پیام هفدهمین کنفرانس سازمان فداییان (اقلیت) به زندانیان سیاسی، خانواده‌های زندانیان سیاسی و خانواده‌های جان‌باختگان سازمان

رفقای زندانی، مبارزان راه آزادی و سوسیالیسم

گرم‌ترین و صمیمانه‌ترین درودهای کمونیستی کنفرانس هفدهم سازمان نثار شما باد. بر شمایی که به “جرم” تلاش برای برپایی آینده‌ای بهتر و در خور برای توده‌های کارگر و زحمتکش در شکنجه‌گاه‌های رژیم در اسارت به سر می‌برید.

درود بر شما بلندقامتانی که با وجود آگاهی بر سبعیت رژیم جمهوری اسلامی و طبقه حاکم، جان بر کف به پا خاستید، تا باشد که مردمان سرزمین‌تان، باشد که نسل‌های آینده در جهانی شایسته و عاری از فقر و نابرابری، ستم و استثمار، تبعیض و نابرابری، شکنجه و زندان، داغ و درفش زندگی کنند.

شما با توشه آگاهی، همبستگی، عزم و از خودگذشتگی‌ گام در راه مبارزه گذاشتید و بر تن دشمن غدار و تا بن دندان مسلح رعشه مرگ افکندید؛ دشمنی که از هیچ جنایتی ابایی ندارد و با تمام توان نظامی – امنیتی به مقابله با شما برخاسته تا شما را به خاموشی و تسلیم وادارد؛ زهی خیال باطل. چرا که نشان داده‌اید، حتا مخوف‌ترین شکنجه‌های رژیم نیز شما را به تسلیم وانداشته است. هم‌چنان از درون زندان‌ها می‌نویسید، افشاگری می‌کنید، آگاهی می‌بخشید و با تنها سلاح‌تان، یعنی جان‌تان، به اعتراض و اعتصاب، ادامه می‌دهید.

رفقای زندانی،

کنفرانس هفدهم سازمان، یک سال و اندی پس از اعتراضات دی ماه برگزار شد. اعتراضاتی که نقطه عطف گذار از دوران رکود سیاسی به دوران بحران انقلابی بود. از آن زمان تاکنون، اعتراضات کارگران و زنان، جوانان و دانشجویان، معلمان و بازنشستگان با وجود فراز و فرودها، بی‌وقفه ادامه یافته است. در این مدت اندک، جنبش مبارزاتی در نتیجه جان‌فشانی‌های شما و یاران‌مان به دستاوردهای بس عظیمی دست یافته است. اگر وخیم‌تر شدن بحران‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، تشدید سرکوب، استمرار تبعیض و نابرابری، افشای هرچه گسترده‌تر دامنه فساد و چپاول، سیاست خارجی ارتجاعی و توسعه‌طلبانه رژیم در فروریختن توهم توده‌های مردم نسبت به “اصلاح‌طلبان”، “دولت تدبیر و امید” و کلیت رژیم نقش داشته‌اند، شما کارگران، دانشجویان، معلمان، بازنشستگان، جوانان سوسیالیست و آگاه بودید که با طرح شعارهای “اصلاح‌طلب، اصول‌گرا، دیگه تمومه ماجرا” پایان این دوران و آغاز دوران نوین مبارزاتی را فریاد زدید؛ این شما و یاران‌تان بودید که با شعار “نان، کار، آزادی” خواسته‌های برحق توده کارگر و زحمتکش را فرموله کردید. رفقای کارگر، این شما و یاران‌تان بودید که با شعار “اداره شورایی” که در مرحله معینی از پیشرفت مبارزه طبقاتی، به یقین به “حکومت شورایی” فرا خواهد رویید، آلترناتیو طبقه کارگر در فردای سرنگونی جمهوری اسلامی را پیشاروی توده‌های مردم قرار دادید. آلترناتیوی که بسیار زود بر ذهن و جان توده‌های کارگر و زحمتکش نقش بست و نه تنها سران رژیم، بلکه طبقه حاکم را به هراس افکنده و آنان را به تکاپو واداشته تا بدیل‌های خود را در برابر این آلترناتیو قرار دهند.

در تلاطم این مبارزه طبقاتی است که رژیم هر روز تعداد بیش‌تری از کارگران و سوسیالیست‌ها را به بند می‌کشد؛ شلاق می‌زند؛ بر دامنه تحقیر و سرکوب زنان می‌افزاید، دانشجویان سوسیالیست و آزادی‌خواه را به بهانه “پیشگیری از جرم” روانه زندان‌ها می‌سازد، اما به اتهام اقدام علیه امنیت کشور به محاکمه می‌کشد. آزادی‌خواهان را به بهانه‌های واهی دادگاهی و محکوم می‌کند؛ معلمان را به “جرم” دفاع از منافع خود و نسل‌های آینده این سرزمین زندانی و اخراج می‌کند، بازنشستگان را ضرب و شتم و بازداشت می‌کند، روشنفکران و آزادی‌خواهان چپ و مترقی را به پای میز محاکمه می‌کشاند، شوهای تلویزیونی تحت عنوان “اعترافات” به راه می‌اندازد، عربده‌کشان توده‌های معترض را “فتنه‌گر”، “عامل بیگانه” و “مخل امنیت ملی” می‌نامد؛ هرچند استمرار اعتصابات و تجمعات و اعتراضات نشان داده است، از این همه بهره‌ای نمی‌برد جز رسوایی، جز افزودن بر نارضایتی، جز دامن زدن بر آتش مبارزه. آتشی که در نهایت خود در آن خاکستر خواهد شد.

 

خانواده‌های رفقای دربند و زندانیان سیاسی

درود بیکران ما بر عزم راسخ شما. بر شمایانی که به رغم فشارها و تهدیدات رژیم از پای نمی‌نشینید، رنج بی‌خبری و نگرانی را تاب می‌آورید، در برابر زندان‌ها و دادگاه‌ها تجمع می‌کنید، درباره پرونده‌‌سازی‌های ارگان‌های امنیتی و نظامی و قضایی رژیم افشاگری می‌کنید، مصاحبه می‌کنید، در رسانه‌های اجتماعی می‌نویسید و سرکوبگران را لحظه‌ای به خود وانمی‌‌گذارید تا در سکوت و بی‌خبری با زندانیان سیاسی آن کنند که می‌خواهند.

خانواده‌های رفقای دربند،

در دوره‌ای که برخی از حربه‌های فریبکارانه‌ی تاکنونی در به بیراه کشاندن مبارزه طبقاتی جاری در جامعه، دیگر کارآیی پیشین را ندارند، مسلماً رژیم بیش از پیش به حربه سرکوب روی می‌آورد و در نتیجه بر تعداد زندانیان سیاسی و به تبع آن بر تعداد خانواده‌های زندانیان سیاسی افزوده خواهد شد. اما از هم اکنون نیز عدم کارآیی این شیوه بر رژیم آشکار گشته است. زیرا با اسارت هر مبارزی، پیکارگران دیگری پرچم مبارزه را بلند می‌کنند، خانواده‌های بیش‌تری به میدان اعتراض کشانده می‌شوند، اتحاد و همبستگی پیشروان جنبش‌های اجتماعی، زندانیان سیاسی و خانواده‌های آنان ابعاد وسیع‌تری به خود می‌گیرند.

شما خود شاهدید که با تمام مرارت‌های‌تان، خواب از چشم سرکوبگران ربوده‌اید؛ خود شاهدید که تنها نیستید؛ خود شاهدید که پای‌فشاری شما، کانونی فراهم آورده تا نیروهای چپ و آزادی‌خواه و مدافعان زندانیان سیاسی به دور آن گرد آیند و همراه و هم‌پای شما به احکام بی‌دادگاه‌های رژیم اعتراض کنند، خواستار آزادی بدون قید و شرط زندانیان سیاسی گردند. کانونی که بزرگ‌تر و بزرگ‌تر می‌شود.

پس، می‌دانید که عمر رژیم به درازا نخواهد کشید. می‌دانید که در پی خیزش‌های بعدی و فراگیرتر اعتراضات کارگران و زحمتکشان، زندانیان سیاسی آزاد خواهند بود. آزاد خواهند بود تا به آغوش شما بازگردند، آزاد خواهند بود تا در کنار یاران مبارزشان جای گیرند، آزاد خواهند بود تا پرچم پیکار برای ” کار، نان، آزادی – حکومت شورایی” را به دست گیرند و جامعه‌ای عاری از ستم و استثمار و خفقان، و بدون زندانی سیاسی برپا کنند.

تا آن روز، ما در کنار شماییم؛ در لحظات اندوه‌تان شریکیم و در آینده شادتان، شاد خواهیم شد.

درودهای بی‌پایان ما نثار شما باد

 

خانواده‌های جان‌فشانان سازمان!

۳۱ سال پیش در چنین روزهایی رژیم سفاک جمهوری اسلامی در حال قتل عام زندانیان سیاسی در سلاخ‌خانه‌های خود بود. کشتاری که یکی از جنایت‌بارترین و ننگین‌ترین برگ‌های تاریخ طبقه حاکم در دوران متأخر ایران است. این جنایتی که هزاران زندانی سیاسی آزادی‌خواه و سوسیالیست را به کام مرگ فرو برد، به دست سران جمهوری اسلامی در سایه حمایت و سکوت طبقه حاکم بر ایران و امپریالیسم جهانی به وقوع پیوست. دو دهه به طول انجامید تا سرانجام، برخی نهادهای “حقوق بشری” بین‌المللی، در پی ارائه مدارک انکارناپذیر و تلاش شاهدان زنده و شما خانواده‌ها، آن جنایت عظیم را به عنوان “جنایت علیه بشریت” به رسمیت بشناسند.

سران جمهوری اسلامی نه تنها در آن زمان هزاران زندانی سیاسی را برای استمرار حاکمیت خود به قتل رساندند، بلکه پس از آن تا به امروز، تلاش کرده‌اند تا آن را به ورطه فراموشی بسپرند. امروز، هنوز بسیاری از این قاتلان در ایران بر سریر قدرت‌اند. چندی از آنان نیز که در پی اختلافات درونی از حاکمیت رانده شده و امروزه داعیه “اپوزیسیون” دارند، نه تنها حاضر نیستند برگی از این پرونده ننگین را افشا کنند و مسئولیتی در آن بپذیرند، بلکه به بهانه‌های گوناگون سعی در توجیه آن دارند.

خانواده‌های جان‌فشانان راه آزادی و سوسیالیسم!

اما این پایان نبود. این شما بودید که پیکار عزیزان‌تان را پی گرفتید. این شما بودید که به رغم تمامی سرکوب‌ها و آزارها از پای ننشستید، روزی را به عنوان “سالگرد کشتار تابستان ۶۷” انتخاب کردید، هر سال گورهای دسته‌جمعی عزیزان‌تان را گل‌باران کردید، تا نگذارید راز این جنایت هولناک در پرده سکوت پیچیده و از خاطرها زدوه شود.

درود بر شما که پس از سه دهه هم‌چنان دادخواه عزیزان‌تان هستید. عزیزانی که جز دغدغه بهروزی و رفاه توده‌های مردم در سر نداشتند و تنها به این “جرم” نابخشودنی از دید سران رژیم به قتل‌گاه برده شده و در گورهای دسته‌جمعی در کنار یکدیگر دفن شدند. از آن زمان نه تنها سران جمهوری اسلامی، بلکه طبقه حاکم و نظریه‌پردازان رنگارنگ آن، با تمامی ادعاهای “بشردوستانه” خود، نشان داده‌اند که تمایلی به گشودن این پرونده جنایت‌بار ندارند.

اما تنها در تابستان ۶۷ نبود که هزاران انسان مدافع آزادی و سوسیالیسم قتل عام شدند. رژیم جمهوری اسلامی از همان روزی که قدرت را قبضه کرد، پایه‌های قدرت خود را بر دریایی از خون بنا گذاشت. تابستان ۶۷، نقطه عطفی در کشتار قتل، اعدام کشتار کارگران، کمونیست‌ها و نیروهای آزادی‌خواه بود. پس از این تابستان، هم‌چنان تاکنون، هر چند در ابعادی کم‌دامنه‌تر اعدام و قتل کارگران و کمونیست‌ها ادامه یافته است.

با وجود این، به یقین روزی فرا خواهد رسید که این جنایتکاران به پای میز محاکمه کشیده خواهند شد و سزای جنایت خود را خواهند دید. روزی در فردای سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی و برپایی حکومتی برآمده از اراده و مبارزه کارگران و زحمتکشان، زیرا در چنین حکومتی تاباندن نور بر زوایای تاریک این پرونده برای پیشگیری از تکرار چنین جنایتی در آینده، به نفع تمامی توده‌های کارگر و زحمتکش خواهد بود.

 

سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی ایران

زنده باد آزادی – زنده باد سوسیالیسم

کار، نان، آزادی – حکومت شورایی

هفدهمین کنفرانس سازمان فداییان (اقلیت)

مرداد ماه ۱۳۹۸

متن کامل نشریه کار شماره ۸۳۵ در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.