مشعل فروزان مبارزه و اهمیت تشکل سراسری در نفت

روز چهارشنبه ۵ خرداد ۱۴۰۰، هزاران تن از کارگران و کارمندان رسمی وزارت نفت در تهران و چند شهر و منطقه دیگر ازجمله، ماهشهر، گچساران، آبادان، عسلویه، اهواز، فلات قاره بهرگان ، منطقه عملیاتی لاوان، منطقه عملیاتی سیری، مجتمع دریایی ابوذر و برخی مناطق عملیاتی و سکوهای دریایی دیگر به‌طور همزمان دست به اعراض و تجمع زدند. در تهران صدها تن از این نیروها با در دست داشتن بنرها و پارچه نوشته‌های بزرگی که مطالبات ۱۴ گانه کارکنان رسمی نفت بر آن‌ها نقش بسته بود، به نمایندگی از عموم همکاران خود در مقابل مجلس تجمع اعتراضی برپا کردند. در عسلویه تجمع کارکنان رسمی بسیار گسترده بود. در اهواز کارگران و کارکنان رسمی نفت، با حمل پلاکاردها و سردادن شعارهایی علیه زنگنه وزیر نفت مانند “ننگ ما ننگ ما- وزیر الدنگ ما”،”زنگنه حیا کن، وزارت رو رها کن” و شعارهای دیگری مانند” نیروی خط تولید- حق‌وحقوق ندا ره ” ، ” تا حق خود نگیریم از پا نمی‌نشینیم” دست به راهپیمایی زدند.

این اعتراض فرا واحدی و رشته‌ای که فراخوان آن قبلاً صادرشده بود، موردحمایت کارگران غیررسمی نفت نیز قرار گرفت. این کارگران در اطلاعیه خود مورخ سوم خرداد ۱۴۰۰ با اشاره به دردهای مشترک رسمی‌ها و غیررسمی‌ها، از همکاران خود پشتیبانی کردند. کارگران غیررسمی نفت در اطلاعیه خود نوشتند: ما کارگران غیررسمی نفت نیز مثل همیشه حمایت و پشتیبانی خود را از همکاران رسمی‌مان اعلام می‌کنیم. ناامنی محیط کار، قوانین وحشیانه مناطق ویژه اقتصادی، دور بودن محلات کار از شهر و امکانات شهری، وجود پیمانکاران سودجو و چپاولگر، پایین آمدن هرروز بیشتر قدرت خرید کارگران و کل جامعه، عدم اجرای پروتکل‌های سازمان بهداشت جهانی و ازجمله سرباززدن از واکسیناسیون رایگان و سریع مردم، دزدی‌ها و اختلاس‌ها، امنیتی بودن محیط‌های کار دردهای مشترک ما کارگران رسمی و غیررسمی است. اطلاعیه ضمن اشاره به مطالبات اخص کارگران غیررسمی نفت ازجمله بیش از ۱۰۰ هزار کارگر پیمانی، خواهان کوتاه شدن دست پیمانکاران و لغو قوانین مناطق  ویژه اقتصادی شده و چنین ادامه می‌یابد: ما با اعلام این مطالبات خود را همراه همکاران رسمی خود میدانیم و از خواست‌ها و اعتراضات آن‌ها حمایت می‌کنیم. ما برده نیستیم و دیگر به این بردگی تن نخواهیم داد. معیشت و کرامت انسانی حق مسلم ماست.

روزهای سوم و چهارم خرداد ۱۴۰۰ نیز کارگران و کارکنان قرارداد موقت وزارت نفت در مقابل مجلس دست به تجمع زدند و خواهان تبدیل وضعیت و همسان‌سازی حقوق و دستمزد با پرسنل رسمی شدند. سال‌هاست که این گروه از کارگران و کارکنان وزارت نفت را ازلحاظ وضعیت استخدامی و پایه حقوق و مزایا در حالت بلاتکلیفی میان مقررات وزارت نفت و قانون کار سرگردان ساخته‌اند. بسیاری از مزایای شغلی مانند فوق‌العاده کارگاهی، سختی کار، بدی آب‌وهوا و غیره به این کارکنان  پرداخت نمی‌شود. بیش از ۳۴ هزار تن از این نیروها درواقع می‌بایستی بر طبق یک مصوبه دولت در اسفند سال۱۳۹۰ از قرارداد موقت به قرارداد مدت معین تبدیل وضعیت می‌شده و مشمول مزایای فوق شوند که نشده‌اند. ازاین‌رو این نیروها در ظرف یک سال اخیر بارها برای تبدیل وضعیت دست به اعتراض و تجمع زده‌اند. در همین روز ۴ خرداد،، کارگران مأمور از طرف وزارت نفت در هلدینگ خلیج‌فارس واقع در منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی ماهشهر نیز دست به اعتراض و تجمع زدند. لازم به ذکر است که بیش از ۵ هزار تن از نیروهای رسمی وزارت نفت، از طرف این وزارت در هلدینگ خلیج‌فارس اشتغال دارند که مطابق تعهدنامه این هلدینگ، حقوق و مزایای آن‌ها بایستی بر پایه مقررات وزارت نفت پرداخت شود.اما در برخی از شرکت‌های عسلویه و ماهشهر از طرف مدیریت هلدینگ اعلام‌شده که حقوق و مزایای این گروه مطابق ضوابط اداره کار پرداخت خواهد شد و درواقع تعهدنامه خود را زیر پا گذاشته است. این موضوع اعتراضات گسترده‌ای را درمیان کارگران و کارمندان یادشده در پی داشته است.در ادامه همین اعتراضات، روز شنبه هشتم خرداد نیز کارگران یادشده برای چندمین بار در ماهشهر دست به اعتراض و تجمع زدند.

افزون بر اعتراضات و تجمعات فراگیر هفته نخست خرداد، کارگران و کارکنان نفت، در فروردین و اردیبهشت سال جاری نیز بارها دست به اعتراض و تجمع زدند.برای نمونه بعد از فراخوان کارگران رسمی برای تجمع سراسری در روز ۲۰ اردیبهشت، تجمع بزرگی در مقابل مجلس شکل گرفت. کارگرانی که امکان حضور در تهران و مقابل مجلس را نداشتند، طبق معمول در محل کار خویش دست به اعتراض و تجمع زدند که تجمع کارگران در اهواز بسیار چشمگیر بود.کارگران غیررسمی و پیمانی نیز با انتشار اطلاعیه‌ای در ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ از فراخوان و خواست‌های همکاران خویش حمایت کردند. این کارگران در اطلاعیه خود نوشتند:” ما کارگران غیررسمی و پیمانی نفت حمایت قاطع خود را از همکاران رسمی‌مان و اعتراض آنان به گسترش تعرضات به زندگی و معیشت خود اعلام می‌کنیم. این تعرضات بدون شک دامن‌گیر ما نیز خواهد شد و فشار کاری و معیشتی را بر همه کارگران نفت و مؤسسات وابسته به آن شدت خواهد داد. ما براین باور هستیم که خواست‌های ما کارگران غیررسمی و رسمی پیوندهای بسیاری باهم دارد و با مبارزات متحدانه مان باید این مرز گذاری رسمی و غیررسمی را بشکنیم و نیروی بزرگی در برابر تعرضات هرروزه به زندگی و معیشتمان شویم”.کارگران غیررسمی و پیمانی نفت ضمن حمایت از همکاران رسمی خویش، بر مطالبات خاص خویش ازجمله حداقل مزد بالای ۱۲ میلیون تومان، برچیده شدن شرکت‌های پیمانکاری و مقررات مناطق ویژه اقتصادی، پرداخت به‌موقع دستمزد، پایان دادن به فضای امنیتی در محیط کار، حق تشکل و حق تجمع تأکید نمودند.

از نهم تیرماه سال ۹۹ که صدها تن از شاغلان رسمی نفت به نمایندگی از ۲۰ هزار تن از همکاران خویش وارد خیابان شدند و در برابر وزارت نفت در تهران تجمع اعتراضی برپا کردند نزدیک به یک سال می‌گذرد. واقعیت این است که پرچم مبارزه علنی و خیابانی که پس از ۲۵ سال دوباره در نفت برافراشته شد، همچنان در اهتزاز است. علی‌رغم وعده‌ها و قول و قرارهای مقامات دولتی و وزارت نفت که پس از هر اعتصاب و تجمع به کارگران و کارکنان ناراضی نفت داده شد، اما در عمل هیچ‌گونه اقدامی در جهت برآورده شدن خواست‌های کارگران و کارکنان شرکت نفت صورت نگرفته است. نارضایتی در صفوف کارکنان رسمی نفت پیوسته بیشتر و متراکم‌تر شده است، روحیه اعتراضی کارکنان رسمی ارتقاء بیشتری یافته و این هردو، در تداوم اعتصابات و تجمعات اعتراضی مکرر آن‌ها بازتاب یافته است. اجرای صحیح و کامل ماده ۱۰ قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت، همچنان در رأس مطالبات کارکنان رسمی است. علی‌رغم اینکه این قانون اردیبهشت سال ۹۱ تصویب‌شده و دستورالعمل اجرای آن در آذر سال ۹۳ صادرشده است، اما ماده ۱۰ این قانون که اجرای کامل آن منجر به ترمیم و افزایش پایه حقوقی و افزایش دریافتی شاغلان رسمی نفت می‌شود اجرایی نشده و وزارت نفت هر بار به بهانه‌ای از اجرای آن طفره رفته است. نخستین اعتراض و تجمع سرتاسری کارکنان رسمی نفت در ۹ تیر ۹۹ با همین خواست محوری آغاز شد.خواستی که در تمام اعتراضات و تجمعات بعدی پرسنل رسمی نفت پیگیری شده است و در تجمع فراگیر اردیبهشت و خرداد نیز در رأس مطالبات کارکنان رسمی قرار داشت.

اوضاع کارگران غیررسمی نفت ازنظر شرایط کار و مزد و مزایا به‌مراتب بد‌تر از کارکنان رسمی است.کارگران و کارکنان رسمی نفت تابع قوانین و مقررات وزارت نفت هستند و بر همین پایه مزد و مزایا و حقوق می‌گیرند.اما کارگران غیررسمی اعم از کارگران پیمانی یا قراردادی، مشمول این قوانین و مقررات نمی‌شوند. دستمزد این کارگران به‌مراتب کم‌تر از کارگران و کارکنان رسمی است. این کارگران درحالی‌که کارهای مشابه و هم‌ردیف کارگران رسمی را انجام می‌دهند، اما دستمزد کمتری دریافت می‌کنند و از مزایای رسمی‌ها محروم‌اند. ازآنجاکه بخش اعظم شرکت‌ها و مؤسسات در نفت و گاز و پتروشیمی به بخش خصوصی و شرکت‌های پیمانکاری واگذارشده است، بخش زیادی از کارگران این شرکت‌ها و مؤسسات حتی از بیمه درمانی  نیز محروم‌اند. ۱۲۰۰ پیمانکار در شرکت نفت فعال‌اند. بیش از ۱۰۰ هزار کارگر در این شرکت‌ها به‌صورت پیمانی کار می‌کنند و پایین‌ترین دستمزدها در این صنعت مربوط به همین کارگران است. نزدیک به ۴۰ هزار کارگر با قراردادهای موقت مشغول به کار هستند که وضعیت دستمزد آن‌ها فقط اندکی بهتر از کارگران پیمانی است. موتور اصلی اعتراضات و تجمعات کارگری در نفت و گاز و پتروشیمی، همین گروه از کارگران هستند که غالباً در مناطق آزاد ویژه اقتصادی  و در شرایطی سخت و محرومیت از حقوق اولیه  و شبه برده‌داری مشغول به کار هستند. . در دوره شیوع گسترده بیماری کرونا نیز حتی همان حداقل اقدامات مانند نوبتی شدن و دورکاری و غیره که در مورد برخی از کارمندان به اجرا درآمد، در مورد کارگران اجرا نشد و تمام بخشنامه‌های کرونائی روی کاغذ ماند.

اعتصاب همزمان و فراگیر یازده مرداد سال ۹۹ در چندین پالایشگاه و شرکت نفت و گاز و پتروشیمی و حفاری که بیش از یک هفته ادامه یافت و کارگران چندین نیروگاه برق نیز به آن پیوستند، توسط همین کارگران سازمان یافت. لغو قوانین برده‌وار مناطق ویژه اقتصادی، تبدیل وضعیت، اجرای طرح طبقه‌بندی مشاغل، لغو قراردادهای پیمانی و موقت، برچیده شدن شرکت‌های پیمانکاری، افزایش حداقل مزد به بالای خط فقر(۱۲ میلیون تومان)، پرداخت به‌موقع دستمزد، امنیت شغلی، بهبود وضعیت بهداشت و درمان و بیمه و توقف اخراج، از مهم‌ترین خواست‌های  این کارگران است که اکثریت عظیم کارگران نفت و گاز و پتروشیمی را تشکیل می‌دهند.

ازآنجاکه خواست‌های هیچ بخشی از کارگران یا کارکنان نفت برآورده نشده، چنانکه یک سال اخیر نیز آن را نشان داد، اعتراض و اعتصاب و تجمع در نفت و گاز و پتروشیمی ادامه خواهد داشت.طی یک سال اخیر مبارزات کارگران و کارکنان نفت آشکارا رشد و گسترش‌یافته است. اتحاد و پیوند میان کارگران غیررسمی و کارگران و کارکنان رسمی، پیوسته تقویت یافته و محکم‌تر شده است. صرف‌نظر از خواست‌های اقتصادی، چند خواست سیاسی بسیار مهم هست که همه کارگران و کارکنان صنعت نفت روی آن وحدت نظر دارند. در رأس این خواست‌ها که در تجمعات و بیانیه‌های مختلف اعتراض‌کنندگان بیان‌شده، حق ایجاد تشکل مستقل است که کارگر نفت به اهمیت آن واقف است. حق اعتصاب و تجمع، آزادی زندانیان سیاسی، پایان پرونده‌سازی‌های امنیتی و قضایی ازجمله خواست‌های مهم دیگر کارگران نفت است. سطح آگاهی سیاسی کارگران نفت، امروز به حدی ارتقا یافته است که در بیانیه اول ماه مه، آشکارا از آلترناتیو شورایی، از ضرورت مبارزه علیه نظام سرمایه‌داری و ایجاد جامعه‌ای بدون استثمار سخن می‌گویند. در لحظه کنونی این موضوع حائز اهمیت جدی است که کارگران نفت تشکل‌های مستقل خود را سازمان دهند. تنها با ایجاد تشکل و مبارزه متشکل و سازمان‌دهی اعتصابات سراسری است که می‌توان به نحو محسوسی طبقه حاکم را وادار به عقب‌نشینی کرد. چند تجمع فراگیر ازجمله دو تجمع فرا واحدی که در سال جاری در نفت سازمان‌یافته است، حاکی از توانائی کارگران نفت و تلاش آنان درراه ایجاد تشکل‌های مستقل رشته‌ای در نفت است. خوشبختانه کارگران نفت از این تجربه و آگاهی برخوردار هستند و دریافته‌اند که باید خود را در تشکل‌های مستقل و سراسری متشکل سازند. طبقه سرمایه‌دار حاکم برای ایجاد پراکندگی و جلوگیری از متشکل شدن کارگران نفت، آگاهانه آنان را به گروه‌های مختلف تقسیم نموده و به تبعیض و اختلاف میان کارگران دامن می‌زند.ابداع کارگران غیر رسمی، کارگران رسمی، کارگران پیمانی، کارگران قرارداد موقت، کارگران قرارداد مدت معین، کارگران حجمی، پروژه‌ای و عناوین من‌درآوردی دیگری نظیر آن همه در همین رابطه است. حمایت مکرر کارگران غیررسمی از کارگران رسمی در جریان اعتراضات کارگران نفت اما نشان داد که کارگران پیشرو نفت نسبت به اتحاد و تشکل کارگران از یک‌سو و توطئه طبقه حاکم برای ایجاد نفاق و چنددستگی از سوی دیگر، آگاه و هوشیارند. کارگران نفت از تجارب کافی درزمینهٔ تشکل یابی به‌ویژه تشکل مستقلی که بتواند به مبارزات کارگران نفت بُعد سراسری ببخشد، برخوردار هستند. نفتگران درزمینهٔ ایجاد تشکل مستقل و فرا واحدی و هماهنگ‌کننده اعتصابات کارگران در بخش‌های مختلف نفت، تجارب گران‌بهایی دارند. تجاربی که سینه‌به‌سینه منتقل‌شده یا در شکل نوشتاری مکتوب شده‌اند. جنبش کارگری ایران فراموش نکرده است که کارگران نفت، توأم با رشد مبارزات توده‌ای علیه رژیم شاه، در نیمه اول سال ۵۷ کمیته‌های مخفی اعتصاب را در شهرها و بخش‌های مختلف نفت سازمان دادند که در جریان رشد مبارزات کارگران نفت، از پیوند همین کمیته‌ها، کمیته سراسری در نفت به وجود آمد که نقش عمده‌ای در مبارزات و اعتصابات سراسری کارگران نفت ایفا نمود. این کمیته چنانکه همگان می‌دانند، بعداً به شورای سراسری کارکنان نفت تبدیل شد که تا مدتی تمام امور شرکت نفت را تحت کنترل خود درآورد. جنبش کارگری ایران فراموش نکرده است که این نفتگران قهرمان بودند که اعتصابات بزرگ کارگران نفت در نیمه دوم سال ۵۷ و قبل از قیام بهمن را سازمان دادند و علاوه بر خواست‌های اقتصادی با مطالبات مشخص سیاسی وارد عرصه نبرد شدند و سرانجام ضربه کاری و نهایی را بر رژیم شاهنشاهی وارد ساختند. بنابراین تشکل مستقل کارگران نفت نه‌فقط نقش بسیار مهمی در مبارزات کارگران نفت ، بلکه نقش بسیار مهم‌تری و حتی نقش تعیین‌کننده‌ای در کل مبارزات طبقه کارگر دارد. نقش بسیار مهمی که جنبش طبقه کارگر بایستی در کل جنبش انقلابی علیه نظم موجود ایفا کند، تا حد زیادی به نقش  مهم و مبارزه متشکل کارگران نفت دارد. ادامه حیات نظم موجود درگرو جاری بودن نفت در رگان آن است و چرخ اقتصادش بدون نفت، از چرخش بازمی‌ماند. ازاینجا ست که متشکل شدن کارگران نفت، ایجاد تشکل مستقل و سراسری در نفت و سازمان‌دهی اعتصابات سرتاسری، نقش منحصربه‌فردی نه‌فقط در جنبش طبقه کارگر، بلکه در کل جنبش انقلابی علیه نظم موجود ایفا‌ می‌کند.

متن کامل نشریه کار شماره ۹۲۲ در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.