کنفرانس بی‌فرجام “تغییرات اقلیمی”

خطر تغییرات اقلیمی دیگر هشداری رو به آینده نیست، بلکه فاجعه‌ پیشارو است. بروز توفان‌ها و گردبادها، سیل، آتش‌سوزی جنگل‌ها، گرمای بی‌سابقه، خشکسالی و قحطی دیگر استثنا نیستند، بلکه قاعده‌اند.

آب‌های زیرزمینی رو به خشکی‌اند. ضایعات شیمیایی و پلاستیک اقیانوس‌ها را آلاینده‌اند. فرونشست‌ها، بیابان‌زایی‌ها، آلایش و فرسایش خاک و بسیاری دیگر از فجایع محیط زیستی زندگی میلیون‌ها انسان را به مخاطره افکنده‌اند.

یکی از دلایل بروز فجایع محیط زیستی، افزایش گرمایش کره زمین است. این خطر با نابودی شرایط زیستی انسان‌های بی‌شمار، به یکی از دل‌نگرانی‌های مردم بدل گشته است.

در پی اولین گزارش “پانل دولت‌ها” درباره تغییرات اقلیمی در سال ۱۹۹۰، در آوریل ۱۹۹۲، در “کنفرانس سازمان ملل درباره محیط زیست و توسعه” برای مقابله با “خطرات انسان‌زای در محیط زیست”  سندی تنظیم شد که در ژوئن همان سال در ریودوژانیرو به امضای ۱۵۴ کشور رسید. این سند “کنوانسیون چارچوب تغییرات اقلیمی در سازمان ملل” نام گرفت. از آن پس، سالانه در یکی از کشورهای امضاکننده، کنفرانس‌های “کنوانسیون چارچوب تغییرات اقلیمی”،  با عضویت ۱۹۸ کشور، برگزار می‌شود.

یکی از نقاط عطف این کنفرانس‌ها، کنفرانس پاریس در دسامبر ۲۰۱۵ بود. در این کنفرانس پس از ۲۱ سال مذاکره، کشورهای شرکت‌کننده بر سر یک سند ۳۲ صفحه ای به توافق رسیدند. از جمله رئوس این توافقنامه، “حفظ افزایش میانگین گرمایش کره زمین زیر ۲ درجه سانتی‌گراد و تلاش برای رساندن آن به ۵ / ۱ درجه سانتی‌گراد”، “افزایش قابلیت انطباق با اثرات تغییرات اقلیمی”، “کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای” و “سرمایه‌گذاری به سوی کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای و توسعه اقلیم تاب‌آور” بود. در این کنفرانس بودند کشورهایی که به این توافقنامه نپیوستند، از جمله ایران، ترکیه، اریتره، عراق، لیبی و یمن. ایالات متحده نیز که در ابتدا از امضاکنندگان آن بود در اوت ۲۰۱۷، در زمان ریاست جمهوری ترامپ، خروج رسمی ایالات متحده از این توافقنامه را به اطلاع سازمان ملل رساند. هرچند بعدها در دوره ریاست جمهوری بایدن، این کشور مجدداً به این توافقنامه پیوست.

در سالی که “توافقنامه پاریس” به امضا رسید در تحقیقی جامع، گوشزد شد که جهت حفظ افزایش گرمایش کره زمین زیر ۲ درجه سانتی‌گراد، بایستی نیمی از ذخایر کشف شده نفتی، یک سوم ذخایر گازی، همراه با ۸۰ درصد زغال‌سنگ همچنان زیر زمین باقی بمانند یا به عبارتی دیگر استخراج نشوند. مطالعات منتشره بعدی نیز یادآور می‌شدند که توسعه میدان‌های جدید گازی و نفتی با سیاست کاهش دما ناهمخوان است.

اما واقعیتی که پس از این “توافقنامه” به وقوع پیوست:

کشورهای بزرگ صنعتی با ۸۵ درصد در بالاترین رده‌های سرمایه‌گذاران در زمینه توسعه میدان‌های نفتی و گازی قرار دارند. ایالات متحده با ۶۴ درصد در رأس سرمایه‌گذاران در سوخت‌های فسیلی است. پس از آن، اروپا (اتحادیه اروپا و کشورهای غیرعضو) با ۱۲ درصد در رده دوم قرار دارد. این در حالی است که اتحادیه اروپا، مدعی است که باید بر سخت‌گیری‌ها افزود و برای رهایی از سوخت‌های فسیلی نباید هیچ سازشی صورت گیرد. رده‌های بعدی به کانادا با ۵ درصد و ژاپن با ۴ درصد تعلق دارند. سهم سایر کشورهای جهان ۱۵ درصد است.

بر اساس داده‌های “لیست جهانی خروج گاز و نفت”، بیش از ۱۶۰۰ کمپانی، تولیدکننده ۹۵ درصد گاز و نفت جهان هستند. تنها در سال ۲۰۲۱، ۱۷۵ میلیارد دلار در اکتشاف میدان‌های جدید نفتی و گازی سرمایه‌گذاری شده است. بیش از ۱۰۰۰ کمپانی در صدد سرمایه‌گذاری برای تأسیسات جدید لوله‌کشی گاز، نیروگاه‌های گازسوز یا ترمینال‌های صادرات گاز مایع طبیعی هستند.

بیش از ۶۵۰۰ سرمایه‌گذار نهادی*، بیش از ۳ تریلیون دلار اوراق قرضه و سهام کمپانی‌های زغال‌سنگ، نفت و گاز را در اختیار دارند. ۵۰ درصد از مجموع سرمایه‌‌های نهادی در شرکت‌های سوخت فسیلی در اختیار ۲۳ نهاد است که ۱۸ عدد از آن‌ها در آمریکا قرار دارند.

با وجود این، به رغم دشواری دسترسی به پروژه‌های آتی کمپانی‌های نفتی، بر اساس تحقیق “گاردین”، با اجرای این پروژه‌ها:

– تولید گازهای گلخانه‌ای ناشی از اجرای برنامه‌های کوتاه مدت صنعت سوخت فسیلی برابر خواهد بود با یک دهه گاز کربن منتشره از سوی چین، یعنی دومین آلاینده بزرگ جهان.

– این برنامه‌ها شامل ۱۹۵ بمب کربنی**، است که حداقل یک میلیارد تن گاز کربن منتشر خواهند کرد. به عبارت دیگر، مقداری معادل ۱۸ سال انتشار گاز کربن در شرایط کنونی. گو آن که حدود ۶۰ درصد این پروژه‌ها آغاز گشته‌اند.

– با آن که از نظر تولید نفت و گاز، خاورمیانه و روسیه در مرکز توجه قرار دارند، اما ایالات متحده، کانادا و استرالیا، گسترده‌ترین برنامه‌های توسعه با بالاترین میزان بمب‌های کربنی را در پیش دارند.

همراه با توسعه تولید و استفاده از سوخت‌های فسیلی، جهان شاهد نابودی جنگل‌های و پوشش‌ گیاهی کره زمین بر اثر عوامل طبیعی هم‌چون آتش‌سوزی‌ها یا به دست انسان است. تنها در سال ۲۰۲۰ و تنها در برزیل، تقریباً بیش از ۲۱۸ کیلومتر مربع از جنگل‌های بارانی آمازون در آخرین ماه ریاست جمهوری بولسونارو نابود شدند. در کنار آن، وزیر نیروی برزیل اخیراً اعلام کرده است، این کشور در صدد است به رده چهارم تولیدکنندگان نفت صعود کند.

نگاهی به گوشه‌ای از آمار موجود نشان می‌دهد که تمام کمپانی‌های نفتی، هشدارهای دانشمندان محیط زیستی و حتا نهادهای بین‌المللی مبنی بر عدم توسعه میدان‌های جدید گازی و نفتی و معادن زغال سنگ را نادیده می‌گیرند.

اگر امضای “توافقنامه پاریس” در سال ۲۰۱۵، و جار و جنجال‌های تبلیغاتی پیروِ آن، خوش‌بینی‌هایی را در میان ساده‌لوحان پدید آورده بود، کنفرانس “کاپ ۲۸” (۳۰ نوامبر تا ۱۲ دسامبر ۲۰۲۳) که در امارات متحده عربی برگزار شد، تمام این خوش‌بینی‌ها را نقش بر آب کرد و چهره واقعی کنفرانس‌هایی از این دست را به نمایش گذاشت. “کاپ ۲۸” در هشتمین صادرکننده نفت و تحت ریاست، احمد الجابر، برگزار شد. اقدامی که انتقاد و خشم بسیاری را از همان پیش از برگزاری کنفرانس برانگیخت. چرا که احمد الجابر، رئیس شرکت نفت دولتی “ادنوک” است؛ شرکتی که در نظر دارد تا سال ۲۰۳۰ با سرمایه‌گذاری ۱۵۰ میلیارد دلاری بر ظرفیت تولید روزانه خود ۶۰۰ هزار بشکه بیافزاید.

در “توافقنامه پاریس” کشورها توافق کرده بودند تولید گازهای گلخانه‌ای را “هر چه زودتر” کاهش دهند و میزان گرمایش را به زیر ۲ درجه برسانند. در عمل، اما، در ۸ سال گذشته نه تنها این هدف متحقق نشده است، بلکه بر شدت تولید نفت و کشف و استخراج منابع سوخت فسیلی افزوده شده است. همچنین در این کنفرانس “روند حذف” سوخت‌های فسیلی پیشین، به “کاهش تدریجی” آن‌ها تنزل داده شده است. این در حالی است که بنا به هشدار سازمان ملل حتا اگر برنامه‌های موجود دولت‌ها برای کاهش گازهای گلخانه‌ای به اجرا درآیند، هم‌چنان تا پایان قرن گرمایش زمین فراتر از ۳ درجه سانتی‌گراد خواهد بود. کشورهایی مانند چین، عراق، ایران و قطر نیز، حتا، زحمت امضای این “توافقات” را به خود ندادند.

در “کاپ ۲۸” می‌توان انعکاس واقعیت‌های موجود را دید. آن که از بحران‌زاها نباید انتظار بحران‌زدایی داشت. آن که نهادهای بین‌المللی ناتوان‌تر از آن هستند که بر نظام مبتنی بر سودجویی، اندک تأثیری داشته باشند. آن که از بحران‌زایان نباید انتظار بحران‌زدایی داشت. آن که ادعای مقابله با تغییرات اقلیمی در چنین کنفرانس‌هایی، نمایشی است دروغین.

این کنفرانس‌ها فرجامی ندارند، چرا که در نظامی که تنها هدف، سرمایه‌اندوزی و سودجودیی است، طبیعت نیز وسیله‌ای برای نیل به این هدف می‌گردد. در چنین نظامی نمی‌توان انتظار داشت، سرمایه و سود به کنار رانده شود و حفظ محیط زیست پیشی گیرد. تنها با براندازی این نظام و استقرار نظمی بر شالوده برآورد نیازهای بشری است که بحران‌های بشری و بحران‌های محیط زیستی پایان می‌گیرند.

 

زیرنویس‌ها:

* سرمایه‌گذار نهادی، (Institutional investor) از جمله شرکت‌های سرمایه‌گذاری مشترک، شرکت‌های سرمایه‌گذاری محدود، شرکت‌های بیمه عمر و صندوق‌های بازنشستگی که اندوخته اعضا را به شکل سهام و اوراق قرضه نگهداری می‌کنند.

** “بمب کربن” یا “بمب اقلیمی” اقتباس جدیدیست از “هیدروکربن” از زیرزمین که پتانسیل آن در انتشار گازهای گلخانه‌ای از ۱ میلیارد تن گاز کربن در سراسر جهانی تجاوز می‌کند.

متن کامل نشریه کار شماره ۱۰۴۹  در فرمت پی دی اف:

POST A COMMENT.