ما کارگران فولاد علیه ظلم و بیداد می‌جنگیم

کارگران مبارز گروه ملی فولاد اهواز بار دیگر به تجمع و اعتراض علنی روی آورده‌اند.  علائم و نشانه‌ها و دلایل گوناگونی که نگرانی کارگران را نسبت به وضعیت گروه ملی فولاد اهواز و آینده شغلی خود در پی داشته، سبب شده است تا زمزمه‌های اعتراض، آرام‌آرام در شکل تجمعات و همایش‌ها جمعی از سر گرفته شود.شواهدی حاکی از آن بود که فولاد اهواز دوباره در مسیری نامعلوم و مبهم قرارگرفته است. وقتی‌که اعتراض و هشدار کارگران نسبت به کاهش سطح تولید، آینده مبهم شرکت و خواست‌هایشان  ازجمله درزمینهٔ افزایش دستمزد و طرح طبقه‌بندی مشاغل مورد بی‌توجهی مدیریت واقع شد، اعتراض کارگران نیز شکل مشخص‌تری به خود گرفت. کارگران اعلام کردند، حالا که درون شرکت صدایمان به‌جایی نمی‌رسد و گروه مدیریتی اهمیتی به خواست کارگران نمی‌دهد دوباره و برای احیای این شرکت به خیابان خواهیم رفت و آنجا خواسته‌های خود را فریادخواهیم زد . از پی آن، بیان مکتوب خواست‌ها و انتشار فراخوان کارگران برای برپائی تجمع اعتراضی مقابل استانداری اهواز در روز ۱۸ بهمن، مدیریت را از حالت بی‌اعتنایی و  خلسه خارج ساخت و به تکاپو انداخت. درحالی‌که دستگاه امنیتی برای مقابله با کارگران به تهدید تلفنی کارگران پیشرو متوسل شد، مدیریت شرکت از ترس ورود کارگران به خیابان، حاضر شد لااقل حرف‌های کارگران را بشنود. تجمعات و همایش‌هایی در تالار اجتماعات شرکت برگزار شد و طبق معمول وعده‌هایی نیز درزمینهٔ تأمین مواد اولیه و رسیدگی به خواست‌های کارگران داده شد. مدیریت و حامیان دولتی آن ۵ روز مهلت خواستند. کریم سیاحی یکی از کارگران پیشرو و از نمایندگان کارگران در این تجمعات به کارگران یادآور شد که مسئولین درد کارگران را نمی‌دانند و کارگران خود باید وارد میدان شوند و حق خود را بگیرند. در همایش‌هایی که روزهای ۱۹ الی ۲۱ بهمن و بخشاً با حضور استاندار ، اعضای شورای تأمین شهر، فرماندار اهواز  و مدیریت  برگزار شد، کریم سیاحی در سخنان خود ضمن افشای تهدیدات نیروهای امنیتی و تأکید براین که کارگران از زندان و تهدید نمی‌ترسند، اعلام کرد اگر به وعده‌ها عمل نشود کارگران مصمم هستند در شهر اهواز تجمعات اعتراضی برپا کنند. در اطلاعیه‌ها و مطالبی که در کانال تلگرامی کارگران گروه ملی فولاد انتشاریافته نیز موضع کارگران نسبت به تهدیدات دستگاه امنیتی اعلام‌شده و نوشته‌اند” بندها و زندان‌هایتان را آماده کنید ما با سینه‌های سپرشده به استقبال تیرهایتان خواهیم آمد”. کارگران همچنین هشدار داده‌اند و گفته‌اند اگر به خواست‌هایشان رسیدگی نشود” زمین‌های اهواز یک‌بار دیگر زیر قدم‌های استوارمان خواهد لرزید”.

مهلت پنج‌روزه به پایان رسید . به‌زودی مشخص شد جلسات مکرر کارگران با مسئولین و مدیران بی‌نتیجه بوده و اقدامات  طرف مقابل نیز از حدود وعده‌های پوچ همیشگی فراتر نرفته است. به دنبال آن کارگران فولاد اهواز نیز فراخوان تجمع در روز یکشنبه ۲۴ بهمن مقابل درب استانداری خوزستان را انتشار دادند . روز یکشنبه کارگران فولاد درحالی‌که پلاکارد بزرگی با خود حمل می‌کردند که خواست‌هایشان بر آن نوشته‌شده بود و پلاکارد دیگری که عبارت “کارگران بیدارند، از استثمار بیزارند” بر آن نقش بسته بود، در شکل گسترده‌ای مقابل استانداری خوزستان تجمع اعتراضی برپا کرده و دست به راه‌پیمایی زدند.”ما کارگران فولاد علیه ظلم و بیداد می‌جنگیم می‌جنگیم” شعار اصلی راه‌پیمایان بود.

کارگران فولاد روی خواست‌های خود محکم ایستاده‌اند و با ارعاب و تهدید و پرونده‌سازی‌های قضایی و امنیتی، زمین مبارزه را ترک نمی‌کنند. تجربه مبارزات این کارگران دست‌کم از سال ۹۵ تاکنون این واقعیت را اثبات نموده است که کارگران فولاد در کوران مبارزه آبدیده شده‌اند و از تهدید و ارعاب و زندان نمی‌ترسند. این نخستین بار نیست که کارگران فولاد به‌خصوص کارگران پیشرو و نمایندگان کارگران مورد ارعاب و تهدید و سرکوب قرار می‌گیرند. این تهدیدات در موارد زیادی جنبه عملی به خود گرفته و شمار زیادی از کارگران بازداشت و زندانی یا اخراج شده‌اند.درست بعد از واگذاری فولاد به شخصی به نام عبدالرضا موسوی در سال ۹۶،  و اعتصابات و تجمعات کارگران در اعتراض به این اقدام، ۳ تن از کار گران بازداشت شدند. در اعتراضات کارگران در اواخر همین سال، ۱۰ کارگر شبانه بازداشت و روانه زندان شدند. در تجمعات و اعتصابات کارگران اوایل سال ۹۷ در یک حمله شبانه ۳۵ کارگر بازداشت شدند و روز بعد ۱۵ کارگر دیگر دستگیر شدند و در اعتراضات پرشکوه خیابانی پاییز سال ۹۷ نیز ۴۲ کارگر بازداشت و در تمام طول این سال‌ها شماری از کارگران پیشرو نیز اخراج شده‌اند.البته کارگران مبارز، باتجربه و هوشیار فولاد در برابر این تعرضات و یورش‌ها هرگز سکوت نکرده و  در همه حال به دفاع و حمایت از رفقای خود برخاسته و آنان را از زندان آزاد نموده و به سرکار بازگردانده‌اند.

این واقعیتی است که گروه ملی فولاد و کارگران آن مانند بسیاری از صنایع و کارخانه‌ها و مؤسسات دیگر، پس از سقوط رژیم سلطنتی  و اجرای سیاست خصوصی‌سازی به سرنوشت دردناکی دچار شده‌اند به‌نحوی‌که کارگران این شرکت پیوسته با مشکل ناچیز بودن دستمزد، عدم پرداخت به‌موقع آن، کمبود مواد اولیه، کاهش و حتی توقف تولید و بالاتر از آن خطر تعطیلی کامل آن روبرو بوده‌اند. گروه ملی فولاد در مقاطعی تا آستانه سقوط و تعطیلی کامل پیش رفته است. اما هر بار باهمت و هوشیاری و پشتکار و مبارزه کارگران از پیچ‌وخم‌های عدیده گذر نموده است. کارگران از سقوط کامل فولاد در دره عمیقی که صدها کارخانه و مؤسسه به اعماق آن پرتاب‌شده‌اند جلوگیری نموده‌اند.

“کارخانه فولاد ایران” ۱۵ سال قبل از انقلاب ۵۷ تأسیس شد و بعدها خطوط تولیدی آن گسترش یافت. پس از انقلاب این کارخانه و کارخانه‌های مشابه به مالکیت وزارت صنایع سنگین درآمد و “گروه ملی فولاد ایران” نام گرفت. در جریان خصوصی‌سازی‌ها، تیرماه ۸۹  فولاد اهواز به شخصی بنام ” مه آفرید خسروی”( گروه توسعه سرمایه‌گذاری امیر منصور آریا) واگذار شد. حدود یک سال و نیم بعد، خسروی به اتهام اختلاس ۳ هزار میلیارد تومان بازداشت و اموال و دارائی‌های وی توسط قوه قضایی توقیف و مصادره شد و حساب بانکی فولاد نیز بلوکه شد. قوه قضایی پس از دست‌اندازی بر گروه ملی فولاد، صدها هزار تن محصولات انبار را به”قرارگاه خاتم” به‌اصطلاح فروخت یا درواقع اهدا کرد. اما حتی یک ریال بابت فروش این محصولات به کارخانه و کارگران پرداخت نشد.وضعیت کارگران مدام وخیم‌تر شد. نه‌تنها بهبودی در وضعیت اقتصادی و دستمزدها حاصل نشد، بلکه پرداخت دستمزدها نیز مدام به تأخیر می‌افتاد، به‌نحوی‌که تا ۷ ماه و بیشتر حقوق کارگران به تعویق می‌افتاد. بنابراین کارگران فولاد در ابعاد گسترده‌ای به مبارزه روی آوردند و به تجمع و اعتصاب دست زدند. علاوه بر پرداخت دستمزدهای عقب‌افتاده، پرداخت به‌موقع و افزایش دستمزد، یکی از دلایل مهم اعتصاب و اعتراض فولاد، همواره چشم‌انداز تیره‌وتار و مبهمی بوده که ادامه کاری شرکت را زیر سؤال برده است.در اثر اعتصابات و تجمعات اعتراضی و مکرر کارگران، سران قوه قضایی و سایر مقامات دولتی، پس‌ازآنکه حسابی گروه ملی فولاد و موجودی بانکی آن را غارت کردند این شرکت در بهمن سال ۹۵ به بانک ملی واگذار شد. چند ماه دستمزد و مطالبات معوقه پرداخت شد. مدیریتی که از سوی بانک ملی تعیین‌شده بود برای آرام ساختن کارگران وعده‌هایی درزمینهٔ تأمین مواد اولیه و اختصاص سرمایه و نظیر آن به کارگران داد. اما این وعده‌ها توخالی بود. هیچ اتفاقی به سود کارگران رخ نداد که بماند، حقوق‌ها دوباره به تعویق افتاد بعد هم اعلام شد گروه ملی فولاد به فردی به نام “عبدالرضا موسوی” واگذارشده است. اعتراضات کارگران گسترده‌تر و شدیدتر شد. نابسامانی شرکت فزونی گرفت. کارفرمای جدید(موسوی) صریحاً گفته بود تولید و فروش فولاد صرفه اقتصادی ندارد. او هم برای غارت و چپاول باقیمانده محصولات و تجهیزات آمده بود تا سهم خود را بردارد و فولاد را به تعطیلی بکشاند. موسوی با قلدری به سرکوب و اعمال خشونت بیشتر علیه کارگران دست زد. احضار و بازداشت و پرونده‌سازی علیه کارگران در دوره وی فزونی گرفت. وی تعدادی از اراذل‌واوباش منطقه را که همگی خلاف‌کار بودند به استخدام خود درآورد تا به کمک آن‌ها کارگران را منکوب و مطیع سازد. موسوی در عین آنکه بسیاری از وسایل و تجهیزات و اقلام موجود در انبارها را به‌وسیله همین افراد شبانه از شرکت خارج ساخت و به غارت برد، سرکوب علیه کارگران پیشرو را تشدید کرد و در همکاری با نیروهای امنیتی و انتظامی تعداد زیادی از کارگران را بازداشت کرد.دستمزدها چند ماه به عقب افتاد. گروه ملی فولاد اهواز در یک‌قدمی تعطیلی کامل قرار گرفت.صدای اعتراض کارگران اما خاموش نشد. اتحاد کارگران مستحکم‌تر شد بود. اوایل سال ۹۷ اعتصابات کارگران فولاد با اعتراضات خیابانی جدید همراه شد. کارگران فولاد متحد و یکپارچه، با استمرار اعتصاب و اعتراض خیابانی تمام این اقدامات و ترفندها را برای تعطیلی فولاد خنثی کردند. ده‌ها بازداشتی دیگر نیز خللی در اراده کارگران به ادامه مبارزه ایجاد نکرد. گروه ملی فولاد اهواز دوباره به بانک ملی واگذار شد. پرداخت چند ماه حقوق عقب‌افتاده به‌اضافه یک دوجین وعده، تکرار شد. راهی جز ادامه و گسترش مبارزه وجود نداشت. با اعتصاب درازمدت و تظاهرات پرشکوه خیابانی کارگران فولاد در پائیز سال ۹۷ ، برگ زرین جدیدی بر پرونده مبارزاتی کارگران آگاه فولاد افزوده شد.گرچه در یورش‌های شبانه بیش از ۴۰ کارگر بازداشت شدند و سرانجام بازور و فشار و اشغال کارخانه توسط مزدوران حکومتی، کوره‌های بخش لوله‌سازی و نورد تیرآهن روشن شد و درنهایت اعتصاب پایان گرفت، اما مبارات کارگران فولاد ادامه یافت.

سناریوی قبلی بازهم تکرار شد.دستمزدها تا مدتی به‌موقع پرداخت شد. مواد اولیه کم‌وبیش تأمین و چرخ تولید به گردش درآمد. اما این نیز دیری نپایید. به فاصله کوتاهی چند مدیرعامل عوض شد.غفوری، پهلوانی و سرانجام نادرجعفریوسفی که از آبان ۹۸ مدیرعامل گروه ملی فولاد اهواز است. جابجایی چندباره مدیران و مدیریت شرکت اما هیچ‌گونه بهبودی در وضعیت کارگران و ادامه کاری شرکت ایجاد نکرد. این جابجایی‌ها جز اینکه مدیرعاملان(مدیران عامل؟) و بستگانشان به نان و نوایی رسیدند و عوامل مدیریت پست و مقام‌های بالایی را اشغال کردند و حقوق‌های بالایی از جیب کارگران به آن‌ها اختصاص یافت، منشأ هیچ تغییری به سود کارگران نشد. مدیران جدید جز یک‌رشته اقدامات نمایشی و بندوبست با مقامات دولتی و دست یافتن به موقعیت‌های مهم مالی و اقتصادی، هیچ کاری انجام ندادند. تولید تا ۱۰ درصد ظرفیت اسمی سقوط کرد. یوسفی وعده داده بود میزان تولید به ۸۰ درصد ظرفیت اسمی افزایش یابد. تولید اما از ۲۰ درصد ظرفیت اسمی تجاوز نکرد. مرداد ۹۹ یوسفی وعده داد وزارت صمت به فولاد کمک خواهد کرد. دبیر ستاد رفع موانع تولید نیز پس از بازدید از فولاد قول داد تمام مشکلات گروه صنعتی فولاد حل شود.اما تمام این وعده‌ها، قلابی و دروغ بود. وعده‌های یوسفی و مدیران پروازی وی برای بهبود وضعیت تولید و کارگران یکسره پوچ و توخالی از کار درآمد.

کارگران فولاد که در اعتراض به انتصاب مدیران پروازی و عوامل مدیرعامل مکرر دست به تجمع زده بودند، روز ۱۳ دی‌ماه ۹۹ در یک اقدام متحدانه و جسورانه، مدیران ارشد و بیکاره را از شرکت بیرون انداختند.کارگران خواهان پایان یافتن این جابجایی‌ها و سرگردانی‌های مکرر و بلاتکلیفی دائمی هستند. کارگران فولاد افزون بر خواست‌هایی چون ” افزایش حقوق و دستمزد و ارتقای سطح معیشت پرسنل،افزایش تولید و رفع موانع تولید با افزایش و استمرار ورود شمش و مواد اولیه به شرکت ، تأمین قطعات و تجهیزات برای تعمیرات و آمادگی خطوط تولیدی جهت تولید محصول بهینه با بهره‌وری بالا، تغییر ساختار معیوب و ناکارآمد مدیریتی موجود و استفاده از مدیران جوان، متخصص و جهادی، پرداخت حق بدی آب‌وهوا و مناطق جنگی ، اضافه شدن آیتم کامل فوق‌العاده شغل به فیش حقوقی” ، خواهان بازگشت مالکیت و اداره شرکت‌به‌دولت نیز بوده‌اند.

سه سال بعد از اعتصاب ۳۷ روزه و تظاهرات عظیم خیابانی کارگران در پائیز سال ۹۷ و دست‌به‌دست شدن چندباره مالکیت و اداره امور و جابجایی مدیران گروه ملی فولاد، اما نه بهبودی در وضعیت دستمزدها ایجادشده و نه اندکی از خطر توقف و تعطیلی فولاد اهواز کاسته شده است. ادامه کاری گروه ملی فولاد همچنان تیره‌وتار است. این احتمال وجود دارد که مالکیت گروه ملی فولاد و مدیریت آن برای چندمین بار بازهم تغییر کند.در این میان این گمان نیز قوت گرفته است که گروه ملی فولاد اهواز به “هلدینگ سرمایه‌گذاری پویا” واگذار شود. فولاد اهواز دست‌کم ۱۲ سال است که در بی‌ثباتی به سر می‌برد، پروسه تولید آن منقطع و تق و لق است و خطر تعطیلی و بیکاری کارگران  همچنان یک خطر جدی است. تمام رویدادهای مرتبط با فولاد اهواز در این ۱۲ سال نشان‌دهنده این واقعیت است که هیچ‌گونه فکر و نقشه معینی که ضامن ثبات و ادامه کاری شرکت و تأمین رضایت کارگران و ضمانت شغلی آن‌ها باشد وجود ندارد. برای خارج شدن از این دایره بسته، برای رها شدن از این بلاتکلیفی، اضطراب و نگرانی دائمی و پایان بخشیدن به خطر تعطیلی و بیکاری، راه دیگری در برابر کارگران وجود ندارد جز آنکه مبارزات خود را تشدید کنند. تمام شواهد این ۱۲ سال نشان می‌دهد که مبارزه کارگران فولاد اهواز را سر بازایستادن نیست.کارگران فولاد اهواز در برابر هرگونه تعرض و در برابر هرگونه نقشه و اراده‌ای برای تعطیلی فولاد و اخراج، محکم و استوار ایستاده‌اند.تجمع و راه‌پیمایی روز یکشنبه ۲۴ بهمن نشان داد که کارگر فولاد را نمی‌توان فریب داد. این تجمع گسترده بار دیگر نشان داد که اعتراض و مبارزه در گروه ملی فولاد اهواز تا پیروزی کارگران ادامه دارد. مبارزات کارگران فولاد در برابر تعرضات سرمایه، مقاومت و ایستادگی آن‌ها در برابر نقشه‌های شوم سرمایه‌داران و دولت آن‌ها یکی از درخشان‌ترین صفحات جنبش طبقه کارگر ایران است. این مبارزه را تا نفی تمام نظم موجود  به زیر کشیدن آن باید امتداد داد. کارگران فولاد سال‌هاست به مبارزه علیه ظلم، ستم، بیداد و به مبارزه علیه بهره‌کشی و استثمار روی آورده‌اند. سال‌ها مبارزه عملی، آشنایی با تجارب کارگری  و درس‌آموزی در مدرسه اعتصاب ، این باورها را در آنان بارور ساخته است.

بیهوده نیست که سرودخوانان همسرایی کرده‌اند و می‌کنند: ” ما کارگران  فولاد علیه ظلم و بیداد می‌جنگیم می‌جنگیم “!

متن کامل نشریه کار شماره ۹۵۸ در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.