اعتراضات پرستاران و نیاز به اعتصابی سراسری

اعتراضات پرستاران از نیمه دوم فروردین سال جاری بار دیگر از سر گرفته‌شد.در طول سه هفته اخیر تجمعات متعددی در چندین شهر کشور در اعتراض به عدم تحقق مطالبات پرستاران، ازجمله اجرای صحیح قانون تعرفه گذاری خدمات پرستاری ، برپا گردید.

روز پانزدهم فروردین، پرستاران بابل  در مقابل بیمارستان روحانی شهر بابل  تجمع کردند. در همین روز پرستاران اراک  نیز در برابر دانشگاه علوم پزشکی شهر اراک تجمع اعتراضی برپا کردند.

در روزهای ۱۶ و ۱۹ فروردین پرستاران مشهد در مقابل استانداری تجمع اعتراضی برپا کردند. ایلنا از قول یکی از این پرستاران نوشت: «مهم‌ترین خواسته من و همکارانم اصلاح آیین‌نامه تعرفه گذاری خدمات پرستاری است؛ آیین‌نامه فعلی توسط اعضای عالی نظام پرستاری کشور و البته مدیران ارشد وزارت بهداشت، پشت درهای بسته نوشته‌شده و در تنظیم و تدوین آن، از نمایندگان واقعی و از بدنه برخاسته پرستاران کشور نظرخواهی نکرده‌اند. حالا که بعد از ۹ ماهِ تمام، معوقات تعرفه گذاری را با هزار سلام و منت به حسابمان ریخته‌اند، تازه فهمیده‌ایم که چه کلاه گشادی سرمان رفته است، این تعرفه گذاری که آقایان بانی و مسبب آن بوده‌اند، اصلاً تعرفه گذاری نیست! هر که میزش بزرگ‌تر، امتیازش بیشتر است، هر که در قبال بیمار پرمسئولیت‌تر و پرکارتر، امتیازش کمتر.»

در روزهای ۲۱ ، ۲۶ ، ۲۷و ۲۸ فروردین، پرستاران در قزوین،کردستان، قم و مجدداً قزوین  در مقابل استانداری‌ها یا دانشگاه

علوم پزشکی تجمع کردند و اعتراض خود را به عدم اجرای صحیح تعرفه‌گذاری خدمات پرستاری ابراز داشتند.

پرستاران قزوین گفتند: وزارت بهداشت علیرغم اعتراضات پرستاران تا امروز پاسخی به مطالبات ما نداده است؛ ما انتظار داریم هرچه زودتر آیین‌نامه‌ی تعرفه گذاری ساخته‌ی نظام پرستاری ابطال و آیین‌نامه‌ی جدیدی بر مبنای عدالت و با مشارکت نمایندگان واقعی پرستاران نوشته و ابلاغ شود.

چهارم اردیبهشت پرستاران سنندج، با تجمع در مقابل استانداری اعلام کردند وعده‌ووعید نمی‌خواهیم، سفره‌هایمان خالی است و باید روش پرداخت در نظام درمان تغییر کند.

ششم اردیبهشت جمعی از پرستاران دانشگاه علوم پزشکی شیراز نیز در اعتراض به تعرفه گذاری و پرداختی‌ها تجمع کردند. پرستاران شیراز خواسته‌ی مهم خود را «اجرای صحیح تعرفه گذاری خدمات پرستاری» و «رفع تبعیض در نظام درمانی» عنوان کردند و گفتند: وعده‌های مسئولان برای بهبود معیشت پرستاران همگی توخالی بوده است. باوجود قول و قرار مسئولان مبنی بر اعمال قانون تعرفه گذاری، تعرفه پرستاران مانند سایر گروه‌های تعرفه دار شاغل در وزارت بهداشت محاسبه و پرداخت‌نشده و اصلاح آیین‌نامه تعرفه گذاری ، پشت در‌های بسته تنظیم‌شده و منافع پرستاران را نادیده گرفته است.

روز هفتم اردیبهشت نیز پرستاران اهوازی در مقابل دانشگاه علوم پزشکی جندی‌شاپور اهواز تجمع اعتراضی خود را حول همین مطالبات برپا کردند. این تجمعات اعتراضی ادامه دارد.

پرستاران  ایران سال‌هاست که برای بهبود شرایط  کار و معیشت خود، از طریق مبارزه برای افزایش حقوق ، کاهش فشاری که درنتیجه کمبود شدید نیروی پرستار بیمارستان‌ها بر آن‌ها وارد می‌شود، تلاش کرده‌اند.  با این وجود، حقوق پرستاران در مقایسه با بسیاری از کشورهای جهان در سطح بسیار نازلی قرار دارد.

یک مقایسه با چند کشور همسایه، به‌وضوح سطح بسیار پائین حقوق پرستاران ایران و وضعیت وخیم شرایط مادی آن‌ها را نشان می‌دهد.

متوسط حقوق پرستاری در حال حاضر حدود ۱۰ میلیون تومان اعلام شده است. اما متوسط حقوق ماهانه پرستاران در امارات، معادل ۲۳۲میلیون تومان، عربستان سعودی ۱۴۰میلیون ، کویت ۹۰ میلیون ، قطر ۸۰ میلیون، عمان، ۸۰ میلیون وعراق ۷۰ میلیون تومان است. یعنی متوسط حقوق پرستاران در امارات ۲۳ برابر ایران و در عراق ، ۷ برابر است.  نکته دیگری که پرستاران ایران با آن روبه‌رو بوده و به آن معترضند، شکاف فاحشی است که میان متوسط دریافتی یک پزشک و پرستار در بیمارستان‌های کشور وجود دارد. این شکاف ۵ تا ۶ برابر اعلام شده است.

در همین حال فشار کاری پرستاران نیز در ایران با کمتر کشوری در جهان قابل‌مقایسه است. تا جایی که برخی از پرستاران جان خود را زیر فشار کار و استرس از دست می‌دهند.این مسئله به‌وضوح خود را در دوران بیماری کرونا نشان داد. ایران در دنیا بالاترین آمار جان‌باختگان پرستاری را در این دوره ثبت کرد. معاون پرستاری وزیر بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی در بهمن‌ماه سال ۹۹ گفت: از ابتدای شیوع کرونا در کشور (اسفند ۹۸) تاکنون ۱۰۰ پرستار جان خود را براثر این بیماری از دست دادند. بسیاری‌شان به دلیل عوارض بعد از ابتلا، از چرخه کار خارج شدند و طبق اعلام فرمانده ستاد مقابله با کرونا در کلان‌شهر تهران، در آذر سال گذشته، ۹ هزار پرستار درگیر عوارض این ویروس منحوس شدند. در کنار این فشارهای وارده بر پرستارها، بسیاری از آن‌ها با توجه به کمبود پرستار در زمان شیوع کرونا، طبق قراردادهای کوتاه‌مدت ۸۹ روزه بدون هیچ مزایا و حتی بیمه، جذب کار شدند و بعد از کاهش آمار بیماری و فوتی‌ها بدون تمدید قرارداد با آن‌ها یا خداحافظی شد یا برخی اخراج شدند.”

گزارش‌های دیگر حاکی است که بیش از ۱۶۰ نفر از گروه پرستاری به‌ دلیل ابتلا به کرونا جانشان را از دست دادند. کمبود کادر پرستاری و امکانات بیمارستانی، نقش اصلی را در مرگ و بیماری پرستاران در ایران داشته است.

به گفته محمد شریفی مقدم دبیر کل خانه پرستار ایران: “ازنظر استاندارد در دنیا به ازای هر ۱۰۰۰ نفر جمعیت به‌طور متوسط، پنج تا ۶ پرستار لازم است و در کمترین حالت حداقل ۳ پرستار؛ این در حالی است که در ایران طبق آخرین اطلاعات به ازای هر ۱۰۰۰ نفر ۶ / ۱  پرستار وجود دارد که این میزان از حداقل هم کمتر است”. اما به گفته معاون توسعه و مدیریت منابع سازمان نظام پرستاری، در بعضی بیمارستان‌های تهران در نوبت شب، ۳۵ بیمار به ۲ و حداکثر ۳ پرستار سپرده می‌شود!

این در حالی است که هم‌اکنون  در سوئیس و نروژ  به ازای هر هزار نفر ۱۸ پرستار، در آلمان ۱۲، هلند ۱۱ ، کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعهٔ اقتصادی، حدود ۹ و در چین با جمعیت نزدیک به ۵ / ۱ میلیاردی آن، ۲۷ / ۳ پرستار است.

روشن است که در ایران چه فشاری از این بابت بر پرستاران که گاه ناگزیرند اضافه‌کاری نیز داشته باشند تحمیل می‌شود  و در همان حال چه لطماتی از این کمبود به بیماران و حتی مرگ بسیاری از مردم ایران وارد می‌آید.

کمبود پرستار در ایران امروز به حدی است که یک پرستار، به «اعتماد» می‌گوید : طی دو ماه اخیر، یکی از بخش‌های جراحی بیمارستان محل خدمتش، به بهانه بازسازی و تعمیرات تعطیل‌شده درحالی‌که علت واقعی تعطیلی این بخش، کمبود شدید نیروی پرستاری بوده است.

رئیس شورای عالی نظام پرستاری دی‌ماه سال گذشته در پاسخ به سؤال ایسنا مبنی بر اینکه “کشور با چه میزان کمبود در تعداد نیروهای پرستاری مواجه است؟” گفت: “اگر حتی حداقل استاندارد نیروی انسانی را به میزان حداقل دو پرستار به ازای هر تخت بیمارستانی نیز در نظر بگیریم؛ در این صورت، بیش از ۱۰۰ هزار پرستار در کشور کم داریم. تعداد نیروهای پرستاری در بیمارستان‌ها بسیار کم است و این در حالی است که بیماران بستری‌شده نیاز به مراقبت دارند و نبود پرستاران باعث کاهش کیفیت ارائه خدمات به بیماران شده و آسیب به سلامت آنان می‌رساند.”

حال با این اوصاف ، رژیم ارتجاعی جمهوری اسلامی بر سر حتی اجرای صحیح قانون تعرفه گذاری خدمات پرستاری همان بازی را درآورده است که بر سر اجرای رتبه‌بندی معلمان و همسان‌سازی حقوق بازنشستگان درآورد و به قول شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران، آن را سلاخی کرد. دبیر کل خانه پرستار نیز عنوان می‌کند آنچه به نام تعرفه گذاری خدمات پرستاری اجراشده، فقط کاریکاتوری از تعرفه گذاری است.

در پی مبارزاتی که پرستاران به‌ویژه در دهه ۸۰ برای بهبود وضعیت وخیم خود داشتند، سرانجام  سال ۱۳۸۶ قانون تعرفه گذاری خدمات پرستاری به تصويب مجلس رسيد تا گویا تغییری لااقل در وضعیت معیشتی پرستاران ایجاد شود. اما اجرای آن  به بهانه‌های مختلف به تعویق افتاد تا این‌که در سال ۱۴۰۱ قرار شد ظاهراً اجرائی شود. این اجرا اما درواقع آن چیزی نبود که پرستاران انتظارش را داشتند.  ” پرستاران انتظار داشتند پس از اجرای تعرفه گذاری، تحولی عمده در دریافتی‌هایشان به وجود بیاید ولی این اتفاق نیفتاد و به‌عنوان‌مثال از بابت تعرفه گذاری‌ برای ۹ ماه فقط مبلغ ۵ میلیون تومان به‌حساب پرستار واریزشده است!” باوجود قول و قرار مسئولان مبنی بر اعمال قانون تعرفه گذاری، تعرفه پرستاران مانند سایر گروه‌های تعرفه دار شاغل در وزارت بهداشت محاسبه و پرداخت‌نشده و اصلاح آیین‌نامه تعرفه گذاری به عقیده پرستاران، پشت در‌های بسته تنظیم‌شده و منافع آنان را نادیده گرفته است.

دبیر کل خانه پرستار در گفت‌وگو با «رسالت» می‌گوید: طرحی که برای تعرفه‌های پرستاری ارائه داده‌اند مبتنی بر تخت بیمارستانی است درحالی‌که تعرفه گذاری خدمات تمامی گروه‌ها بر اساس مدل فی فور سرویس (پرداخت به ازای خدمت )است. طبق مدل جدید تعرفه گذاری خدمات پرستاری، ارزش تمام خدمات یک بیمار از گروه پرستاری در طول ۲۴ ساعت ۹۰ هزار تومان است و اکنون با رشد ۳۰ درصدی، ۱۲۰ هزار تومان می‌شود که همچنان مضحک است. ”

وی به این نکته نیز اشاره کرد که «رقم ۱۲۰ هزار تومان به جیب پرستار نمی‌رود، بلکه بیمه به کاسه بیمارستان واریز و بیمارستان ۱۴ درصد آن را بابت فوریت‌ها و مسائل آموزشی کسر و ۱۰ درصد هم به‌منظور مالیات کسر می‌شود. به‌این‌ترتیب حدود ۹۰ هزار تومان در کاسه پرستار قرار می‌گیرد که این مبلغ هم بین ۳ پرستار تقسیم می‌شود و با این شیوه تعرفه گذاری، پرستار را تحقیر کرده‌اند. بنابراین آنچه تحت عنوان رشد ۳۰ درصدی ارزش نسبی خدمات پرستاری مطرح‌شده، صرفاً بازی با کلمات است، چون ارزش خدمت گروه پرستاری برای یک بیمار در طول ۲۴ ساعت به‌اندازه ویزیت یک پزشک هم نیست و ای‌کاش تعرفه گذاری را به این شیوه اجرا نمی‌کردند.»

روزنامه اعتماد نیز نوشت: “یکی از پرستاران شاغل در بیمارستان آموزشی واقع در مرکز تهران به «اعتماد» می‌گوید: «در بیمارستان ما برای کمک بهیار حدود ۳ الی ۵ میلیون تومان و برای پرستاران حدود ۲۲میلیون تومان به‌عنوان معوقات تعرفه خدمات پرستاری سال ۱۴۰۱ واریزشده و بنابراین، هر پرستار به ازای ۱۹۷ ساعت کار موظف و ۱۵۵ ساعت اضافه‌کار در طول یک ماه، حدود یک‌میلیون و ۸۰۰هزار تومان به‌عنوان تعرفه خدمات پرستاری دریافت کرده که این رقم، حتی از میزان دریافتی ما بابت اضافه‌کار یا کارانه ماهانه کمتر است چون هرماه به ازای اضافه‌کار حدود ۳ میلیون تومان دریافتی داریم و کارانه ماهانه هم همین حدود است و مجموع دریافتی ماهانه ما با تجمیع کارانه و اضافه‌کار به ۱۶ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان می‌رسد.”

آنچه اکنون پرستاران  خواستار آن هستند، بازبینی و تدوین مجدد آیین‌نامه و تغییر مناسبات اجرای تعرفه گذاری خدمات پرستاری است.

یکی از  پرستاران در گفت‌وگو با خبرگزاری ایلنا می‌گوید: «باید تعرفه پرستاران را مانند سایر گروه‌های تعرفه دار شاغل در وزارت بهداشت محاسبه و پرداخت و بیمه‌ها را نیز متقاعد کنند که همین فرمول را به کار ببرند.»

اما در مورد افزایش تعداد پرستاران و کاستن از فشار ناشی از کار و اضافه‌کاری  نیز هیچ اقدام جدی به نفع پرستاران صورت نگرفته و وعده‌های وزارت بهداشت عملی نشده است.

دبیر کل خانه پرستار می‌گوید: “در ایران پس از اوج‌گیری کرونا، هیچ‌گونه استخدامی انجام‌نشده و تنها جذب نیروی ۸۹ روزه صورت گرفت که قراردادهای آن‌ها به‌مرور با طولانی شدن روند کرونا تمدید شد.

آخرین آزمونی که برای استخدام پرستاران انجام شد، ۳۹ هزار نفر پذیرش شدند و از این تعداد تنها حدود ۱۰ درصد کادر پرستاری جذب شدند که رقم بسیار کمی بود”

وی می‌گوید: سالانه  ۷ تا ۸ هزار پرستار از چرخه درمان خارج می‌شوند. این در حالی است که ورودی‌ نیروی پرستار به سیستم درمانی در عمل به صفر رسیده و در سال ۹۹ یک آزمون استخدامی برگزار و ۱۳ هزار پرستار جذب شد و دیگر آزمونی برای جذب نیرو صورت نگرفته است. این در حالی است که وضعیت پرستاران ۸۹ روزه حل‌نشده است.

دبیر کل خانه پرستار همچنین می‌گوید: پرستاران دوازده مدل قرارداد دارند؛ پرستاران ۸۹ روزه، پرستارانِ شرکتی، تبصره ۳، تبصره ۴، پیمانی، قراردادی، رسمی و… مدل‌های مختلف قرارداد پرستاران هستند. مزد و مزایای هرکدام از این پرستاران باهم تفاوت دارد در حالی که کار همه‌ی آن‌ها یکی است. الآن حدود ۳۵درصد از پرستاران شرکتی هستند و قرارداد آن‌ها موقت است و این به استثمار کشیدن نهایتِ بی‌اخلاقی است. چرا باید پرستاران را در پیک کرونا به کار بگیرند و بعد از سه ماه که پیک خوابید از کار بیکار کنند؟ حدود ۴۵درصد از پرستاران ما قرارداد موقت هستند که ما انتظار داریم تبدیل وضعیت شوند.

با این توضیحات وقتی‌که به مشکلات جدی و لاینحل پرستاران نگاه شود، پاسخ این سؤال روشن است که چرا درحالی‌که نظام درمانی در بحران به سر می‌برد و با کمبود شدید پرستار مواجه است، همه‌ساله تعدادی پرستار از ایران به کشورهای دیگر مهاجرت می‌کنند. اخیراً اعلام شد که آن‌ها ترجیح می‌دهند به سمت مشاغل آزاد بروند و حتی مسافرکشی کنند.

در همین رابطه معاون سازمان نظام پرستاری نیز با اشاره به کمبود پرستار در ایران اعلام کرد که ماهانه بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ پرستار از ایران مهاجرت می‌کنند. این در حالی است که ایران با کمبود ۱٠٠ هزار پرستار مواجه است. از دلایل موج مهاجرت پرستاران، مساعد نبودن وضعیت استخدامی، وضعیت مالی و معیشتی، نبود  امنیت شغلی و نداشتن تسهیلات رفاهی، فرسودگی شغلی و میزان بالای سختی کار و اضافه‌کارهای اجباری، رعایت نشدن نسبت پرستار به بیمار و غیره است، که روزبه‌روز، آینده‌ی سلامت کشور را تهدید می‌کند”.

تحت این شرایط، جمهوری اسلامی اما نه‌فقط هیچ اقدام جدی برای حفظ  پرستاران و حل معضلات آن‌ها انجام نداده، بلکه آنچه را هم که با تصویب قانون تعرفه گذاری خدمات پرستاری پذیرفت، سال‌ها به بهانه‌های مختلف ازجمله نبود بودجه به تعویق انداخت و اکنون هم آن چیزی را عملی می‌کند که کاریکاتور قانون تعرفه‌های پرستاری است و موردپذیرش پرستاران نیست.

جمهوری اسلامی در طی چند دهه گذشته به پرستاران نیز نشان داده است که بدون مبارزه حاضر نیست کمترین مطالبه آن‌ها را بپذیرد. اکنون بر سر اجرای قانونی که پس‌ازآن همه مبارزه به تصویب رسید، دبه درآورده است. بنابراین، پرستاران حتی برای اجرای صحیح قانون تعرفه گذاری خدمات پرستاری، چاره‌ای ندارند، جز این‌که مبارزات خود را تشدید کنند. برای این‌که چنین مبارزه‌ای مؤثر واقع شود، مبارزات منفرد و پراکنده کنونی جوابگو نیست. پرستاران باید از تجارب معلمان و کارگران پروژه‌ای که هم‌اکنون در جریان است، بیاموزند و هم‌زمان در سراسر کشور به اعتصاب روی‌آورند، تا لااقل بتوانند همین یک خواست خود را عملی کنند.

در واقعیت امر، جمهوری اسلامی نه می‌تواند و نه می‌خواهد خواسته‌های اساسی  پرستاران را عملی کند و نه به سیستم بهداشتی و درمانی ازهم‌گسیخته سروسامانی بدهد. برای یک دولت اسلام‌گرای پاسدار منافع سرمایه‌داران، آنچه اولویت دارد، نه سیستم بهداشت و درمان، نه رفاه پرستار، بلکه غارت، چپاول و استثمار و به جیب زدن سودهای کلان توسط طبقه حاکم و اختصاص منابع کلان بودجه به هزینه‌های هنگفت لشکر میلیونی نیروهای نظامی و سرکوب انگل برای حراست از نظم ارتجاعی حاکم بر ایران است. مادام که جمهوری اسلامی به حیات خود ادامه می‌دهد، هیچ چشم‌اندازی برای بهبود سیستم بهداشت و درمان کشور و رفاه واقعی پرستاران و کل پرسنل درمانی وجود ندارد. تنها با سرنگونی جمهوری اسلامی و استقرار یک حکومت شورایی در ایران است که سلامت مردم ایران و ارتقای نظام بهداشت و درمان کشور اولویت مهمی کسب می‌کند و رفاه پرستاران و تمام پرسنل بهداشتی و درمانی کشور تأمین خواهد شد.

متن کامل نشریه کار شماره ۱۰۱۸  در فرمت پی دی اف:

POST A COMMENT.