گرامی باد یاد حماسه‌سازان سیاهکل بنیان‌گذاران سازمان

هرماهی از سال را طبق تقویم سالانه سی روز برآورد کرده‌اند، اما بهمن‌ماه ماهی سی‌روزه نیست و نخواهد بود. در تاریخ مبارزات انقلابی میهن ما، این ماه در سال ۴۹ آغازشده است و برخلاف معمول هنوز ادامه دارد، چراکه، این ماه خونین خود آغاز شکل و شیوه دیگری از مبارزه را در جامعه ما بنمایش گذاشته است.

آری ۱۹ بهمن در سال ۴۹ فرزندان عصیانگر و انقلابی خلق ایران بعد از سال‌ها بی‌عملی وبی کفایتی حزب خائن توده، پا به عرصه مبارزه نهادند. مبارزه‌ای خونین و دشوار در آن شرایط که سلطه جهنمی ساواک راه بر هرگونه مبارزه‌ای سد کرده بود و مدعیان دروغین تنها به نق‌نق کردن پرداخته و بدین‌سان شانه از زیر بار مسئولیت تاریخی اجتماعی خویش خالی کرده بودند. هنگامی‌که غرش مسلسل‌های فدائیان سینه سرد و سیاه جنگل را شکافت، بسیاری از چشم‌ها مات و حیران و ناتوان از درک این واقعه به نشخوار یاوه هائی پرداختند که تنها بی‌عملی‌شان رامی خواستند لاپوشانی کنند، غافل از آنکه بعد از واقعه سیاهکل، جامعه به لرزش و تکان واداشته شد. جامعه‌ای که تا قبل از حماسه سیاهکل سردر گریبان و خاموش بود وبر آسمانش امید پیدائی هیچ ستاره‌ای نبود به‌یک‌باره خرمنی از ستاره‌های سرخ آتشین بر کرانه‌هایش دویده شد، ستاره هائی که کهکشانی از نور، عشق، صداقت و مبارزه را به نگاه‌های خاموش سرد هدیه دادند.

آری ۱۹ بهمن ۴۹ روندی از مبارزه آغاز شد که نه رژیم پهلوی تاب تحمل آن را داشت و نه بی‌عملانی که در قاموس افکار و عقایدشان  مبارزه، مضحکه‌ای بیشتر نبود. درروند این مبارزه بسیاری از خائنین به توده‌های کارگر و مبارزه راستین به‌زعم خویش به تخطئه حماسه سیاهکل نشستند و کار بجایی رسید که خائنین که در پشت الفاظ پنهان‌شده بودند برای خوش‌رقصی در مقابل ارباب تازه به قدرت رسیده گفتند و نوشتند که گذشته سازمان چریک‌های فدائی خلق، شیوه مبارزه‌اش اشتباه بود در حالی دارو دسته خائن بذر خیانت خویش را «کشتگر و نگهدار» شدند آن‌هایی که خود اهل مبارزه نبودند می‌خواستند با نادیده گرفتن حماسه سیاهکل خط بطلان بر مبارزه خونین سازمان بکشند. درصورتی‌که توده‌های محروم و همه مبارزان آگاه‌اند که سازمان چریک‌های فدائی خلق گذشته‌ای پرافتخار دارد که باعث سربلندی مبارزه و همه مبارزان خواهد بود. حتی در زمان پهلوی آن هائی که توان مبارزه راهم نداشتند در دل با بهارخواب‌ها ابراز همدردی می‌کردند. گرچه بسیاری از عناصر وامانده از مبارزه، شکست حماسه سیاهکل را نشانه بی‌پایه بودن مبارزه در آن شرایط می‌دانستند، امانگاهی گذرا و واقع‌بینانه به‌تمامی جنبش‌های انقلابی در سطر سطر تاریخ خون‌بار توده‌ها ثابت نمود که شکست و یا پیروزی یک جنبش با یک واقعه نمی‌تواند حقانیت آن را نفی یا ثابت کند. بسیاری از جنبش‌های انقلابی در طول تاریخ مبارزه به شکست انجامیده است، اما بر حقانیت آن جنبش‌ها هیچ شک و شبهه‌ای نمی‌تواند وجود داشته باشد و خیلی از جنبش‌های ارتجاعی واپس‌گرا هم بودند که به‌اصطلاح به پیروزی رسیده‌اند اما پیروزی‌شان همیشه از طرف توده‌های انقلابی زیر سؤال رفته است. آن هائی که علیه مشی گذشته سازمان به‌خصوص حماسه سیاهکل قلم‌فرسائی کرده‌اند، نیت و قصد اصلی‌شان زیر سؤال بردن اصل مبارزه بوده است تا بدین طریق بی‌عملی خویش را  توجیه و پنهان نمایند. اینان از درک این حقیقت تاریخی عاجز و ناتوان‌اند که هر شیوه و تاکتیک از مبارزه را باید در ظرف زمانی و مکانی خویش بررسی نمود. شرایط مبارزه در آن سال‌های سیاه و دیکتاتوری ایجاب می‌نمود که گروهی از جوانان انقلابی بتوانند جواب مشخص و مناسب آن شرایط را با فدا کردن خویش بدهند و آن هائی که علیه خط‌‌ مشی سازمان در آن شرایط موضع‌گیری کردند، خود از درک خصلت تکاملی بودن مبارزه عاجز و ناتوان بوده‌اند. مبارزه مسلحانه، توده‌ای نشد، گرچه خود بنیان‌گذاران مبارزه  مسلحانه هم این ادعا را نداشتند اما به این حقیقت تلخ رسیده بودند که تنها راه مبارزه شکل مسلحانه آن بوده است. اما ثمرات مبارزه چریکی (حماسه سیاهکل) را اگر بخواهیم به‌صورت واقع‌بینانه در نظر آوریم می‌بینیم که در سیاهکل دو مطلق رفیق پویان درهم‌شکسته می‌شود و سراسر عرصه‌های جامعه به تکاپو واداشته می‌شوند. در این کنکاش و تکاپو بزرگ‌ترین سازمان انقلابی کمونیستی شکل می‌گیرد که خود درروند تکاملی مبارزه می‌رود تا برای همیشه جامعه مبتنی بر استثمار را پایان دهد. آن‌هایی که در زمان وقوع حماسه سیاهکل و تولد سازمان چریک‌های فدائی خلق روندی غیر از شیوه مبارزه مسلحانه را در پیش‌گرفته بودند به کجا رسیدند و ثمره و نمود عینی مبارزه‌شان در کجای تاریخ به درد توده‌های محروم خورده است. رفقای سیاهکل مناسب‌ترین جواب را به شرایط آن روز تاریخ مبارزات توده‌ای دادند و همیشه تاریخ به نیکی از آنان یاد می‌کند.

آنانی که در پستوهای گندیده تاریخ (شرایط مناسب) مانده بودند شرمگینان اصلی تاریخ خواهند بود. ژاژخائی این‌ها هرگز به‌جایی نرسید و اکنون هم در شرایط متلاطم مبارزه طبقاتی اولین دسته هائی که توسط امواج دریای توفانی مبارزه طبقاتی به ساحل‌های گندیده پرتاب خواهند شد همین هائی هستند که به مبارزات تاریخی راستین ریشخند زدند. درواقع این‌ها بودند که مورد ریشخند تاریخ قرار گرفتند و دیدیم که در فردای قیام توده‌ها در سال ۵۷ بسیاری از این صورتک‌ها زیر عباهای فرسوده و کهنه قرار گرفتند و امروز همان‌ها با صورتک هائی به رنگ دیگر اما از همان قماش بازهم می‌خواهند که مسبب ریش خند تاریخ باشند. مبارزه، یک رنگ بیشتر ندارد و آن سرخ و طبقاتی است و تاریخ سازمان فدائیان اقلیت  بعد از حماسه سیاهکل تاکنون همان رنگ را داشته است. واماندگان دنیای مبارزه، بیشتر از این نای آمدن را ندارند. آنچه مهم است راه و یاد تمامی جان‌باختگانی است که در عرصه مبارزه آمده و رفته‌اند و آیندگان به نیکی از آنان یاد خواهند کرد. از حماسه سیاهکل تاکنون آنچه از جانب توده‌های کارگر و زحمتکش موردتقدیر قرارگرفته است، مبارزه سرخ و خونین است. اعدام‌ها، ترور شدن‌ها، شکنجه‌ها، محرومیت‌ها هزینه برآمدن انقلاب است. در هیچ کجای دنیا و تاریخ، انقلاب را بدون هزینه، بدون کشتار، بدون شکنجه و تیرباران، بدون محرومیت به توده‌های محروم و ستمدیده تقدیم نکرده‌اند. آن‌هایی که فکرمی کنند از این طریق به نتیجه می‌رسند، جرئت نگاه کردن به تاریخ را ندارند و حماسه‌سازان سیاهکل سرافراز و سربلند به تاریخ نگاه کردند و خود تاریخ را شروع به ساختن کردند، به‌گونه‌ای که در همین روزهای اخیر قطره‌های سرخ خون یاران انقلابی که در خیابان ریخته می‌شود، تداعی‌گر تیرباران رفقای سازمان ما در حکومت سیاه و شب‌پرست به گور سپرده پهلوی است.

 

زنده‌باد انقلاب- زنده‌باد سوسیالیسم

زنده‌باد اعتصاب عمومی سیاسی و قیام مسلحانه همگانی

هسته کارگری حمید اشرف

فعالان کارگری جنوب

۱۴۰۱/۱۱/۱۵

کار، نان، آزادی –  حکومت شورایی

متن کامل نشریه کار شماره ۱۰۰۷  در فرمت پی دی اف:

POST A COMMENT.