دریغ از ذره‌ای شرم در ادعاهای روحانی

در تمام دوران ریاست جمهوری، هر بار که روحانی دهان گشوده است، جز مشتی دروغ و ادعاهای گزاف از آن بیرون نیامده است. اگر در ابتدای دوران ریاست جمهوری وی، توهمی وجود می‌داشت و تلاش می‌شد این توهم پابرجا بماند، اکنون پس از ۸ سال، تمامی توهمات زدوده شده و مردم با انزجار از آن روی برمی‌گردانند. ۸ سالی که نه تنها توهمات به روحانی، بلکه بقایای توهمات به کلیت رژیم و “اصلاح‌پذیری” آن را نیز چون برفی در تابستانی داغ آب کرد و به فاضلاب تاریخ سپرد. سخنان وی در روزهای اخیر نیز از این قاعده مستثنا نیستند.

وی در سخنرانی خود در جلسه هیئت دولت به تاریخ ۲۹ اردیبهشت، درباره مذاکرات برای بازگشت به برجام، گفت: “واقعا عجیب است زمانی که می خواهیم تحریم را برداریم یک عده مرثیه می خوانند و ناراحت می شوند.” وی در ادامه برای آن که “مرثیه‌خوانان” رسوا شوند، ادامه داد: “والله بالله اگر کسی منافع ملی را کنار گذاشت و به دنبال منافع حزبی، جناحی و قبیله‌ای رفت به مردم خیانت کرده است.”

رئیس جمهور رژیم اسلامی در حالی از “منافع ملی” سخن می‌گوید که حتا پیش از امضای توافق برجام در سال ۹۴ تا لغو توافق توسط ترامپ در اردیبهشت ۹۷، همراه با چپاولگران پیرامونش کوشیده بودند با اعزام هیئت‌های مختلف سیاسی و اقتصادی به اقصا نقاط جهان و ارائه قراردادهای پرسود و جذاب درهای غارت دسترنج توده‌های مردم را به روی انحصارات بین‌المللی بگشایند و البته برای سهم خود از این غارت نیز دندان تیز کرده بودند. جناح رقیب نیز که در این میان سرش بی‌کلاه مانده بود هم‌چنان به نق زدن و شکوه و شکایت مشغول بود. اما در فاصله نزدیک به دو سال و نیم و به‌رغم وعده‌های فریبنده، نه تنها مردم سهمی از “رشد اقتصادی” و “جلب سرمایه‌گذاری خارجی” نبردند، بلکه شرایط معیشتی آنان روز به روز تنگ‌تر شد تا جایی که در دی ۹۶ سیل‌وار به خیابان‌ها سرازیر شده و خشم و نارضایتی خود را از رژیم و سران آن در خیابان‌ها فریاد زدند. رژیم نیز با سبعیت همیشگی آنان را سرکوب کرد.

ناگفته نماند، این همان چاله‌ایست که توسط رژیم کنده شده بود. روحانی که اکنون بر سر مردم منت گذاشته و از زحمات خود برای رفع تحریم‌ها سخن می‌گوید، خود سالیان متمادی از اعضای مؤثر هرم قدرتی بوده است که بدون در نظر گرفتن “منافع ملی” و برای پیگیری سیاست‌های توسعه‌طلبانه و مداخله‌جویانه و برنامه‌های نظامی و برنامه هسته‌ای خطرناک باعث و بانی چنین وضعیتی بوده است. هرچند از بهانه “تحریم‌ها” در این مدت استفاده‌ها برده است و وخامت روزافزون وضعیت معیشتی مردم را به آن نسبت داده و خود را از هر مسئولیتی مبری معرفی کرده است؛ گرچه به قول خودشان “سوداگران تحریم” میلیاردها سود انباشته‌اند.

وی در ادامه‌ی سخنان خود در هیئت دولت، برای بستن دهان رقبا، موافقت خامنه‌ای را گوشزد کرده و می‌گوید، این “موفقیت‌ها” با رهبری و حمایت خامنه‌ای بوده است و افزود: “اصلا مگر می شود بدون کمک رهبری به موفقیت رسید. در برجام هم اگر ما موفق شدیم همین گونه بوده و قدم به قدم خدمت آقا رفتیم… و ایشان در مراحل مختلف چه به صورت کتبی و چه شفاهی به ما کمک کردند. تمام دستورات کتبی و شفاهی رهبری مرحله به مرحله هست و الان هم راجع به وین هست.”

به این ترتیب، وی می‌کوشد هم اقداماتش را به “کمک و موافقت” خامنه‌ای اعتبار بخشد و هم راه انکار خامنه‌ای را ببندد تا مثل گذشته نتواند خود را مبرا از پیامدهای تصمیمات جلوه دهد و تقصیرها را متوجه “مسئولان غیرانقلابی” کند. هرچند خامنه‌ای هم در  دروغ‌گویی و جعل و انکار دست کمی از روحانی ندارد.

صد البته این رئیس جمهور وقیح، به ذکر موافقت و اطلاع خامنه‌ای اکتفا نمی‌کند و از مردم هم مایه می‌گذارد: “… دولت که چیزی نیست و تنها نماینده مردم است. آنهایی هم که به دولت توهین می کنند در واقع به ملت توهین می کنند؛ چرا که ما هیچ چیزی جز رای و اعتماد مردم نداریم.” شگفتا! در برابر این وقاحت چه می‌توان گفت، جز آن که اعتراضات دی ۹۶ و اعتراضات سال ۹۷ را مرور کرد؛ جز آن که از خیزش شکوهمند مردم در آبان ۹۸ یاد کرد؛ جز آن که به تجمعات و اعتراضات روزمره کارگران، بازنشستگان، معلمان، زحمتکشان، زنان، پرستاران، روستاییان، خانواده‌های داغدار جان‌باختگان و… در گوشه و کنار کشور نگاهی انداخت. وی از کدام “رأی و اعتماد” سخن می‌گوید، در حالی که از شعارهای رایج این ‌روزهای پیش از انتخابات نمایشی رژیم “ما دیگه رأی نمی‌دیم، بس که دروغ شنیدیم” است.

او می‌کوشد در کارنامه پرافتخارش رساندن تولید پتروشیمی‌ها از ۵۶ میلیون تن به ۱۰۰ میلیون تن در سال را بگنجاند. فردای آن روز، ۳۰ اردیبهشت، نیز در مراسم بهره‌برداری از طرح‌های ملی وزارت نفت، همین ادعا را تکرار می‌کند و می‌گوید این ظرفیت را از ۵۰ میلیون تن به ۱۰۰ میلیون تن رسانده‌ایم. (بگذریم که در عرض یک روز ۶ میلیون تن گم می‌شود!) اما در همان روز، مدیر سرمایه‌گذاری‌های صنایع پتروشیمی خلیج‌فارس و زنگنه، وزیر نفت، می‌گویند تازه قرار است تا پایان سال ۱۴۰۰ این ظرفیت به ۱۰۰ میلیون تن برسد! از استان‌های مختلف نیز خبرهایی درباره پروژه‌های بلاتکلیف پتروشیمی وجود دارد، مثلا پروژه پتروشیمی فارس که ۱۴ سال است بلاتکلیف است یا طرح‌های نیمه تمام و متوقف وزارت نفت در ایلام. این تنها یک فقره ناچیز از “معجزات” اقتصادی کابینه روحانی است!

وی در سخنان خود در ۳۰ اردیبهشت، می‌گوید: “بنده تا چهار ماه پیش ذهنم مشغول بود که چگونه می خواهیم مشکل کرونا و تحریم را حل کنیم. ما دو بیل می خواستیم که با یک بیل به کمر کرونا بزنیم و یک بیل هم برای شکستن کمر تحریم ها لازم داشتیم... ما این دو بیل را پیدا کردیم و به کمر تحریم و کرونا زدیم.”

در مورد “بیل تحریم‌ها” همین بس که با وجود عدم انتشار نتایج نهایی مذاکرات، وی مدعی است، “گام اصلی و بزرگ” برداشته شده و “توافق اصلی” انجام شده، اما “جزئیات ریز و موارد جزئی” مانده است. “جزئیاتی” که به نظر مذاکره‌کننده ارشد رژیم، “چند موضوع کلیدی” هستند “که باید حل شود.” گذشته از آن، روشن نیست جمهوری اسلامی چه امتیازاتی در این مذاکرات داده و چه به دست آورده است. نتایج “بیل تحریم‌ها” در آینده‌ای نزدیک روشن خواهد شد، اما سرنوشت “بیل کرونا” از هم اکنون روشن است؛ یعنی از همان آغاز اپیدمی روشن شده بود. این همان “بیلی” است که چندین ماه است، رژیم به کمر مردم کوبیده است: با مخفی‌کاری در اعلام شیوع بیماری، با عدم اتخاذ اقدامات پیشگیرنده به موقع، با عدم تصویب و اجرای پروتکل‌های بهداشتی مصوب جهانی، با شل‌کن و سفت‌کن‌ها بنا به مصلحت‌های مذهبی و سیاسی و اقتصادی، با آمارسازی تقلبی، با بگیروببند و تهدید و ممانعت از انتشار اخبار واقعی، با ممنوعیت ورود واکسن‌های خارجی، با عدم اقدام در خرید واکسن‌های مؤثر و مورد تأیید سازمان بهداشت جهانی، با سپردن واردات واکسن به بخش خصوصی فاسد، با روانه شدن بخشی از واکسن‌ها به بازار سیاه، با عدم شفافیت در روند واکسیناسیون و سرعت کند واکسیناسیون در ایران. “بیلی” که بنا به آمار دولتی هم اکنون به قیمت جان بیش از ۷۰ هزار نفر تمام شده است، هرچند بنا به اعتراف خود مقامات باید این رقم را چند برابر کرد.

از دیگر ادعاهای وی در جلسه هیئت دولت، “ما در همین دوران همسان‌سازی حقوق بازنشستگان را انجام دادیم و حداقل حقوق کارگران را ۵ / ۲ برابر کردیم و هم ۶۰ درصد سهام عدالت را در همین دوران کرونا آزاد کردیم و بازار سرمایه را در همین دوران به اوج رساندیم.” و “چون دور زدن تحریم یعنی مبارزه با ظلم و خیلی کار خوبی است اما با این وجود که این دور زدن تحریم پیچیده‌تر هم بود هیچ فسادی در آن نبود.” آیا نیازی به تفسیر این دو ادعا هست؟ روحانی می‌کوشد این ادعاها و دروغ‌های شاخدار را در کارنامه خود بگنجاند، اما تجمعات “یکشنبه‌های اعتراضی” بازنشستگان، اعتراضات کارگری به “حداقل حقوق”، اعتراضات مال‌باختگان بازار “بورس” را نادیده می‌گیرد؛ وقاحت رئیس جمهور رژیم جمهوری اسلامی در مباهات به کارنامه‌اش در حدی است که افشای تقریبا روزانه پرونده‌های فساد در تمامی اقدامات دولت و حاکمیت، رشد چند ده برابری نرخ تورم، افزایش نرخ بیکاری، گزارش‌های حقوق بشری در مورد بگیروببندها، زندان‌های طولانی مدت، اعدام‌ها، نقض حقوق زنان، نقض حقوق اقلیت‌های ملی و دینی، کشتار کولبران و سوخت‌بران، گسترش پدیده‌های اعتیاد، فحشا، بی‌خانمانی، قتل و خشونت و دزدی، خودکشی، کودکان بازمانده از تحصیل، تخریب محیط زیست، استمرار مشکلات سیل‌زدگان و زلزله‌زدگان، کم‌آبی ناشی از بی‌کفایتی در اداره منابع آبی، قطع برق، سانسور، و غصب زمین‌ها و املاک مردم توسط نهادهای مذهبی، و ده‌ها ناهنجاری دیگر در جامعه، یعنی واقعیت‌های موجود مسکوت می‌مانند. دریغ از ذره‌ای شرم در طرح چنین ادعاهای کذبی در برابر چنین واقعیت‌‌های تاریک و جنایت‌باری. چنین کارنامه‌ای نه تنها جای مباهات ندارد، بلکه باید در دادگاه‌های مردمی به قضاوت گذاشته شود، و نه تنها کارنامه روحانی بلکه تمام سران رژیم.

اشاره به یک نکته در پایان، اما، ضروری است. آن نیز، هراسی است که تمام سران رژیم را فراگرفته است. هراس از پایان دوران حاکمیت رژیم. هراس از انفجار خشم مردم. خشمی که در استمرار و گسترش اعتصابات، تجمعات، تظاهرات و اعتراضات جلوه می‌یابد؛ خشمی که به رغم تهدیدها، جسورانه و آشکارا از عدم شرکت در نمایش انتخاباتی رژیم سخن می‌گوید. هراس از این خشم است که روحانی را وامی‌دارد برای توجیه تحریم انتخابات از سوی مردم، به دستاویزهایی چون کرونا و ترجیح “منافع حزبی، جناحی و قبیله‌ای” به “منافع ملی” و “خیانت” جناح رقیب متوسل شود. جناح رقیب و سایر باندها را وامی‌دارد انگشت اتهام به سوی یکدیگر نشانه روند. لزوم تغییر قانون اساسی را یادآور شوند؛ آشفتگی، بی‌برنامه‌گی، تشتت و بی‌لیاقتی ذاتی این رژیم را در تمام اقدامات تشدید بخشند. تاکنون تحریم انتخابات، رژیم را از توسل به “اصلاح‌طلبان” برای بازی “انتخاب بین بد و بدتر” بی‌نیاز کرده است. دیری نخواهد گذشت که رشد و گسترش اعتراضات و اعتصابات و به هم‌پیوستگی آن‌ها همراه با برجسته گشتن خصلت سیاسی آن‌ها، توده‌ها را از تحمل رژیم جنایت و جهل و فساد بی‌نیاز خواهد کرد.

متن کامل نشریه کار شماره ۹۲۱  در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.