مردم انتقام عزیزان‌شان را از جمهوری اسلامی خواهند گرفت

۱۷ ماه است که بدون وقفه و بدون نفسی آسوده، مردم ایران درگیر شیوع کرونا هستند. ۱۷ ماهی که چگونگی برخورد حکومت اسلامی برای مقابله با شیوع کرونا، بی‌لیاقتی حکومت اسلامی و از هم‌پاشیدگی دستگاه حکومتی را آشکارتر ساخت. ۱۷ ماهی که جان صدها هزار ایرانی که از آمار کشته‌شدگان جنگ هشت ساله‌ی دولت‌های ایران و عراق بسیار فراتر است، تاراج آمال سیاسی و دروغ‌ها و هجویات مقامات جمهوری اسلامی شد.

نباید بگذاریم که تجربه این ۱۷ ماه به فراموشی برود. نباید از یاد برد فردی که در دستگاه حکومت اسلامی به مقام خدایی رسید، کرونا را حمله بیولوژیک خواند و مردم را به خواندن “دعای هفتم صحیفه‌ی سجادیه که در مفاتیح هم هست” برای مقابله با کرونا توصیه کرد. “ولی وقیحِ” جاهلان گفته بود: “نباید کرونا را خیلی بزرگ کنیم”. همان او که به دروغ و با وقاحتی که مرزی نمی‌شناسد از “صداقت و شفافیت خبررسانی مقامات جمهوری اسلامی” در مورد کرونا سخن رانده بود.

هم‌چنین از یاد نبریم که چگونه دیگر مقامات حکومتی نیز به تاسی از “جانشین خدا” به فریب مردم نشستند و بی‌شرمانه چه دروغ‌هایی که گفتند و هنوز هم می‌گویند. از انکار اولیه تا انکار امروزی واقعیت‌ها و آمارهای مربوط به کرونا. از دستگاه ویروس یاب کرونای سلامی فرمانده سپاه با نام “مستعان۱۱۰” تا امروز که هم‌چنان مردم ایران از نبود کیت تشخیص کرونا در رنج هستند. از دروغ تحریم و موانع خرید واکسن خارجی تا ممنوع کردن خرید واکسن‌های معتبر جهان توسط خامنه‌ای. از تجویز روغن بنفشه و دعا و تف و لیس زدن ضریح رضا تا سخنان سخیف نوری همدانی این آخوند بازمانده از عهد عتیق که فاجعه کرونا در بلوچستان را که مقصری جز جمهوری اسلامی ندارد، به سنی مذهب بودن مردم بلوچ نسبت داد.

از دیروز تا امروز چیزی که در این ۱۷ ماه تغییر نکرده است دروغ و ریای مقامات حکومتی‌ست و چیزی که تغییرکرده است، خطرناک‌تر شدن ویروس، همه‌گیری بیشتر آن و البته قربانیان بیشتر آن که قریب به اتفاق از میان محرومان و زحمتکشان جامعه هستند.

“پیک پنجم” کرونا در حالی تمام شهرها و روستاها را فرا گرفته است که براساس گزارش کمیته بهداشت و درمان ستاد ملی مقابله با کرونا به این ستاد “خیز بیماری در موج پنجم صعودی‌تر و دامنه آن نیز گسترده‌تر از موج‌های قبلی خواهد بود”. رزیتا خداشاهی، رئیس‌ بخش عفونی بیمارستان مشهد با بیان این‌که قدرت سرایت ویروس دلتا (که هم اکنون به ویروس غالب کرونایی در ایران تبدیل شده) ۴۰ درصد بیشتر از گونه شناخته شده در بریتانیا است، گفت: “ویروس بریتانیایی کرونا هم ۷۰ درصد از گونه‌ای که اولین بار در ووهان چین شناسایی شده قدرت سرایت بیشتری دارد”. در عمل نیز در عرض تنها چند هفته ویروس کرونای دلتا سرتاسر کشور پهناوری چون ایران را درنوردید، به‌گونه‌ای که براساس روایات دولتی هیچ شهر آبی در کشور وجود ندارد و از آن‌جایی که شهرهای بزرگ هم‌چون تهران عموما قرمز هستند رفت و آمد به آن‌ها نیز ممنوع شده و مشمول جریمه یک میلیون تومانی است.

به نوشته‌ی رسانه‌های جمهوری اسلامی در کمتر از یک‌ماه تعداد شهرهای در وضعیت بسیار پرخطر کرونا ۱۱ برابر شده است. خبرگزاری تسنیم وابسته به سپاه پاسداران روز شنبه ۱۹ تیر نوشت: “در یک هفته گذشته نرخ موارد ابتلا رشدی معادل ۹۹ درصد داشته و به همین تناسب تعداد شهرستان‌های قرمز کرونایی نیز صعود ۵۵ درصدی را تجربه کرده است”. به نوشته‌ی این خبرگزاری در حالی که در ۱۲ تیر، ۹۲ شهرستان قرمز، ۱۸۳ شهرستان نارنجی و ۱۷۳ شهرستان زرد بودند، در طول یک هفته (۱۹ تیر) ۱۴۳ شهرستان قرمز، ۱۸۶ شهرستان نارنجی و ۱۱۹ شهرستان به رنگ زرد درآمدند. هم‌چنین براساس آمار رسمی تعداد کسانی که در روز جمعه تست کرونای آن‌ها مثبت بوده است به بالای ۲۳ هزار نفر رسید و این در حالی‌ست که تعداد واقعی بسیار بالاتر از آمارهای رسمی است. به‌ اعتراف معین‌الدین سعیدی نماینده مجلس اسلامی از چابهار در این استان “در هر خانواده‌ای یک یا دو بیمار مبتلا به کرونا وجود دارد”. وی در گفتگو با خبرگزاری دولتی ایلنا گفت: “کیت تشخیص کرونا در بسیاری از مراکز آزمایشگاهی استان وجود ندارد. در روستاها تعداد زیادی از افراد بدون آن‌که مشخص شود کرونا داشته‌اند یا خیر فوت می‌کنند و این افراد جزء آمار کرونایی‌ها به حساب نمی‌آیند… روز گذشته آمار فوتی های کرونای استان را ۲۶ نفر اعلام کردند در صورتی که آمار چند برابر این تعداد است “.

براساس اخبار منتشره در شبکه‌های اجتماعی، قبرستان زاهدان به دلیل تعداد زیاد درگذشتگان کرونایی با مشکل ‌خاک‌سپاری آن‌ها روبرو شده و اقوام برخی از درگذشتگان، اجساد جان باختگان خود را به روستاها برای خاکسپاری می‌برند اما در روستاها نیز به همان دلیل، یعنی بالا بودن تلفات کرونا با مشکل خاکسپاری روبرو هستند.

براساس آمار رسمی تاکنون ۸۶۰۰۰ نفر در اثر ابتلا به بیماری کرونا جان خود را از دست داده‌اند که برای نزدیک شدن به رقم واقعی با سه برابر کردن این عدد به رقم بسیار تاسف‌بار ۲۶۰ هزار نفر می‌رسیم که به نسبت جمعیت کشور در کل جهان بی‌نظیر است. براساس اخبار منتشره در برخی از رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی تعداد بیمارانی که بعد از مراجعه به بیمارستان تنها در عرض چند ساعت جان خود را از دست می‌دهند به شدت افزایش یافته است. در حالی که براساس آمار رسمی در روز پنج‌شنبه ۱۳۶ نفر، جمعه ۱۴۶ نفر ، روز شنبه ۱۵۱ نفر و روز یکشنبه ۱۶۵ نفر جان خود را در اثر ابتلا به کرونا از دست داده‌اند، محسن هاشمی رئیس شورای شهر تهران از رسیدن آمار جان باختگان کرونایی تنها در شهر تهران به روزانه ۱۰۰ نفر خبر داد. هم‌چنین سعید خال مدیرعامل سازمان بهشت‌زهرا (تهران) از آماده‌باش بهشت‌زهرا برای شرایط بحرانی خبر داد و گفت: “در هفته‌های گذشته در شرایط خطی و بین اعداد ۳۰ تا ۳۵ ثابت بودیم اما در روز های گذشته عدد متوفیان کرونایی تهران با افزایش چشمگیر همراه بوده است”.

همین آمار شهر تهران، آن‌هم به نقل از مقامات دولتی نشان می‌دهد که آمار رسمی تا چه حد با واقعیت فاصله دارد.

در یک نمونه دیگر در حالی که نمکی وزیر دروغ‌گو، جاه‌طلب و آدم‌کش کابینه روحانی نبود تخت در بیمارستان‌های استان سیستان و بلوچستان را انکار کرد و گفت: “همین الان که عده‌ای در سیستان و بلوچستان بلوا می‌کنند، حداقل ۳۰۰ تا ۴۰۰ تخت خالی در سیستان و بلوچستان داریم”، حتا نمایندگان مجلس اسلامی این استان همگی از نبود تخت بیمارستانی خبر دادند. این معضل به‌قدری حاد شد که مقامات دولتی مجبور به راه‌اندازی سه بیمارستان سیار در سطح استان شدند. اما واقعیت این است که سه بیمارستان سیار نیز نمی‌تواند مشکل رسیدگی درمانی به بیماران کرونایی استان را حل کند، در استانی که به گفته‌ی سعیدی نماینده مجلس اسلامی از چابهار “تنها یک متخصص بیماری‌های عفونی در کل استان وجود دارد. بسیاری از شهرستان‌ها فاقد بیمارستان هستند و برخی برای این‌که بیمار خود را به مرکز درمانی برسانند باید ۱۵۰ کیلومتر راه طی کنند. هم‌چنین مراکز درمانی این استان با کمبود ونتیلاتور، داروی رمدیسیور و اکسیژن‌ساز روبرو هستند”.

قطع برق نیز به معضلات قبلی افزوده شده و برخلاف دروغ‌گویی‌های روحانی و نمکی در مورد این‌که بیمارستان‌ها با مشکل قطعی برق روبرو نبوده‌اند، اخبار و فیلم‌های متعددی از قطعی چند ساعته برق در بیمارستان‌ها حتا در رسانه‌های جمهوری اسلامی منتشر شده است. هاشمیان متخصص آی‌سی‌یو در بیمارستان مسیح دانشوری تهران با بیان این‌که “بارها گفته‌ام که متاسفانه وزارت بهداشت جزییات مرگ بیماران کووید-۱۹ را منتشر نمی‌کند. این جزو اسرار طبقه‌بندی شده وزارت بهداشت است”، در رابطه با فیلم‌های منتشره در شبکه‌های اجتماعی در رابطه با قطع برق در بیمارستان‌ها گفت: “این بار فیلم این صحنه منتشر شده است، اما ما با چنین صحنه‌هایی بارها مواجه شده‌ایم”.

این که امروز کسانی که پول دارند با ۲۰ میلیون تومان به صورت زمینی به کشور ارمنستان سفر می‌کنند (و البته بخشی از این پول به عنوان عوارض خروج و غیره به جیب دولت اسلامی می‌رود) تا در برابر ویروس کرونا واکسینه شوند و صف ورود به ارمنستان در مرز این کشور با ایران آن‌چنان شلوغ شده که تعدادی از مسافران به اعتراف خبرگزاری دولتی ایلنا به دلیل گرما و طول زمان انتظار برای انجام تست بیهوش شده‌اند، بیان‌گر عمق فاجعه در ایران است. عمق فاجعه‌ای که حکومت اسلامی در ایران به بار آورده است اما هر روز به ساخت موشک‌های جدید و شلیک موشک به مراکز نظامی رقبای منطقه‌ای و مراکز غیرنظامی و کشتار آن‌ها می‌بالد. موشک‌هایی که نان را از سفره مردم ربوده‌اند.

اگر امروز برخی از کشورها توانسته‌اند تا حدود زیادی شیوع کرونا را کنترل کرده، بسیاری از محدودیت‌ها را برچینند و مردمان این کشورها نیز با امیدواری بیشتر به روزهای پیشارو بنگرند، نتیجه‌ی مستقیم واکسیناسیون عمومی است، بویژه بهره‌گیری از واکسن‌های فایزر – بیون‌تک و مدرنا، همان واکسن‌هایی که بهترین نتایج را در عمل داشته‌اند. یعنی دقیقا همان واکسن‌هایی که خامنه‌ای جنایتکار به دلایل سیاسی و مالی ورود آن‌ها را ممنوع کرد، اما دولت صهیونیست و جنایتکار اسرائیل با آن واکسن ساکنان اسرائیل را از موج‌های بعدی کرونا در امان نگاه داشت.

نخریدن واکسن و دادن وعده برای تولید واکسن داخلی درحالی‌ست که در بهترین شرایط دو واکسنی که به گفته‌ی مقامات دروغ‌گو و شیاد جمهوری اسلامی به مرحله‌ی تولید رسیده‌اند قادر به تولید ماهانه ۴ میلیون و پانصد هزار واکسن هستند، این یعنی این‌که با واکسن داخلی هرگز جمعیت ۸۴ میلیونی کشور به ایمنی جمعی دست نخواهد یافت، مگر آن‌که این ایمنی جمعی از طریق بیمارشدن بخش بزرگی از جمعیت کشور بدست آید و این را هم فراموش نکنیم که با یک بار مبتلا به کرونا شدن هیچ تضمینی برای عدم ابتلای مجدد وجود ندارد. همان‌طور که برخی از کسانی که یک بار به کرونا مبتلا شده بودند برای بار دوم نیز به کرونا مبتلا شدند.

این مساله جدا از این است که اساسا نه میزان کارآیی واکسن‌های داخلی بویژه در برابر نوع دلتای کرونا مشخص است و نه عوارض جانبی آن. واقعیت دیگر معضل تولید واکسن است. در حالی که قرار بود از خرداد ماه ۳ میلیون واکسن داخلی تحویل وزارت بهداشت شود، تنها ۴۰۰ هزار دوز واکسن تا نیمه تیرماه به وزارت بهداشت تحویل شده و به گفته‌ی مقامات شرکت دارویی برکت بیش از یک میلیون دوز این واکسن در مرحله‌ی تولید دچار اشکال شده است.

نکته مهم دیگر این است که این واکسن‌ها هنوز مرحله‌ی سوم تست انسانی خود را از سر نگذرانده‌اند و در واقع این ۴۰۰ هزار دوز واکسن بدون انجام این مرحله به مردم محروم سیستان و بلوچستان در حال تزریق شدن است. به عبارت روشن‌تر مردم محروم این استان بار دیگر به دلیل محرومیت خود، مورد سوءاستفاده مقامات جمهوری اسلامی و این‌بار برای تست واکسن تولیدی قرار گرفته‌اند!!!

واکسیناسیون آن‌قدر کند و لاک‌پشتی در جریان است که می‌توان گفت به‌طور واقعی هیچ برنامه‌ی روشنی برای واکسیناسیون برخلاف دیگر کشورهای جهان و از جمله کشورهای همسایه ایران وجود ندارد. بسیاری از کسانی که می‌بایست تاکنون دوز دوم واکسن را دریافت می‌کردند هنوز دریافت نکرده و این ممکن است تاثیری منفی در واکسیناسیون آن‌ها داشته باشد. در حالی که نمکی وعده واکسیناسیون روزانه ۴۰۰ هزار نفر از روز شنبه ۱۹ تیر را داده بود، و حسن روحانی مدعی شده بود که آمادگی واکسیناسیون ۵۰۰ هزار نفر در روز وجود دارد، اما این وعده‌ها نیز همه توخالی از آب درآمدند.

روز پنج‌شنبه ورود ۵۰۰ هزار دوز واکسن خارجی از سوی هلال‌احمر اعلام شد و به‌گفته‌ی مقامات دولتی ۴۰۰ هزار دوز واکسن ایرانی تاکنون تحویل وزارت بهداشت شده است. به‌نوشته‌ی خبرگزاری مهر در روز جمعه تنها کمتر از ۵۱ هزار دوز واکسن تزریق شد. به‌گفته‌ی رئیسی سخنگوی ستاد مقابله با کرونا از ۷۵ مرکز واکسیناسیون در تهران به علت کمبود واکسن تنها ۳۲ مرکز فعال هستند.

جدا از همه‌ی این مسائل این را هم در نظر بگیریم که صاحبان قدرت حتا برای واکسن کرونا نیز جیب دوخته‌اند. دعواهای اخیر بین مینو محرز که در واکسن “کووبرکت” نقش دارد و برای آن تبلیغ می‌کند (و البته با واکسن روسی مخالف بود!!) با مدیر انستیتو پاستور و برخی مقامات وزارت بهداشت تنها به دلیل همین منافع مادی‌ست، آن‌هم واکسن‌هایی که مقامات جمهوری اسلامی نتوانسته‌اند مردم را به ایمنی و کارآ بودن آن‌ها قانع کنند. همین شرکت داروسازی برکت در جریان تهیه واکسن “کووبرکت” برای آماده‌سازی زیرساخت‌ها و مواد اولیه واکسن از دلار۴۲۰۰ تومانی بهره برد، اما در عوض بهای این واکسن را حتا از بسیاری از واکسن‌های خارجی بیشتر تعیین کرده است و اگر دلار را به نرخ ۴۲۰۰ تومان محاسبه کنیم حتا می‌توان گفت بهای آن بیش از دو برابر گران‌ترین واکسن جهان یعنی مدرنا است که همراه با واکسن فایزر – بیون‌تک مطمئن‌ترین و موثرترین واکسن‌های موجود در جهان هستند که کمترین عوارض جانبی را تاکنون داشته‌اند.

اگرچه شیوع کرونا پس از قیام آبان ۹۸ برای جمهوری اسلامی “موهبتی الهی” بود، اما امروز دیگر جمهوری اسلامی از شیوع کرونا نمی‌تواند بهره سیاسی ببرد. برعکس درماندگی جمهوری اسلامی در طول این ۱۷ ماه آشکارتر شد و خشم مردم بیشتر از گذشته گردید، خشمی که هر لحظه می‌تواند به انفجاری بزرگ تبدیل شود. اگر اعتصاب کارگران معادن ذغال‌سنگ کرمان در اردیبهشت ۹۹ جرقه پایان بهره‌برداری سیاسی کرونا از سوی رژیم بود و در ادامه با اعتصاب کارگران هفت‌تپه، نفت و تجمعات اعتراضی بازنشستگان و دیگر گروه‌های اجتماعی فضای سیاسی جامعه به دوران قبل از کرونا بازگشت، امروز با اعتصاب سراسری کارگران نفت و تجمع اعتراضی روزانه دیگر گروه‌های اجتماعی از بازنشستگان تا معلمان و کشاوزران و بیکاران و تحریم فعال و گسترده‌ی انتخابات نمایشی ریاست‌جمهوری و انتصاب مفتضحانه رئیسی به این مقام، نشان می‌دهد که جامعه ایران بیش از هر زمان دیگری بر لبه‌ی یک انفجار بزرگ قرار گرفته است، انفجاری که تنفر از عملکرد جمهوری اسلامی در مقابله با شیوع کرونا بر آتش خشم مردم آماده‌ی انفجار افزوده است.

متن کامل نشریه کار شماره ۹۲۸ در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.