آغازی دیگر -جوانان،زنان و مردان ایذه‌ای.!

جنبش انقلابی در جریان است، ممکن است  حرکت آن کم یا کند شود، اما، بازنمی‌ایستد. هیچ تغییری در جامعه صورت نگرفته بلکه حاکمیت  خشونت و سرکوب خود را  تشدید کرده است. ما، در یک رابطه ستمگرانه وبر یک بستر پرتضاد  بیش چهل‌وچند سال سرکوب ، بی‌عدالتی، تبعیض و اختناق و بگیروببند بود که جنبش انقلابی خود را آغاز کردیم. دیگر هرگز حاضر نیستیم به عقب و روزگار ستمبری و استبداد پیشین برگردیم. آنچه از گذشته در خاطر داریم،سیاه و شوم است. مردم محروم و سرکوب‌شده ایذه،جوانان انقلابی دختر و پسر این شهر، دور دیگری از مبارزات خود را علیه حاکمیت زور و سرمایه آغاز کرده‌اند. جوانان و نیروهای فعال این شهر این بار با آهنگی جمعی‌تر،سازمان‌یافته‌تر و با شناخت مادی و عینی‌تری از اوضاع سیاسی به سازمان‌دهی مبارزات خود می‌پردازند. امروز شهر ایذه ازنظر سیاسی و مبارزه انقلابی می‌رود که به محرومیت خود پایان بدهد. صدالبته به کوشش آگاهانه و روشنگرانه جوانان،فعالان سیاسی،خانواده‌های جان‌باختگان و با سازمان‌دهی  و کار انقلابی این امر را متحقق می‌کنند.در شهر،در حاشیه و اطراف ، در روستاهای هم‌جوار جوانان شکل سازمان‌دهی، فعالیت انقلابی خود را در قالب هسته‌های فعال مبارزاتی جستجو می‌کنند. مبارزه و تشدید مبارزه انقلابی، شکل طبقاتی و رادیکالیزه ای به خود گرفته و با شناخت و آگاهی سیاسی،از انسجام بیشتری نسبت به گذشته برخوردار گشته است. دستگاه حکومتی و پادوهای محلی آن،  مهره‌ها و عناصر خودفروخته، افراد کم‌مایه از طرفداران رژیم گذشته، و آنان که رژیم در پوشش سلطنت‌طلب تجهیز کرده بود تا ممانعت بر سر راه مبارزه مردم ایجاد کنند یا اینکه مبارزات سیاسی اعتراضی مردم را به بیراهه ببرند، به میزانی افشاشده‌اند. تداوم حرکت توده‌های اجتماعی همبسته و معترض ،همه ترفندهای رژیم را نقش بر آب کرده است .تنها جاسوسان و مزدبگیران، پادوهای اطلاعات هستند که برحسب وظیفه، بابت نان آلوده با خونی که می‌خورند،با سرافکندگی و انفعال به کار ضد مردمی خود ادامه می‌دهند. امروز نیروهای انقلابی و جوانان، با پشت سر گذاشتن برخی توهمات که در ابتدای کار با آن روبرو بودند و با اشراف نسبی به مسائل سیاسی که پیداکرده‌اند حضور برجسته‌ای در عرصه مبارزه دارند.بحران  اجتماعی- اقتصادی و درنهایت بحران انقلابی سیاسی همه جامعه ایران و به‌تبع آن، شهر ما را فراگرفته ،توده‌های وسیعی از جوانان، اقشار کم درامد و توده‌های بی‌چیز،آنان که روزانه دستشان از کار،زندگی و کاسبی کوتاه می‌شود، همه به جنبش انقلابی وصل می‌شوند. تعداد افراد فعال ناراضی و متنفر از رژیم بشدت درحال گسترش است.فعالیت ما نمی‌تواند در شکل سابق خود محدود باقی بماند. باید در راستای اوضاعی که به نفع ما، به نفع انقلاب، به نفع توده‌های تحت ستم درحال تغییر است، با عزم جدی‌تری آمادگی خودمان برای پاسخ گوئی به نیازهای مبارزه را بالا ببریم.ما قبلاً در مورد ایجاد هسته‌های مخفی فعال، در محیط‌های زندگی، کار ،آموزش صحبت کرده بودیم و اشاره داشتیم که باید هسته‌های مبارزاتی تشکیل داد. فعالیت تشکیلاتی ضریب امنیتی عناصر فعال را بالا می‌برد و مصونیت امنیتی بیشتر برای عناصر و افراد مبارز ایجاد می‌کند تا اینکه بدون پوشش تشکیلاتی مبارزه کنند.مجدداً بر  کار تشکیلاتی مخفی در محل زندگی و ایجاد کمیته‌های مخفی محلات  تأکیدداریم.این کمیته‌ها و هسته‌های محلات باید با مخفی‌کاری مطلق مبارزه را در انواع و اقسام اشکال ممکن ضد رژیم پیش ببرند و مدیریت شورایی را یاد بگیرند .جامعه درحال تحول است چتر امنیتی و تور اختناق و سرکوب  رژیم پاره شده است.رژیم جمهوری اسلامی جنایتی نبوده که در شهر ما به آن دست نزده باشد،سیاه‌کاری نبوده که به آن متوسل نشده باشد . برای رهایی خود چه میزان باید هزینه بدهیم، تاکنون بیش از  ده جان‌باخته ،ده‌ها زخمی و بیش صد نفر زندانی، در دور اخیر مبارزه داشتیم. تعدادی از آنان هم‌اینک در اطلاعات استان و شهرستان مانند عباس(مجاهد) کورکور، بهمن بهمنی و خیلی‌های دیگر برای اعتراف  اجباری زیر شکنجه هستند.نیروهای نظامی و انتظامی  رژیم جمهوری اسلامی در تاریخ ۲۵ آبان ماه مردم بی‌دفاع و ستمدیده را به رگبار بست و آنان را هدف تیراندازی‌های خود قرارداد. هفت تن جان باختند،میلاد سعیدیان جو،ارتین رحمانی ،علی ، سپهر مقصودی، اشرف نیک پور،علی مولائی، رضا شریعتی همراه باکیان کوچک و پدر این جاوید نام، میثم مولائی که دچار آسیب نخاعی شده و ده‌ها نفر زخمی و در روزهای بعد در پرسیلا مقاومت حسین سعیدی و محمود احمدی به خون می‌نشیند،هردو نفر کشته می‌شوند. حامد سلحشور نیز زیر شکنجه کشته می‌شود.

رژیم جمهوری اسلامی مانند سگ شکاری که بو می‌کشد تا هدف خود را در هرکجا که هست پیدا کند. بو می‌کشد و هرکجا که جوان ایذه‌ای سراغ می‌گیرد ترورمی کند.در اهواز دانشجوی دختر ایذه‌ای  ،زنده‌یاد دنیا فرهادی را شبانه در مسیر راه منزل می‌کشد و جسدش را در رودخانه کارون می‌اندازد.در اصفهان ،فولادشهر و شهر هم‌جوار،جوانان ایذه‌ای زنده‌یادان،آروین ململی گلزاری،امیرحسین قربانی ململی وسعید بویری را به شکل سبعانه‌ای به قتل می‌رساند.همان‌طور که گفتیم جامعه ما به عقب برنمی‌گردد، به یمن بیش از شش ماه ، مبارزه  خیابانی سراسری با جانبازی و فداکاری،لرزه در ارکان رژیم افتاده است.  سستی و تردید در دل عناصر و مهره‌های رژیم لانه کرده و راه انقلاب بروی ما گشوده شده است.  مسئولیت و وظایف سنگین‌تری به عهده‌داریم. حوزه عمل ما گسترش پیداکرده است. باید به تشدید  مبارزه پرداخت و در یک سطح وسیع‌تر مبارزه عمومی مشترک را پیش ببریم. گسترش بحران عمومی انقلابی و موقعیت انقلابی جامعه خواه‌ناخواه پای همه ما را به عرصه و میدان مبارزه خواهد کشاند. بهتر است از قبل با هوشیاری و آمادگی انقلابی به استقبال آینده برویم. روابط سیاسی و فعالیت کار تشکیلاتی رامیان خودمان تقویت کنیم.نقش کارگران و همکاران پروژه‌ای شهرمان تاکنون درروند تحولات بی‌تأثیر نبوده،ما انتظار داریم معلمان ،فرهنگیان ، دانش آموزان و دانشجویان با سازمان‌دهی در تشکیلات‌های حرفه‌ای و شغلی خود،به مبارزه مشترک علیه وضعیت موجود برای رهایی مردم، توده‌های ستمدیده را که رفته‌رفته وارد محرومیت مطلق شده‌اند و به معنی واقعی کلمه در جدال مرگ وزندگی هستند،یاری رسانند.آیا ظرفیتی مانده که به آخر نرسیده،ا یا خانواده‌ای هست که مصون از امنیت اقتصادی،اجتماعی  و معیشتی باشد.؟ نه یکی یا دوتا یا ده تا خانواده، بلکه بیشتر خانواده‌ها امروز حسرت یک نان و پنیر،یا نان و ماست، و یک املت ساده در دل دارند.کودکان ما چه گناهی کردند،که باید در جلو چشم پدر و مادر در حسرت حداقل خوردوخوراک و پوشاک و در مظلومیت کامل، این زندگی تلخ و ناگوار را تحمل کنند.هیچ راهی در پیش نداریم، غیرازاینکه تلاش کنیم وضعیت موجود را تغییر بدهیم و دگرگون کنیم. بااراده‌ای متکی به نیروی خودمان و با برقراری حاکمیت شورایی کارگران و زحمتکشان،حاکمیتی که بر پایه کمیته‌های مبارزاتی محلات که از درون آن شوراهای محلات متولد می‌شوند و بر پایه شوراهای کارگران و زحمتکشان در ابعادی سراسری شکل می‌گیرد،می‌توانیم، از وضعیت موجود نجات پیدا کنیم.

 سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی- برقرار باد حکومت شورایی.

 نابود باد سرمایه‌داری – زنده‌باد سوسیالیسم برابری 

هسته کارگری حمید اشرف- فعالان کارگری جنوب.

 کار نان آزادی- حکومت شورایی. 

    اول اردیبهشت ۱۴۰۲

متن کامل نشریه کار شماره ۱۰۱۷  در فرمت پی دی اف:

POST A COMMENT.