استیصال رژیم در مواجهه با زنانی که به حجاب اسلامی نه می گویند

با شروع ایام نوروزی و در تداوم گسترش روز افزون جنبش “نه به حجاب اجباری”، دور تازه ای از رویارویی حاکمیت با زنان شروع شده است. این جدال و رویارویی جمهوری اسلامی با زنان به اصطلاح “بی حجاب” که طی هفته های گذشته با سخنان سرکوبگرانه و تحریک آمیز امامان جمعه، نمایندگان مجلس ارتجاع، رئیس قوه قضائیه، روسای دستگاه های اجرایی و قانون گذاری، اقدامات وحوش “آتش به اختیار” خامنه ای و نامه نگاری غیر علنی ۴۶ نفر از مدیران حوزه های علمیه تهران به ابراهیم رئیسی علیه مخالفان حجاب اجباری کلید خورده بود، با سخنان اخیر علی خامنه ای وارد فاز جدیدی شد.

آخوند علی خامنه ای، روز سه شنبه ۱۵ فروردین، طی دیداری که با مقام های حکومتی داشت، برای نخستین بار کشف حجاب را “حرام شرعی و سیاسی” خواند و با چنین تبیینی از جنبش حجاب بی حجاب، به هواداران حکومت اطمینان داد که “این مسئله قطعا حل خواهد شد”.

خامنه ای در ادامه سخنان خود با بیان اینکه “در مسئله پوشش، حجاب، محدودیتی شرعی، حکومتی و قانونی است نه محدودیتی دولتی”، همانند مزخرفات پیشین خود آن دسته از زنانی را که کشف حجاب می کنند، “فریب خورده” دشمنان اسلام خواند” و گفت: “بسیاری از کسانی که کشف حجاب می کنند از پشت پرده تحریک به این کار، یعنی دستگاه های جاسوسی دشمن مطلع نیستند. اگر بدانند پشت کشف حجاب و مبارزه با حجاب چه کسانی و دستگاه هایی هستند، این کار را نمی کنند چون خیلی از آن ها اهل دین و تضرع و ماه رمضان و دعا هستند”.

سخنان جدید خامنه ای همانند سخنان تکراری ماه های گذشته او، نه تنها نشانی از اقتدار حکومت را بازتاب نمی داد، که به نوعی بیانگر استیصال و شکست رژیم در مقابله با جنبش رو به رشد “نه به حجاب اجباری” در جامعه بود. آخوند خامنه ای در مواجهه با مبارزات دلیرانه زنان و مشاهده اینکه سیاست سرکوبگرانه رژیم در تحمیل حجاب اجباری به طرز آشکاری کارآیی خود را از دست داده است، اینبار با طرح مفاهیم جدیدی همچون “حرام شرعی و سیاسی” به رویارویی با زنان مبارز ایران برخاسته است.

رهبر جمهوری اسلامی، ظاهرا فراموش کرده است که همین دو ماه پیش در مراسم حکومتی ۲۲ بهمن، وقتی زنی از هواداران رژیم که بدون روسری در آن راهپیمایی شرکت کرده بود با چه استقبالی از طرف خبرگزاری فارس و دیگر روزنامه های حکومتی مواجه شد. خبرگزاری فارس – وابسته به سپاه پاسداران- و دیگر روزنامه های حکومتی با شادمانی تصویر آن زن “بی حجاب” را که در میان زنان محجبه و چادری هوادار حکومت قرار داشت در صفحات اول خود منتشر کردند تا به جهانیان بگویند که در ایران اسلامی حجاب اجباری نیست و زنان بی حجاب هم بدون هیچ محدویت و “اذیت و آزاری” می توانند در راهپیمایی های حکومتی حضور یابند. در آن تصویر، زنان حزب اللهی و مزدوان چادری رژیم نیز که همواره با دیدن چند تار موی دختران و زنان دلاور ایران، خون شرعی و وظیفه “امر به معروف و نهی از منکر”شان به جوش می آید، اینبار، نه تنها از دیدن آن زن “بی حجاب”  هوادار حکومت “آزرده خاطر” نشدند، نه تنها هیچ “خدشه ای” بر دین و ایمان و مقدسات به اصطلاح شرعی شان وارد نشد، بلکه با شادمانی تمام از حضور یک زن “بی حجاب” در راهپیمایی حکومتی ۲۲ بهمن استقبال هم کردند.

جمهوری اسلامی سال هاست که ورشکستگی سیاسی و ایدئولوژیک خود را با نمایش اینگونه صحنه های مضحک حکومتی نشان داده است. توده مردم و بویژه زنان دلاور ما که طی ۴۴ سال گذشته به کرات اینگونه دوگانگی های مشمئز کننده حاکمیت را دیده و تجربه کرده اند، به خوبی می دانند سیاست جدیدی را که خامنه ای تحت عنوان “حرام شرعی و سیاسی” به صورت یک دکان تبلیغاتی در مقابله با گسترش روز افزون جنبش “کشف حجاب” تبیین کرده است صرفا برای اطمینان خاطر دادن به زنان محجبه و وفادار به جمهوری اسلامی است. دکانی پر از ریا و تزویر که برای سرپوش گذاشتن بر ناتوانی شخص خامنه ای و کل هیئت حاکمه در رویارویی با زنان معترض ایران تبیین شده است. ناتوانی رژیم در برخورد با زنان و دختران جوانی که طی شش ماه گذشته با پرچم جان به میدان مبارزه آمده اند تا حقوق پایمال شده خود را باز ستانند. مبارزاتی قهرمانانه و در خور تحسین که اگر چه در شرایط کنونی بر محوریت نفی حجاب اجباری و کسب حق آزادی انتخاب پوشش متمرکز است، اما بی تردید در بطن خود و در روند گسترش مبارزات عمومی توده های مردم ایران، به مبارزه ای برای رهایی از تمامی اشکال ستم و تبعیضات جنسیتی تحمیل شده بر زنان منجر خواهد شد.

از این رو، مقوله “حرام شرعی و سیاسی” خواندن کشف حجاب توسط خامنه ای نه فقط برای توده های مردم ایران و زنانی که با شعار “مرگ بر خامنه ای” و”مرگ بر جمهوری اسلامی” پا به میدان مبارزه گذاشته اند، محلی از اِعراب ندارد، بلکه از جنبه به اصطلاح “شرعی” هم در درون خود رژیم به مضحکه ای برای خامنه ای تبدیل شده است.

خامنه ای که در سخنرانی ۱۴ دیماه ۱۴۰۱، در دیدار با شماری از زنان هوادار رژیم به اجبار “شل حجابی”  میلیون ها زن و دختر جوان را پذیرفت و با عقب نشینی از موضع پیشین خود در مورد زنان “ضعیف الحجاب” گفته بود، نباید کسانی که “به صورت کامل حجاب را رعایت نمی کنند به بی دینی یا ضد انقلابی متهم شوند”، اکنون با اطلاق “حرام شرعی” در مورد کشف حجاب مورد تمسخر افرادی همانند “مهدی نصیری” قرار گرفته است.

مهدی نصیری که برای سال ها فرد مورد وثوق خمینی و نماینده او در روزنامه کیهان بود و پس از خمینی نیز به عنوان شاگرد خامنه ای تا مدتی به نمایندگی از طرف او در کیهان باقی ماند، با تمسخر در مورد سخنان اخیر خامنه ای نوشته است: “اگر آیت الله خامنه ای دغدغه شرعی در امر نقض حجاب را دارند، چرا اخیرا شل حجابان را به رسمیت شناختند و دستگاه های بگیر و ببند هم پیرو اشارت ایشان از برخورد با آنان دست کشیدند؟ در حالی که بر اساس فتوای مشهور، پیدا بودن چند تار موی زنان هم غیر شرعی است”.

پوشیده نیست، همه این تناقض گویی های خامنه ای و سردردرگمی های هیئت حاکمه در رویارویی با مبارزات دلیرانه زنان ایران، ناشی از شکست رژیم در مقابله با جنبش کشف حجاب است. جنبشی که دور جدید آن با روسری سوزان شروع شد و اکنون نیز به رغم فروکش نسبی اعتراضات خیابانی، زنان دلاور ایران بی توجه به تمامی هشدارهای سرکوبگرانه حاکمیت، بدون روسری و پوشش اسلامی در خیابان و پارک و اماکن عمومی ظاهر می شوند.

با این همه و به رغم شکست آشکار سیاست های پیشین رژیم در تقابل با زنان، جمهوری اسلامی هنوز هم در حال زورآزمایی و اعمال فشار بیشتر از نوع سرکوب “هوشمند”  و “غیر حضوری” بر زنان است. بدیهی است که در این مرحله از رویارویی حاکمیت با زنان یا به تعبیری دیگر، رویاروئی زنان با حاکمیت، حمایت همه جانبه دیگر جنبش های اجتماعی به ویژه همیاری زنان به اصطلاح “شل حجاب” با  زنان مبارزی که برای برخورداری از حق پوشش اختیاری در صف اول مبارزه با رژیم ایستاده اند، بسیار حائز اهمیت است. تردیدی نیست در این مرحله از تشدید سرکوب به اصطلاح “هوشمند”، اگر مبارزات و مقاومت زنان مبارز با همیاری دیگر اقشار جامعه تداوم یابد، مطمئنا هیئت حاکمه قادر به اعمال فشار بیشتر نیست و خروجی این جدال نابرابر زنان با رژیم سفاک جمهوری اسلامی در زمانی نه چندان دور به نفع عموم زنان ایران رقم خواهد خورد.

جمهوری اسلامی برای عقب راندن زنان از صحنه نبرد، همه امکانات خود را بسیج کرده است. در دو هفته گذشته بیش از ۴۰۰ مغازه و رستوران و  پاساژ و دیگر اماکن خدماتی به صرف حضور زنان بی حجاب، پلمپ شده اند. برخی متروها از فروش بلیط به زنان بی حجاب منع شده اند. جلوی ورود زنان بی حجاب به اماکن گردشگری را گرفته اند. با این همه هیچکدام از اقدامات فوق نتوانسته اند زنان را از مبارزه ای که برای لغو حجاب اجباری در پیش گرفته اند، باز دارند. جمهوری اسلامی برای سرکوب زنان و بازدارندگی دختران جوان، حتی به انتقام گیری از دانش آموزان دختر نیز متوسل شده است. تهاجم شیمیایی و ایجاد مسمومیت در مدارس دخترانه از جمله جنایات فاجعه باری است که رژیم برای منکوب کردن دختران دانش آموزی که در موج جدید جنبش انقلابی با به دورافکندن حجاب اجباری سهم به سزایی در رادیکالیسم این جنبش داشتند، اتخاذ کرده است. حملات شیمیایی جمهوری اسلامی که آذر ماه سال گذشته با هدف منکوب کردن دختران دانش آموز از قم شروع شد و سپس در ابعادی سرتاسری به صدها مدرسه گسترش یافت، تا کنون بیش از ۷ هزار دانش آموز را مسموم کرده است. جنایتی هولناک که با وقفه ای کوتاه در تعطیلات نوروزی، مجددا در تعدادی از مدارس دخترانه  در شهرهای مختلف از جمله قم، کرج، تبریز، قشم، ارومیه، سنندج، هفتگل، قزوین، پیرانشهر و اصفهان تداوم داشته است. شیوه جدیدی از سرکوب که جمهوری اسلامی برای زهر چشم گرفتن از دانش آموزان دختر و بازداشتن آنان از  پیوستن به جنبش رو به رشد “نه به حجاب اجباری” اتخاذ کرده است. شیوه هایی که دیگر کارساز نیستند و زنان ایران، با اراده ای سترگ نشان داده اند که هرگز به دوران قبل از شهریور ۱۴۰۱ باز نخواهند گشت.

پوشیده نیست، این حضور قدرتمند زنان “بی حجاب” در اماکن عمومی، که شهامت و دلیری آنان را در رویارویی با رژیم بازتاب می دهد، به نوعی بر گرفته از شرایط عینی و موقعیت انقلابی موجود در جامعه نیز هست. شرایطی که زمینه های مقاومت و روحیه تقابل زنان با جمهوری اسلامی را در گستره ای وسیع بالا برده است. در موقعیت انقلابی کنونی که از یک طرف نارضایتی مردم به مرز انفجار رسیده است و از طرف دیگر وجود تلاطمات و بحران های عدیده ای که ادامه کاری طبقه حاکم را سخت کرده است، نه فقط امکان سرکوب عریان زنان بسان سال های گذشته برای رژیم مقدور نیست، بلکه رهایی از شرایط موجود نیز برای جمهوری اسلامی تا حدود زیادی ناممکن شده است. در واقع جمهوری اسلامی در رویارویی با زنان مبارز ایران اکنون بر سر یک دو راهی سخت قرار دارد. یک دو راهی دو سر باخت، که اگر به سرکوب علنی و خیابانی زنان روی آورد، محتملا با جنبش عظیم تری نسبت به جنبش انقلابی نیمه دوم سال ۱۴۰۱ مواجه خواهد شد. و اگر از تقابل مستقیم با زنان مبارز ایران عقب نشینی کند، این نیز به معنای پذیرش شکست اقتدار رژیم در مقابله با زنان است. شکستی که به زنان اعتماد به نفس بیشتری می دهد تا در گستره ای وسیعتر بدون حجاب اسلامی به خیابان و اماکن عمومی قدم بگذارند. صحت این دوراهی دو سر باخت را به عینه می توان در سخنان محسنی اژه ای، رئیس دستگاه قضایی جمهوری اسلامی دید.

اژه ای که همواره مدافع سرکوب عریان زنان بوده است، اکنون در موضعی کاملا متفاوت به شکست شیوه های سرکوبگرانه رژیم با زنان اعتراف کرده است. رئیس دستگاه قضایی جمهوری اسلامی روز شنبه ۱۸ فروردین ماه جاری در بازدید از تشکیلات قضایی در استان البرز، با اذعان به دشواری کار و “هزینه” بالای تحمیل خشونت بار حجاب اجباری بر زنان و دختران گفت: “چنانچه بخواهیم مسائل فرهنگی را صرفا با بگیر و ببند حل کنیم، هزینه ها [برای نظام] بالا می رود و شاهد اثر بخشی مطلوب نخواهیم بود”.

هشدار بالاترین مقام قضایی رژیم در باره کم اثر بودن ابزار قهریه در تحمیل حجاب اجباری و بالا رفتن هزینه برای نظام، آنهم تنها سه روز بعد از سخنان خامنه ای که برداشتن حجاب اسلامی را “حرام شرعی و سیاسی” خواند، نشان می دهد که جمهوری اسلامی در رویارویی با زنان دلاور ایران و در مواجهه با چگونگی پیشبرد حجاب اسلامی در جامعه تا چه حد به استیصال و آشفتگی درونی رسیده است.

متن کامل نشریه کار شماره ۱۰۱۵  در فرمت پی دی اف:

POST A COMMENT.