دروغ های گوبلزی یک وزیر تبهکار

صولت مرتضوی، وزیر کار  کابینه رئیسی، در ۲۶ مرداد ۱۴۰۲، با بیان اینکه یکی از هدف گذاری های دولت سیزدهم ایجاد یک میلیون فرصت شغلی در سال است، گفت: “اکنون که دو سال از عمر دولت سیزدهم می گذرد اعلام می کنیم که هدف گذاری دولت به احسنِ وجه در چارچوب تعریف اشتغال محقق شده است. در دولت سیزدهم هر سال یک میلیون فرصت شغلی ایجاد شده است، از شهریور ۱۴۰۰ تا سه ماه ۱۴۰۲، یک میلیون و ۹۷۰ هزار فرصت شغلی ثبت شده است”.

مرتضوی، بهمن ماه سال گذشته نیز با جعل آمار، میزان اشتغال ایجاد شده در سال نخست ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی را یک میلیون اعلام کرده بود. در حالی که همان زمان آمارهای حوزه اشتغال مرکز آمار جمهوری اسلامی نشان می داد که در فاصله تابستان سال ۱۴۰۰ تا تابستان سال ۱۴۰۱، اشتغال زایی به میزان ۳۷۳ هزار و ۷۳۴ نفر بوده است.

این دروغ بافی وزیر کار کابینه رئیسی آنچنان ناباورانه و مشمئز کننده بود که قبل از هر چیز، ایلنا، خبرگزاری حکومتی جمهوری اسلامی در واکنش به آن نوشت: “ارائه آمار نزدیک به ۲ میلیون نفری ایجاد اشتغال در کشور در حالی مطرح می شود که کارشناسان پیش بینی می کردند در خوشبینانه ترین حالت، اشتغال به نقطه ای خواهد رسید که ظرفیت های اشتغال خالی شده از قبل را تا حدی پر کند”.

علاوه بر ایلنا، پاره ای از رسانه های داخلی دیگر نیز اعلام کردند نه فقط کارشناسان و آشنایان به حوزه روابط کار و امور اجتماعی چنین امری را در “میدان عمل” حس نمی کنند، بلکه کارگران و میلیون ها بیکار نیز ادعای اشتغال زایی منتشر شده توسط وزیر کار را در میدان عمل و در زندگی روزمره خود لمس نکرده و نمی کنند. توده های مردم ایران نه تنها افزایش اشتغالزایی را لمس نمی کنند بلکه با گسترش تعطیلی و ورشکستگی بسیاری از مراکز تولیدی و خدماتی، نظیر کارخانه دارو سازی الحاوی که هفته پیش تعطیل شد، مدام شاهد تعدیل نیروی کار، اخراج و افزایش نرخ بیکاری نیز هستند.

از میان واکنش های رسانه های داخلی به این ادعای مضحک صولت مرتضوی، روزنامه هم میهن نیز طی گزارشی به راستی آزمایی ادعای وزیر اقتصاد پرداخته و در این باره نوشته است، مرجع رسیدگی به این ادعا، گزارش های فصلی از فعالیت و بیکاری است که مرکز آمار می دهد و نه “گزارش های اداری بی پایه و صوری و ساختگی” یک مقام دولتی. به غیر از روزنامه ها و خبرگزاری های داخلی، تعدادی از کارشناسان اقتصادی از جمله هادی حق شناس نیز با توجه به گزارش مرکز آمار مبنی بر کاهش نرخ مشارکت، یادآور شده است: ” وقتی نرخ مشارکت در کشور کاهشی بوده است، نرخ بیکاری تنها به قیمت خروج بخشی از جامعه از جرگه نیروی آماده به کار کاهش می یابد”. در واقع با کاهش نرخ مشارکت در کشور که توسط مرکز آمار ارائه شده است، افزایش دو میلیون فرصت شغلی یک دروغ بزرگ است. بویژه در کشوری که طبق ضوابط کاری آن، حتی اگر افرادی به میزان یک ساعت در هفته کار کرده باشند، از جرگه بیکاران خارج شده و در صف دارندگان شغل و کار سرشماری می شوند.

جدای از دلایل بالا در رد ادعای جعلی وزیر کار، باید به این نکته هم توجه  داشت، که برای دستیابی به آمار دقیق و روشن بیکاری، ابتدا ضروری است که میزان اشتغال خالص را محاسبه کرد و تا زمانی که مقدار “شعل از دست رفته در جامعه طی همان بازه زمانی” از اشتغال مورد ادعا کسر نشود، این آمار نمی تواند قابل توجه باشد.

در جمهوری اسلامی عموما مرکز آمار مرجع آماردهی در مورد نرخ مشارکت، افزایش یا کاهش میزان بیکاری و دیگر مسائل مربوط به حوزه کار و امور اجتماعی است. اگرچه داده های مرکز آمار که خود نیز یک نهاد حکومتی است چندان معتبر نیست، با این همه نسبت به ادعاهای کارگزاران دولتی تا حدودی قابل استنادتر است.

مرکز آمار جمهوری اسلامی در فروردین ماه سال جاری، نتایج طرح آمارگیری نیروی کار را تا زمستان ۱۴۰۱ منتشر کرد. مرکز آمار، نرخ بیکاری را در بازه زمانی فوق، ۷/ ۹ در صد اعلام کرد که نسبت به آمار مشابه سال قبل ۳/ ۰ درصد افزایش داشته است. در حالی که بنگاه های تبلیغاتی طرفدار کابینه رئیسی از جمله خبرگزاری فارس – وابسته به سپاه پاسداران- نرخ بیکاری را ۳/ ۸ اعلام کرده و آنگاه با کمال بی شرمی مدعی شده است که در طول تاریخ جمهوری اسلامی نرخ بیکاری تا این حد پایین نبوده است. رقمی که با “نرخ مشارکت اقتصادی پایین، در تضاد بوده و عملا کاهش نرخ بیکاری به میزان ۳/ ۸ درصد را زیر سوال می برَد.

طبق آخرین  گزارش مرکز آمار، ۵/ ۴۰ درصد جمعیت ۱۵ ساله و بیشتر، معادل ۲۳ میلیون و ۴۳۶ هزار نفر از نظر اقتصادی فعال بوده اند که از میان این تعداد حدود ۲ میلیون ۳۰۰ هزار نفر بیکار بودند. بدین ترتیب تعداد واقعی شاغلان در این بازه زمانی کمی بیش از ۲۱ میلیون نفر بوده اند. همچنین حدود ۱۰ درصد از این تعداد، دارای شغل ناقص هستند که در گزارش مرکز آمار معلوم نیست این افراد  که بیش از ۲ میلیون نفر هستند، به طور متوسط چند ساعت در هفته کار می کنند. گزارش مرکز آمار حکومتی به خوبی نشان می دهد که به طور واقعی ده ها میلیون بیکار در کشور وجود دارد. کافی است به این نکته هم توجه کنیم که از مجموع جمعیت حدود ۶۳ میلیونی بالای ۱۵ سال، تنها ۲۱ میلیون نفر به طور واقعی شاغل هستند و دست کم ۲ میلیون نفر از همین شاغلان نیز به دلیل نبود کار به صورت پاره وقت کار می کنند.

نمونه دیگر کاهش شدید نیروی کار شاغل در بخش کشاورزی است.  طبق آمار رسمی در سال ۱۴۰۰ میزان شاغلان بخش کشاورزی از مجموع شاغلان، بیش از ۱۷ درصد و معادل ۴ میلیون و ۱۳۴ هزار نفر بود که در سال ۱۴۰۱ به ۱۳ درصد یعنی ۳ میلیون و ۴۶ هزار نفر کاهش یافت.

البته ادعای تبلیغاتی وزاری کابینه رئیسی و دیگر کارگزاران حکومتی فقط به دروغ بافی در مورد ایجاد ۲ میلیون فرصت شغلی در دو سال گذشته خلاصه نمی شود. ادعای کاهش رشد نقدینگی نیز یکی دیگر از شعبده بازی های رئیس کابینه برگزیده خامنه ای است.

ابراهیم رئیسی، روز دوشنبه ۳۰ مرداد در دیدار با اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با تاکید بر کاهش رشد نقدینگی گفت: در زمان تحویل دولت، “آمار رشد نقدینگی ۴۲ درصد بود که اکنون بانک مرکزی این آمار را ۲۵ درصد اعلام کرده است. طرح این ادعای رئیسی در حالی است که بانک مرکزی ایران طی ماه های گذشته انتشار بسیاری از آمارهای اقتصادی را متوقف کرده و در مورد نقدینگی نیز صرفا گزارش داده که میزان نقدینگی در خرداد امسال نسبت به خرداد پارسال ۲۹ درصد رشد داشته است. براستی چرا رئیسی و دیگر اعضای کابینه او در این بازه زمانی تا این حد به جعل چنین آمارهایی متوسل شده اند.

دو سال پیش وقتی ابراهیم رئیسی بر صندلی ریاست جمهوری نظام تکیه زد، در ارتباط با بهبود اوضاع اقتصادی کشور و نجات جمهوری اسلامی از منجلاب اضمحلال و فروپاشی، وعده های بسیاری داد. کاهش تورم، ساخت یک میلیون مسکن در سال، کاهش رشد سرسام آور نقدینگی، تعدیل بحران مزمن رکود – تورمی، رسیدگی به وضعیت معیشتی مردم و ایجاد یک میلیون شغل در سال فقط بخش کوچکی از وعده های  توخالی و تبلیغاتی رئیسی در روزهای شروع به کار بود. اکنون با گذشت دو سال، از آنجایی که تمام وعده های او توخالی از آب درآمده اند و شرایط معیشتی مردم و همچنین اوضاع بحرانی رژیم نیز از جمیع جهات بدتر از قبل شده است، دستگاه تبلیغاتی کابینه رئیسی و به طور اخص تیم اقتصادی او با توسل به دروغ های شرم آور گوبلزی مدعی اند که اغلب وعده های دولت از جمله کاهش نقدینگی و ایجاد یک میلیون شغل در هر سال محقق شده اند.

سال هاست که توده های مردم ایران می دانند دروغ بافی و لاف زنی های بی شرمانه مقامات حکومتی، بخش لایتجزائی از ماهیت هیأت حاکمه ایران است که خامنه ای در راس آن قرار دارد.  اگر تا پیش از روی کار آمدن ابراهیم رئیسی، احمدی نژاد و دار و دسته اش در مقام دروغ بافی و دادن وعده های تو خالی، گوی سبقت را از پیشکسوتان خود ربوده بودند، اکنون رئیسی و اعضای کابینه او از هر جهت نسبت به پیشگامان عرصه های دروغ و ریا و تبهکاری از دیگران پیشی گرفته اند.

لذا، برای پی بردن به ادعای کذب وزیر کابینه رئیسی نیاز چندانی به دانش علم اقتصاد و بالا و پایین کردن آمارهای بلند و بالای بیکاری در کشور نیست. کارگران و عموم توده های مردم ایران که بحران رکود – تورمی و سرعت افزایش بیکاری را دست کم در همین دوران دو ساله کابینه رئیسی تجربه کرده اند، کمترین نیازی به ارائه آمار و ارقام کسل کننده اقتصادی ندارند تا متوجه عمق بیکاری و گسترش روزافزون آن در کشور باشند. آنان با تکیه بر تجارب کاری و اوضاع معیشتی خود به خوبی می دانند اشتغال و اشتغال زایی، با رشد، توسعه و بهبود اقتصادی کشور همراه است. آنان به خوبی می دانند بدون اینکه زمینه های رشد، بهبود و توسعه در چرخه اقتصاد کشور صورت گرفته باشد، بدون اینکه کارگران و عموم توده های زحمتکش ایران این رشد اقتصادی را در قدرت خرید و زندگی روزانه خود لمس کرده باشند، بدون اینکه کمترین رونقی بر سفره آنان مشاهد گردد، هرگونه سخن گفتن از افزایش اشتغالزایی دروغی بیش نیست. دروغی که اگر ناشی از  بی اطلاعی راویان آن نباشد، مطمئنن ریشه در شارلاتانیزم و تبهکاری آنان دارد. در واقع افرادی نظیر وزیر کار جمهوری اسلامی که حقیقت افزایش بیکاری را می دانند، اما صرفا از منظر چاپلوسی و برای رضای  خاطر حاکمیت و کتمان ابعاد ورشکستگی دولت اینگونه دروغ بافی ها را تکرار می کنند، در زمره تبهکارانند.

توده های مردم ایران به تجربه دریافته اند در کشوری که بحران رکود- تورمی مزمن تمام تار و پود نظم موجود را فرا گرفته است، در کشوری که به دلیل تعمیق بحران رکود – تورمی موجود هر ساله از میزان سرمایه ثابت مراکز تولیدی کاسته می شود، درکشوری با اقتصادی بحران زده که بیش از نیمی از کارخانه ها و مراکز تولیدی آن با ۳۰ درصد ظرفیت کامل تولیدی خود فعالیت می کنند، هیچ نیازی به ادعاهای وزیر کار جمهوری اسلامی نیست که بخواهد  با ارائه آمارهای جعلی و دروغین، ورشکستگی دولت را کتمان و به کارگران و انبوه جوانان بیکار جویای کارِ بباوراند که در دو سال گذشته ۲ میلیون فرصت شغلی ایجاد شده است. کارگران و انبوه بیکاران و توده های مردم ایران به طور روزانه و تجربه  زندگی در جمهوری اسلامی، بیکاری – این بلای خانمانسور نظام سرمایه داری را – با پوست و گوشت و استخوان خود لمس کرده و می کنند. آنان به خوبی می دانند تنها با سرنگونی جمهوری اسلامی و استقرار حاکمیت شورایی کارگران و زحمتکشان می توانند از معضل فقر و فلاکت و بیکاری، و آمارسازی های تبهکارانه حامیان نظم موجود رهایی یابند.

متن کامل نشریه کار شماره ۱۰۳۴  در فرمت پی دی اف:

POST A COMMENT.