تونس را انقلابی دیگر باید

اعتراضات خیابانی و تظاهرات گسترده‌ی توده‌ای جوانان، بیکاران، و سایر اقشار زحمتکش و ناراضی مردم تونس که از نخستین روزهای آخرین هفته دی‌ماه در پایتخت و چندین شهر بزرگ این کشور آغاز شد تا اوایل بهمن ادامه یافته است. اوضاع به‌شدت وخامت بار اقتصادی،گرانی، فقر و بیکاری فزاینده که در اثر محدودیت‌ها و عوارض ناشی از کرونا بیش‌ازپیش تشدید شده، جوانان و مردم زحمتکش تونس را به ستوه آورده و آنان را که ۱۰ سال پیش برای کار،نان و آزادی به قیام و انقلاب روی آوردند، بار دیگر به خیابان و شورش و قیام کشانده است. اعتراض‌کنندگان در شهر تونس پایتخت این کشور و سایر شهرها در شعارهای خود به‌صراحت خواهان برکناری دولت شده‌اند. روز ۳۰ دی علی‌رغم قرنطینه سراسری و قانون منع عبور و مرور شبانه که به خاطر کرونا وضع‌شده بود، جوانان و مردم زحمتکش تونس، علاوه بر تونس پایتخت این کشور، در چندین شهر دیگر ازجمله ” سوسه”،”قصرین”،”المهدیه”،”المنستیر” دست به تظاهرات خیابانی زدند که در چند شهر به خشونت و درگیری با نیروهای امنیتی کشیده شد. در “سیدی بوزید” شهری که با شعله‌های آتش خودسوزی محمد بو عزیزی، جوان دست‌فروش تونسی نخستین جرقه انقلاب در این کشور زده شد و سپس زمینه‌ساز موج بهار عربی در چند کشور شمال آفریقا و حتی خاورمیانه شد نیز اعتراض‌های گسترده‌ای صورت گرفت. نخست‌وزیر تونس از اصلاح کابینه این کشور خبر داد و ۱۱ وزیر عوض شد. “هشام المشیشی” نخست‌وزیر تونس” توفیق شرف‌الدین” وزیر کشور را برکنار کرد. همزمان با این اقدامات، وزارت دفاع تونس واحدهای نظامی را در مناطق حساس و مراکز مهم کشور مستقر ساخت. نیروهای سرکوب با شلیک گاز اشک‌آور و ضرب و شتم و بازداشت گسترده به مقابله با معترضین دست زدند. تا ۳۰ دی دست‌کم ۶۳۰ تن از قیام‌کنندگان در شهرهای مختلف بازداشت شدند. اما این اقدامات از گسترش موج اعتراض نکاست. سران حکومت که وضعیت مخاطره‌آمیز را دیدند، برای خواباندن شورش و اعتراض، فوراً اعلام کردند صدای اعتراض‌کنندگان را شنیده‌اند. “راشد الغنوشی” پایه‌گذار و مؤسس النهضه و رئیس پارلمان تونس خطاب به معترضین گفت” شرایط مناطق محروم و بیکاری جوانان را درک می‌کند”. او از همه مردم و احزاب خواست که متحداً برای نجات کشور اقدام کنند. “هشام المشیشی” نخست‌وزیر تونس نیز در یک نطق تلویزیونی گفت که خشم مردم از وضعیت اقتصادی و ناامیدی جوانان را درک می‌کند اما نمی‌تواند خشونت را بپذیرد. وی خطاب به معترضان گفت”صدای شما شنیده می‌شود و عصبانیت شما مشروع است اما اجازه ندهید که خرابکاران به درون شما رخنه کنند.” او درواقع  تهدید کرد که با اعتراض‌کنندگان برخورد خواهد شد.

پوشیده نیست اعتراضات توده‌های مردم و جوانان بیکار تونس که در وضعیت بحرانی و نابسامانی‌های شدید اقتصادی ریشه دارد با این تهدیدات پایان نمی‌پذیرد. اعتراضات گسترده مردم تونس در روز یکشنبه ۵ بهمن وارد نهمین روز خود شده است.۱۰ سال پیش روز ۱۴ دسامبر ۲۰۱۰ برابر با ۲۶ آذر ۸۹ یک جوان تحصیل‌کرده بنام محمد بو عزیزی که از بیکاری و گرسنگی به دست‌فروشی روی آورده بود، پس‌ازآنکه پلیس چرخ‌دستی وی را مصادره کرد، خود را به آتش کشید و با این اقدام، آتش قیام و انقلابی را برافروخت که چند هفته به درازا کشید و بساط رژیم دیکتاری ۲۳ ساله “زین‌العابدین بن علی” را برچید. مردمی که ده سال پیش با هزاران امید و آرزو و برای کار و نان و آزادی به قیام و انقلاب برخاستند اما نه‌فقط به این خواست‌ها نرسیدند، بلکه در اثر تشدید بحران اقتصادی، افزایش نرخ تورم ، گرانی فزاینده کالاها و پیشبرد گسترده سیاست اقتصادی نو لیبرال توسط حکومت جدید، در تنگناها و فشارهای اقتصادی و معیشتی بیشتری قرار گرفتند. وضعیت کار و اشتغال مدام وخیم‌تر شد. بحران بیکاری جوانان و تحصیل‌کرده‌های دانشگاهی و بی آیندگی روزبه‌روز شدید‌تر شد . فقر و گرسنگی و حاشیه‌نشینی به معضل بزرگ جامعه تبدیل گردید. کرونا و پی آمدهای آن تمام این بحران‌ها و معضلات را تشدید کرده است. بر صنعت توریسم که یکی از منابع عمده درآمد تونس است، ضربه شدیدی واردشد که متعاقب آن ده‌ها هزار تن کار خود را ازدست داده اند. دیگر جرقه‌ای لازم نبود تا از آن حریقی برپا شود.آتش اعتراض این بار نیز از مناطق فقیر و زحمتکش نشین زبانه کشید. توده‌های مردم و جوانان معترض برای تغییر وضع موجود راهی خیابان شدند و با آتش زدن لاستیک و ایجاد راه‌بندان، علیه نظم حاکم به‌پاخاسته و خواهان تغییر آن شده‌اند.

“ماهر عبید” یکی از معترضان خشمگین که با معضل بیکاری دست‌وپنجه نرم می‌کند به رویترز می‌گوید ” کل سیستم باید برود … ما به خیابان‌ها برمی‌گردیم و حقوق و حیثیت خود را از نخبگان فاسدی که پس از انقلاب روی کارآمدند، پس خواهیم گرفت”

با انقلاب تونس، “بن علی” رئیس‌جمهور مادام‌العمر این کشور از تونس گریخت و به دامان دیکتاتوری عربستان سعودی پناه برد.این یگانه تغییر و پیروزی مهم و آشکار پی آمد انقلاب تونس بود. پیروزی آشکار مردم تونس اما در همین‌جا متوقف شد چراکه دولتی که از انقلاب برخاسته بود، انقلاب را در نیمه‌ی راه متوقف ساخت و علیه انقلاب و برپادارندگان آن وارد عمل شد.

انقلاب تونس سرآغاز “بهار عربی” شد و تأثیرات غیرقابل‌انکاری بر کارگران و زحمتکشان منطقه گذاشت. موج قیام‌ها و شورش‌های مردمی که از تونس آغاز شد به‌سرعت مصر و دیگر کشورهای عرب آفریقای شمالی و حاشیه خلیج‌فارس را دربرگرفت. به‌رغم این اما انقلاب تونس در عرصه مسائل داخلی و تغییرات بنیادی ناکام ماند.طبقه حاکم برای جلوگیری از فرود آمدن ضربات بیشتر بر پیکر نظم موجود و برای حفظ آن، به برکناری بن علی رضایت داد. دولت برآمده از  انقلاب دار و دسته “بن علی” را فراری داد و دارایی‌ها و ۲۲۰ شرکت متعلق به او و خانواده‌اش را مصادره کرد، اما سایر سرمایه‌داران و تجار به‌سرعت خود را با شرایط جدید انطباق دادند و به یک عبارت گزندی به طبقه سرمایه‌دار وارد نیامد. بن علی سرنگون و فراری شد اما قدرت از طبقه سرمایه‌دار سلب نشد وجز تغییرات محدود و برکناری برخی مقامات نزدیک به ” بن علی”  کل دستگاه دولتی دست‌نخورده باقی ماند. دولت جایگزین با محوریت وبرتری “النهضه” که یک جریان اسلام‌گرای مشابه “اخوان المسلمین”است تشکیل شد. “النهضه” یک حزب اسلامی واپس‌گراست که در دوره حکومت بن علی رشد کرد. درواقع پس از استقلال تونس در سال ۱۹۵۶ “حبیب بورقیبه” رئیس‌جمهور مادام‌العمر و حاکم مطلق تونس شد . در کودتای بن علی علیه بورقیبه در سال ۱۹۷۸ النهضه از بن علی حمایت کرد. بن علی نیز در دوران حاکمیت خود، درهمان حال که گروه‌های چپ و کمونیست و کارگری را به‌شدت مورد سرکوب و پیگرد قرارداد و مانع رشد آن‌ها شد، امتیازات متعددی به “النهضه” داد و این جریان تقویت شد. “النهضه” در آستانه انقلاب ۱۰ سال پیش تونس، نسبت به سازمان‌ها و تشکل‌های چپ و دموکراتیک، از موقعیت بهتر و سازمان‌یافته‌تری برخوردار بود و گویا ازآن‌رو رشد کرده بود که جلو رشد یک اپوزیسیون چپ انقلابی را سد کند. در دولت ائتلافی جایگزین، اسلام‌گرایان النهضه وزن مهمی داشتند.”حمادی جبالی” عضو النهضه نخست‌وزیر شد و “علی العریضی” عضو دیگر النهضه وزیر کشور شد. به‌زودی محدود نهادهای خودجوش انقلاب از نوع کمیته‌ها و شوراها که اینجاوآنجا شکل‌گرفته بود، برچیده شده و نهادهای شبه‌نظامی”انجمن‌های رابطان انقلاب” جایگزین آن‌ها شدند که وظیفه آن‌ها بطورعمده تعقیب و پیگرد و تعرض علیه فعالان سیاسی و اتحادیه‌ای به‌ویژه زنان و ابزاردست حزب النهضه بودند.آن بخش از سازمان‌ها، شبکه‌ها و سیستم قضایی و الیگارشی اقتصادی دوره بن علی که در انقلاب صدمه‌دیده یا بی‌اعتبار شده بودند، اندک‌اندک خود را بازسازی کرده و به درون نهادهای رژیم جدید رخنه کردند. افق دید و سقف ساختار دموکراسی پارلمانی و سیستم دموکراتیک جایگزین رژیم “بن علی”،مشروطه‌خواهی و قانون‌گرایی بود. دموکراتیزه شدن کشور عملاً در ایجاد یک سیستم چندحزبی و تعیین توازن قدرت از طریق پارلمان و رأی اکثریت در این سیستم خلاصه شد. ناکارایی‌ رژیم جدید و نهادهای شکل‌گرفته، آرام‌آرام زمینه مساعدی را برای باز شدن پای مسئولین و مقامات گذشته دولتی فراهم کرد. تا آنجا که ۱۰ سال بعد از انقلاب،مقامات و حتی وزرای رژیم بن علی در محافل قدرت سر برآورده‌اند و حتی بی‌واهمه از بهتر بودن دوران بن علی سخن گفته می‌شود.

حزب النهضه که با حمایت مرتجعین داخلی و خارجی در پارلمان این کشور اکثریت را به دست آورد، بلافاصله برای تغییر قانون اساسی و اسلامیزه کردن آن به زیان زنان دست به‌کارشد. اقدامات و تلاش‌های زن ستیزانه، ضد کارگری و ضد منافع عموم توده‌های مردمی که به انقلاب برخاسته بودند، روزبه‌روز بیشتر می‌شد. حزب النهضه گرچه در تعیین شریعت به‌عنوان مأخذ و پایه قانون اساسی توفیقی به دست نیاورد، اما در تهی ساختن انقلاب از مضمون اولیه آن، تمام تلاش خود را بکار بست. این حزب ارتجاعی درحالی‌که ادعا می‌کرد از کنگره یازده خود، ارتباطش را با “اخوان المسلمین” به حالت تعلیق درآورده و از آن فاصله گرفته ، درحالی‌که ادعا می‌کرد الگوی آن حزب عدالت و توسعه ترکیه است و سعی کرد به‌عنوان یک جریان اسلامی میانه‌رو شناخته شود، اما با گروه‌های تندرو اسلامی و سلفی‌های تونس ارتباط نزدیک و نسبت به آن‌ها برخورد حمایت‌آمیز داشت. اتحادیه عمومی کار تونس با بیش از ۷۵۰ هزار عضو در تاریخ ۱۴ آذر ۹۱ مراسمی به مناسبت یادبود” فرحات حشاد” از فعالین سیاسی چپ که قبلاً توسط یک باند سیاه به قتل رسیده بود، برگزار کرد. این مراسم موردحمله وحشیانه اسلام‌گرایان تندرو و” انجمن‌های رابطان انقلاب” که افسار آن‌ها در دست النهضه بود قرار گرفت. مهاجمان با چوب و چماق و زنجیر به تجمع‌کنندگان یورش بردند و چندین نفر را به‌سختی مجروح کردند. افزون براین در همین دوره است که “شکری بلعید” از رهبران “جبهه خلق برای تحقق اهداف انقلاب تونس” و از منتقدین جدی النهضه، در مقابل خانه‌اش ترور می‌شود. در ۱۶ مهر ۹۱ “جنبش دموکرات‌های میهن‌پرست” که “شکری بلعید” یکی از رهبران آن بود با چند تشکل دیگر بنام‌های “حزب کار تونس”،”اتحاد چپ کارگران”، “جنبش خلق”، دو حزب ملی‌گرای بعثی، تشکلی بنام “تونس سبز” و پنج گروه دیگر جبهه‌ای بنام” جبهه خلق برای تحقق اهداف انقلاب تونس” را تشکیل دادند. “حمام حمامی” از رهبران “حزب کار تونس” سخنگوی این جبهه و” شکری بلعید”  یکی از رهبران برجسته این جبهه بود. وی هنگام خروج از خانه در ۱۸ بهمن سال۹۱ به ضرب گلوله جنایتکاران وابسته به باندهای سیاه شبه‌نظامی و ” انجمن رابطان انقلاب” موردحمایت النهضه از پای درآمد. در مرداد سال ۹۲ نیز “محمدالبراهیمی” نماینده شورای ملی قانون‌گذاری تونس و از مخالفان اسلام‌گرایان النهضه ترور شد. به دنبال هریک از این اقدامات و ترورها، موجی از اعتراض جامعه را فراگرفت که تغییر و جابجایی افرادی را در کابینه در پی داشت. تنها در ظرف دو سال و هشت ماه، انقلاب تونس از مضمون اولیه خود به‌کلی تهی شد. ضدانقلاب، بنام انقلاب، برپادارندگان انقلاب را به چهارمیخ کشید. مسیری که در سال‌های بعد با شتاب و شدت بیشتری طی شد.سال ۹۶ توده‌های مردم و جوانان تونس بار دیگر در اعتراض به بیکاری، فقر، نابرابری و افزایش قیمت‌ها به‌پاخاستند. اعتراضات گسترده‌ای که از ۸ تا ۱۴ ژانویه ادامه داشت ، بیش از ۲۰ شهر تونس را دربرگرفت و مردم معترض و ناراضی بار دیگر بانک‌ها و مراکز نظامی را آماج حملات خویش قراردادند.

طی تمام دوران ۱۰ ساله‌ای که از انقلاب تونس گذشته است، توده‌های زحمتکش و جوانان تونسی، بارها علیه فقر، بیکاری، نابرابری، گرانی و امثال آن به پا خاسته و برای کار،نان و آزادی به خیابان آمده و تظاهرات پرشوری را سازمان داده‌اند. به‌رغم این اما هیچ گرهی از مشکلات مردم گشوده نشده است. بحران بیکاری، گرانی، فقر، نابرابری و ده‌ها مصیبت اجتماعی دیگر بیش‌ازپیش تشدید شده‌اند. کرونا، مشکلات اقتصادی و بحران بیکاری را تشدید نموده است. مناسبات تجاری تونس ازجمله با فرانسه و سایر کشورهای اروپایی، به خاطر کرونا محدود و واردات و صادرات مختل شده است. هیچ چشم‌اندازی جز تداوم وضع موجود ، ادامه و تشدید مبارزات توده‌ای و تدارک انقلابی دیگر وجود ندارد. انقلاب ۱۰ سال پیش که نیروی محرکه اصلی آن جوانان، بیکاران و توده‌های مردم زحمتکش بود در همان سال‌های نخست باشکست قطعی روبرو شد. به‌رغم حضور فعال برخی از تشکل‌های صنفی درصحنه اجتماعی و سیاسی از نمونه‌ی اتحادیه عمومی کار تونس، اتحادیه ملی معلمان، اتحادیه روزنامه‌نگاران، سندیکای نویسندگان، اتحادیه وکلای دادگستری، انجمن زنان دموکرات که در اعتراضات قبل و بعد از انقلاب نقش مهمی داشتند، اما از آنجاکه طبقه کارگر تونس از تشکل سیاسی و حزب واقعی اخص خویش محروم بود، انقلاب نمی‌توانست به فرجام پیروزمندش برسد و نرسید. انقلاب نیمه کاره تونس یا باید کار را با طبقه حاکم یکسره می‌کرد که فاقد چنین نیرو و پتانسیلی بود، یا باید مواضع خود را به نفع این طبقه ترک می‌کرد که چنین کرد. تنها متشکل شدن طبقه کارگر در یک حزب طبقاتی و کمونیستی می‌توانست با بسط و توسعه و تعمیق مبارزه طبقاتی، توازن قوا را به سود این طبقه و انقلاب برهم زند. در فقدان چنین حزب و شرایطی، بهار عربیِ پیامد انقلاب تونس، به‌رغم شکوه و عظمتش و به‌رغم تأثیرات سیاسی فوق‌العاده مثبتی که بر کشورهای عربی گذاشت اما چندان نپایید. جنبش‌های اعتراضی پدیدار شده‌ی متأثر از انقلاب تونس در این کشورها نیز در خلأ سیاسی و نبود یک جریان چپ کمونیستی قوی و در غیاب حضور متشکل طبقه کارگر، طعمه اسلام‌گرایان شد.

ده سال پس از انقلاب تونس اکنون اما تمام آن شرایط ، بحران اقتصادی و بحران حاد بیکاری، فقر و نابرابری و ده‌ها مصیبت اجتماعی و خواست‌های محقق نا شده‌ای که بهار عربی را در تونس کلید زد، به قوت خود باقی هستند.شرایط حتی از گذشته بحرانی‌تر و خواست‌ها نیز بسی بیشتر و رادیکال‌تر است.آن انقلاب را ضدانقلاب مصادره کرد. تونس را انقلابی دیگر باید. انقلابی که طبقه کارگر متشکل در حزب اخص خویش رهبر آن باشد و انقلاب را به پیروزی برساند.

متن کامل نشریه کار شماره  ۹۰۵ در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.