شامل «عضویت در گروه‌هایی که هدف آن‌ها برهم زدن امنیت کشور است» و «فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی» می‌شود

هم‌اکنون حداقل ۱۷تن از معلمان مطالبه گر و آزادیخواه در زندان‌های مختلف رژیم به سر می‌برند. ازجمله اتهامات این معلمان ملاقات با خانواده‌های کشته‌شدگان اعتراضات اخیر و درج مطالبی در همبستگی با اعتراضات در شبکه‌های اجتماعی است.

در کردستان بازداشت ها و فشار بر مردم تشدید شده است. هه‌نگاو، از بازداشت ۱۵ تن در روستاهای اطراف مهاباد و اشنویه خبر داده است. مغازه‌داران شهرهای کردستان نیز توسط دستگاه امنیتی تهدید شده‌اند که در اعتراضات سالگرد قتل ژینا شرکت نکنند.

تعدادی از هنرمندان، وکلای دادگستری  و غیره نیز در میان بازداشت‌شدگان چند هفته اخیرند . مهدی یراحی خواننده معترض، پس از انتشار ترانه‌ای با عنوان «روسریتو»بازداشت شد.

در همین حال فشار بر استادان دانشگاه نیز افزایش‌یافته و در چند روز اخیر تعدادی اخراج شده‌اند. بیشتر اخراجی‌های اخیر، اساتید دانشگاه‌های تهران، شریف و علامه هستند.

اخراج استادان سرشناس همچون علی شریفی زارچی از دانشگاه شریف، حمیده خادمی و آمانه عالی از دانشگاه علامه طباطبایی تهران، واکنش‌های اعتراضی  انجمن‌های علمی و تشکل‌های دانشجویی را به دنبال داشته است.

۹ تن از اساتید دانشکده علوم سیاسی دانشگاه آزاد تهران به اتهام «ضدانقلاب بودن و داشتن تفکر غربزده و ولایی نبودن» به بازنشستگی اجباری محکوم‌شده‌اند.

به گزارش تجارت ‌نیوز لیست اساتید اخراجی و تعلیقی دانشگاه‌های کشور هرروز طولانی‌تر می‌شود. اساتیدی که برخی از آن‌ها ماه‌ها بود حقوق آن‌ها قطع‌شده بود یا تعلیق بودند و حالا حکم نهایی اخراج خود را دریافت کرده‌اند. برخی را کتبی و برخی را تلفنی از کار بیکار کردند … .

روزنامه اعتماد در گزارش دیگری تعداد اساتید اخراجی” از ابتدای دولت سیزدهم تاکنون را ۵۸ نفر عنوان کرد. اخراج‌هایی که دامن دانشگاه‌های شهرهایی چون تهران، کرج، کرمان، گیلان و اصفهان را گرفته و تمامی ندارد. گویی پروژه‌ای است که در همه شهرها اجرا می‌شود.”

درحالی‌که رژیم تصفیه اساتیدی را که با باند حاکم مخالفت یا زاویه‌دارند، در دستور کار قرار داده است،  حسین شریعتمداری، مدیرمسئول روزنامه کیهان در یادداشتی وقیحانه استادان اخراجی را “حامی اراذل‌واوباش اغتشاشگر” خوانده و مدعی شده است که اخراج آنان “کمترین و پیش‌پاافتاده‌ترین مجازات در مقابل اقدامات پلشت و غیرانسانی آنهاست”.

همچنین فشار بر زندانیان سیاسی افزایش‌یافته است. در نتیجه همین فشارها ست که جواد روحی از بازداشت‌شدگان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱، که حکم سه بار اعدام او چندی پیش در دیوان عالی کشور نقض شده بود، نهم شهریور، به نحو مشکوکی در زندان نوشهر جان باخت. به اذعان وکلای دادگستری،  وی در حالی جان باخت که باگذشت چند ماه از نقض حکمش همچنان «بلاتکلیف در زندان و در شرایط بازداشت موقت» در زندان نوشهر محبوس بود. سپیده قلیان بار دیگر به ۱۵ ماه حبس محکوم شد.

تمام این وحشی‌گری‌ها که ترس و نگرانی رژیم را از اوج‌گیری جنبش انقلابی نشان می‌دهد ، ظاهراً اقدامات پیشگیرانه برای مقابله با شکل‌گیری اعتراضات در سالروز قتل ژینا و سرآغاز جنبش توده‌ای سال گذشته است. اما این اقدامات قادر به نجات رژیم نیست. تجربه تاکنون به‌وضوح نشان داده است که تمام اقدامات پیشگیرانه و سرکوبگرانه رژیم حتی با به بند کشیدن هزاران مبارز و کشتن صدها تن از مردم کارساز نبوده است. چراکه بحران سیاسی جامعه ایران چنان ژرف است که هیچ امکانی را برای بقای جمهوری اسلامی باقی نگذاشته است. در جریان این بحران، هرلحظه امکان انفجارهائی مهیب‌تر از سال گذشته وجود دارد. کسی نمی‌تواند زمانی برای آن‌ها تعیین کند، اما وقوع شان قطعی است. عموم توده‌های مردم زحمت‌کش و ستمدیده ایران از وضع موجود ناراضی‌اند. دیگر نمی‌توانند ادامه این شرایط را تحمل کنند و خواهان برافتادن نظم ستمگرانه و  ارتجاعی‌اند. تمام تحولات شش سال گذشته از ۱۳۹۶ تا به امروز این واقعیت را نشان داده است. رژیم نه می‌تواند این بحران را علاج و نه  مبارزات را مهار کند. برافتادن جمهوری اسلامی ضرورت جبری هرگونه تغییر در ایران است.

متن کامل نشریه کار شماره ۱۰۳۵  در فرمت پی دی اف:

POST A COMMENT.