توافق صورت گرفت. بعد چه؟

گزارش‌های‌ خبرگزاری‌های بین‌المللی و اظهارنظر مقامات درگیر در پرونده احیای برجام در طول چند روز اخیر، حاکی است که توافق بر سر احیای برجام به مرحله نهائی رسیده و آنچه برجای‌مانده حواشی مذاکرات برای امضای نهائی توافق‌نامه است.

درپی پاسخ جمهوری اسلامی به پیش‌نویس نهایی توافق بر سر احیای برجام، در اواسط هفته گذشته اتحادیه اروپا این پاسخ را سازنده اعلام کرد.

‌ ند پرایس، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نیز روز سه‌شنبه در کنفرانسی خبری گفت: “ما از مسائل بزرگ بر سر ازسرگیری پایبندی‌ها به برجام توسط ایران و رفع تحریم‌ها توسط آمریکا عبور کرده‌ایم. ما باور داریم که مشکلات بزرگ عمدتاً حل‌وفصل شده‌اند.

مهم برای ما و دیگران ازجمله اتحادیه اروپا و اسرائیل این است که ایران به سلاح هسته‌ای دست نیابد. اگر ایران دارای یک سلاح هسته‌ای باشد این‌یک خطر برای ما و تمام جامعه جهانی خواهد بود.”

روز چهارشنبه نیز سرگئی ریابکوف، معاون وزیر خارجه روسیه در گفت‌وگویی با خبرگزاری تاس گفت: کار در فرمت وین بر سر احیای برجام در خط پایانی است.

خامنه‌ای بالاخره تصمیمش را گرفته بود و مانع، از سر راه توافقات و احیای برجام برداشته شده بود. روز دوشنبه ۲۴ مرداد جلسه فوق‌العاده شورای عالی امنیت ملی رژیم به ریاست ابراهیم رئیسی، با حضور وزیر خارجه و مذاکره‌کننده جمهوری اسلامی تشکیل شد تا پاسخ رسمی رژیم  به طرح پیشنهادی جوزپ بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا برای احیای برجام را بدهد و موافقت رسمی جمهوری اسلامی را با طرح اتحادیه اروپا اعلام کند. سپس دبیر شورای عالی امنیت برای ایجاد هماهنگی میان ارگان‌های اصلی رژیم و توجیه آن‌ها، جلسه‌ای با نمایندگان مجلس ارتجاع و نیز جلسه جداگانه‌ای با کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی که در آن وزیر امور خارجه، رئیس تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای، رئیس سازمان انرژی اتمی و معاون سازمان در موضوع مذاکرات هسته‌ای نیز حضور داشتند، برگزار شد تا با اعلام موافقت خامنه‌ای و توافقات رسمی جمهوری اسلامی، مانع از هرگونه صدای مخالف به‌ویژه از سوی کسانی گردد که سال‌ها با برجام و احیای برجام مخالفت علنی کرده بودند.

در پی جلسه غیرعلنی مجلس که با حضور شمخانی، امیر عبداللهیان، باقری و اسلامی برگزار شد، برخی از توافقات اعلام گردید.  نایب‌رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس گفت: آنچه به ما توضیح داده‌شده این است که مذاکرات تمام‌شده و روند توافق در حال انجام است و تصمیم سیاسی ایران گرفته‌شده است.

سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نیز گفت: توافق شده “نفت جمهوری اسلامی ایران بدون محدودیت به فروش برسد و منابع آن به‌صورت بانکی و قانونی قابل‌دسترسی باشد تا از آن برای تأمین نیازهای کشور استفاده کنیم. همین‌طور اصول برنامه هسته‌ای ما به‌عنوان اساس برنامه که دستاورد بومی و صلح‌آمیز است، حفظ شود. نهایتاً با پذیرش محدودیت توافق سال ۲۰۱۵ مجدداً اجرایی شود. طرف مقابل اصل ارائه تضمین به جمهوری اسلامی ایران و راستی آزمایی رفع تحریم‌ها را پذیرفته و جزئیاتی به‌عنوان راهکار برای آن ارائه‌شده و جزئی از متن مذاکرات است.”

او در توضیح نشست مشترک کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با دبیر شورای عالی امنیت ملی گفت: “بر اساس گزارش ارائه‌شده، در جریان مذاکرات، هدف انتفاع اقتصادی و رفع موانع تجارت خارجی کشورمان ازجمله رفع تحریم‌های غیرقانونی فروش نفت و دسترسی بانکی به منابع آن با جدیت دنبال شده و می‌شود. همچنین حفظ چارچوب برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز از اصول جمهوری اسلامی در جریان مذاکرات است. در مذاکرات هسته‌ای، طرف مقابل بر اساس منطق جمهوری اسلامی، اصل دو موضوع راستی آزمایی رفع تحریم‌ها و ارائه تضمین را پذیرفته است و اساس توانمندی‌های هسته‌ای کشورمان حفظ خواهد شد.

تأکید شد این مذاکرات صرفاً در چارچوب برجام است و ایران مسائل غیرهسته‌ای را قابل‌مذاکره نمی‌داند. حل‌وفصل مسائل باقیمانده پادمان بین ایران و آژانس از مطالبات جدی ایران در مذاکرات است و طرف اروپایی برای آن پیشنهادهایی را ارائه داده است.”

رئیس گروه حقوقی و قضایی مجلس نیز گفت: سه موضوع راستی آزمایی، رفع تحریم‌ها و ارائه تضمین در توافق نهایی محقق شده است.

وی افزود: انتظارات نمایندگان در مذاکرات هسته‌ای برآورده شده است. البته ممکن است تردید و دودلی در برخی از رسانه‌ها وجود داشته باشد، اما تردیدها و شبهات نمایندگان در موردتوافق برطرف شده و اعتماد وکلای ملت به تیم مذاکره‌کننده و سیاست‌هایی که در مذاکرات اعمال‌شده است، افزایش یافت.

سرانجام این‌که نایب‌رئیس کمیسیون اجتماعی پس از نشست غیرعلنی به ایرنا،گفت “به تیم مذاکره‌کننده اختیار تام داده‌شده و نیازی نیست که توافق آن‌ها با طرف مقابل به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد.”

گزارش‌های جزئی‌تر از این توافقات را خبرگزاری‌ها و مطبوعات خارجی انتشار دادند. وال‌استریت جورنال پیش‌ازاین گزارش داده بود که بر اساس متن پیشنهادی اتحادیه اروپا، اگر ایران به پرسش‌های آژانس پاسخ دهد، شورای حکام آژانس این پرونده را بسته و از ارسال آن به شورای امنیت سازمان ملل خودداری خواهند کرد. به عبارت صریح‌تر، قرار است جمهوری اسلامی به نحوی مسئله را رفع‌ورجوع کند و ماجرا خاتمه خواهد یافت.

روز جمعه ۲۸ مرداد، شبکه الجزیره از قول منابع آگاه  اعلام کرد که برنامه جامع اقدام مشترک( برجام )، در چهار مرحله، در طول دو دوره ۶۰ روزه احیاء خواهد شد.

آمریکا به ایران تضمین خواهد داد که طی ۱۲۰ روز، ۵۰ میلیون بشکه نفت خود را بتواند بفروشد. علاوه بر این ۷ میلیارد دلار مسدود شده در کره جنوبی آزاد خواهد شد و تحریم‌ها علیه ۱۷ بانک و ۱۵۰ نهاد اقتصادی ایران برچیده می‌شود.

جمهوری اسلامی تضمین معافیت دو سال و نیم از تحریم‌ها را به دست می‌آورد.

آمریکا همچنین پذیرفته است که در صورت خروج مجدد از برجام، باید به ایران غرامت پرداخت کند.

به گزارش سی ان ان، ایران از خواست خود برای خروج سپاه از لیست ترور و چند شرکت وابسته به آن به‌عنوان بخشی از توافق کوتاه آمد، اما وعده داده شد که بعداً پیرامون آن‌ها بحث شود.

به‌محض امضای توافقنامه احیای برجام، جمهوری اسلامی اقدامات معکوس در برنامه هسته‌ای خود را شروع خواهد کرد.

گرچه به نظر می‌رسد جمهوری اسلامی از این توافقات راضی است، اما دولت آمریکا به‌ویژه شخص بایدن است که به‌شدت از سوی حزب رقیب و متحدان منطقه‌ای‌اش به خاطر امتیازاتی که به جمهوری اسلامی داده است، زیر فشار قرارگرفته است. از همین رو، شورای امنیت ملی آمریکا ناگزیر شد اعلام کند که دولت بایدن هیچ تضمینی به جمهوری اسلامی درزمینهٔ توقف تحقیقات آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و معافیت تحریمی شرکت‌های غربی فعال در ایران باهدف احیای برجام نداده است.

شورای امنیت ملی آمریکا روز جمعه، ۲۸ مرداد  در توییتر نوشت: “ما هرگز چنین شرایطی را نمی‌پذیریم. درعین‌حال توافقی را هم که کارآمد بود ترک نمی‌کردیم تا الآن شاهد سرعت گرفتن برنامه اتمی ایران باشیم.”

بعید است که فشارهای داخلی و یا اسرائیل که شدیداً مخالف احیای برجام است، بتواند تغییری در سیاست بایدن ایجاد کند.  بنابراین با این فرض که توافق صورت گرفته و آنچه باقی‌مانده است، تنظیم متن توافق است، باید دید که چه کسانی از آن نفع می‌برند ؟

مقدم بر هر چیز باید اشاره کرد که این نزاع هسته‌ای که حالا چندین سال‌ ادامه دارد، همانند جنگ است که دولت‌ها به خاطر اهداف و منافع اقتصادی و سیاسی خود آن را برمی‌افروزند، هر بدبختی و تلفاتی هم که در پی داشته باشد، نصیب توده‌های کارگر و زحمتکش می‌شود و هر نفعی که داشته باشد، عاید طبقات سرمایه‌دار حاکم می‌گردد. نزاع هسته‌ای در اساس ناشی از اختلاف میان دولت آمریکا و جمهوری اسلامی بر سر هژمنی طلبی و اهداف اقتصادی و سیاسی طرفین در منطقه خاورمیانه بوده است. خود مسئله هسته‌ای فاقد اهمیت می‌بود، اگر اختلافات سیاسی مهمی میان این دو دولت، پشت آن نمی‌بود. چنانچه مجهز بودن اسرائیل و یا پاکستان به سلاح هسته‌ای منجر به چنین درگیری و نزاعی نشد. وقتی‌که از این زاویه به مسئله نگاه کنیم به‌رغم سر و صدایی که پیرامون احیای برجام به راه افتاده است، این مسئله هیچ تضادی را حل نکرد. تنها توده‌های مردم ایران بودند که فشار بار تحریم بر دوش آن‌ها قرار گرفت و روزبه‌روز شرایط معیشتی آن‌ها وخیم‌تر شد. اکنون دوباره در همان نقطه‌ای از اختلاف و تضاد قرارگرفته‌ایم که ترامپ در آستانه به قدرت رسیدن بود. یعنی تضادی که به تحریم انجامید، سر جای خود باقی است و این احتمال هست که اگر جمهوری اسلامی همچنان به حیات خود ادامه دهد، فرضاً دو سال و نیم دیگر بازهم احتمال تحریم‌ها و فراتر از تحریم‌ها وجود خواهد داشت.

بنابراین توافق احیای برجام از زاویه اختلافات اساسی‌تر میان دولت آمریکا  و متحدان منطقه‌ای آن با جمهوری اسلامی، هیچ تضادی را حل نکرده، بلکه بالعکس این تضادها را تشدید خواهد کرد. چرا که جمهوری اسلامی از هیچ‌یک از اهداف خود در سیاست خارجی دست برنداشته و کماکان این سیاست را از طریق مداخله در کشورهای دیگر منطقه، تقویت گروه‌های اسلام‌گرا در خدمت اهداف توسعه‌طلبانه و هژمنی‌طلبانه خود ادامه خواهد داد. احیای برجام باعث افزایش درآمدهای نفتی جمهوری اسلامی می‌‌شود و به رژیم این امکان را می‌دهد مقادیری کلان‌تری از این درآمدها را صرف توسعه ماشین نظامی خود و اهداف توسعه‌طلبانه پان اسلامیستی در خاورمیانه و حتی آفریقا کند که هم تهدیدی است برای متحدان آمریکا در خاورمیانه به‌ویژه اسرائیل که نابودی آن، یکی از اهداف جمهوری اسلامی است و هم منافع اقتصادی و سیاسی آمریکا را در دیگر کشورهای منطقه مورد تهدید بیشتری قرار می‌دهد. بنابراین بی‌هیچ تردیدی، اختلاف و تضاد تشدید خواهد شد. پس نفع دولت آمریکا از تلاش برای احیای برجام و دادن امتیازات متعدد بر سر آن در چه بود؟ احیای برجام نفع مشخص فوری برای دولت آمریکا در بر ندارد. بایدن درواقع به استراتژی اوباما و اتحادیه اروپا برگشته که گویا اهداف درازمدت‌تری را برای مهار جمهوری اسلامی دنبال می‌کند. بر مبنای این استراتژی، جمهوری اسلامی برای حفظ نوعی از توازن منطقه‌ای که متضمن منافع قدرت‌های امپریالیست اروپائی و آمریکائی است، نباید سرنگون شود، چون اوضاع تمام منطقه را در هم خواهد ریخت. باید آن را حفظ کرد، اما جلو تبدیل‌شدن آن را به یک قدرت اتمی گرفت و در همان حال با گسترش مناسبات اقتصادی و سیاسی، در درازمدت آن را به یک رژیم به‌اصطلاح متعارف متحد قابل اعتماد غرب تبدیل کرد.

اما سوای دولت آمریکا، قدرت‌های دیگری که در ماجرای احیای برجام نقش دارند، هریک به درجات مختلف از آن سود می‌برند. برای اتحادیه اروپا و انگلیس  که بیش از همه برای احیای برجام تلاش کردند، این نفع را دارد که به‌فوریت مانع صدور سرمایه و کالا برچیده خواهد شد و سودهای کلانی به جیب انحصارات این کشورها به‌ویژه در شرایطی که با معضل رکود مواجه‌اند، سرازیر خواهد شد. علاوه براین، درحالی‌که با بحران انرژی مواجه‌اند این مشکل آن‌ها نیز تا حدودی با صدور نفت ارزان از ایران حل می‌شود. بنابراین روشن است که بیشترین سود را از معامله احیای برجام، کشورهای اروپائی می‌برند. روسیه و چین هم از لغو تحریم‌های اقتصادی و بانکی دولت آمریکا نفع می‌برند، چون به‌هرحال این تحریم‌ها مانعی در گسترش مناسبات اقتصادی آن‌ها با جمهوری اسلامی ایجاد کرده بود. اما طرف دیگری که از این معامله سود خواهد برد، همان‌گونه که اشاره شد، جمهوری اسلامی است که در ۴ سال گذشته به‌رغم تحمیل بار اصلی تحریم بر دوش توده‌های زحمتکش مردم، خودش هم ازنظر مالی در مضیقه قرارگرفته بود. در وهله نخست چنین به نظر می‌رسد که درآمد دولت از محل صادرات نفت، میعانات گازی و فرآورده‌های نفتی در سال جاری به دو برابر افزایش خواهد یافت و به رقمی حدود ۷۰ تا ۸۰ میلیارد دلار خواهد رسید. این درآمد هنگفت در کجا هزینه خواهد شد؟ دولت اکنون سال‌هاست که با بحران مالی روبه‌روست. هم‌اکنون بودجه سال جاری رقمی دست‌کم حدود ۱۵۰ هزار میلیارد تومان کسری دارد. بخش بزرگی از این درآمد هنگفت صرف هزینه‌های کلان دستگاه دولتی انگل با چندین میلیون حقوق‌بگیر خواهد شد. دست رژیم برای هزینه‌های نظامی، کمک به دولت‌های طرفدار خود و گروه‌های مسلح اسلام‌گرا و ماجراجوئی‌های خارجی باز تر خواهد شد. آنچه باقی خواهد ماند نیز به جیب سرمایه‌داران و دزدان دستگاه بوروکراتیک- نظامی و مذهبی خواهد رفت که از هم‌اکنون همچون گرگان گرسنه دهان بازکرده‌اند. تجربه چندین دهه گذشته، به همگان نشان داده است هر آنچه هم که درآمد دولت از فروش نفت و مشتقات آن افزایش یابد، چیزی عاید توده‌های کارگر و زحمتکش نخواهد شد. بیاد آوریم که چند سال پیش درآمد سالانه دولت از فروش نفت، از ۱۴۰ میلیارد دلار نیزگذشت، اما آب و نان خشک و خالی مردم هم تامین نشد.

نکته آخر این‌که نه احیای برجام، نه افزایش درآمد دولت از فروش نفت و نه تلاش قدرت‌های امپریالیست و انحصارات جهانی، هیچ‌یک قادر نخواهد بود نظم حاکم بر ایران و رژیم سیاسی پاسدار آن را که سرتاپای آن‌ها را بحران‌های عمیق و ریشه‌دار فراگرفته است از فروپاشی نجات دهند. این بحران‌ها انعکاسی از گندیدگی نظمی هستند که جز تغییر راه‌حلی برای آن متصور نیست. طبقه حاکم هر تلاشی هم که بکند نمی‌تواند بحران‌ها را حل و به شیوه گذشته بر مردم حکومت کند. توده‌های کارگر و زحمتکش نیز آشکارا نشان داده‌اند که دیگر این نظم را تحمل نخواهند کرد . راهی برای غلبه بر بحران‌های علاج ناپذیر موجود و نجات از وضع فلاکت‌بارکنونی، جز تشدید مبارزه برای سرنگونی نظم پوسیده و استقرار نظمی نوین در سیمای یک حکومت شورابی وجود ندارد. برای تحقق آن بر دامنه تلاش و مبارزه بیفزاییم.

متن کامل نشریه کار شماره ۹۸۴  در فرمت پی دی اف:

POST A COMMENT.