خونچکان زخم تابستان ۶۷ در روزشمار دادگاه حمید نوری

چند هفته ای است که جهان شاهد برگزاری دادگاه حمید نوری در استکهلم سوئد است. دادگاهی که از ۱۹ مرداد ۱۴۰۰(دهم اوت ۲۰۲۱) شروع شد و به مدت هشت ماه ادامه خواهد داشت. سه جلسه اول این دادگاه به تفهیم کیفرخواست ۴۴ صفحه ای حمید نوری اختصاص یافت. کیفرخواست قطوری به انضمام ۱۰ هزار صفحه بازجویی همراه با طرح اتهاماتی از قبیل “قتل عمد”، “نقض فاحش قوانین بین المللی” و “جنایت علیه بشریت” که طی سه روز توسط دادستان سوئد قرائت شد و پس از آن جلسات بعدی دادگاه با حضور شاکیان و شاهدان حمید نوری وارد بررسی روز شمار کشتار تابستان ۶۷ در زندان گوهر دشت کرج گردیده است.

حمید نوری، ملقب به حمید عباسی، کمک دادیار و دستیار ناصریان (قاضی محمد مُقیسه)، یکی از جانیان شناخته شده جمهوری اسلامی در قتل عام زندانیان سیاسی است. حمید نوری و ناصریان از جمله مسئولان زندان گوهردشت در زمان کشتار بودند که با پرونده سازی علیه زندانیان، آنان را برای صدور حکم اعدام نزد هیئت مرگ می بردند.  این هیئت متشکل از حسینعلی نیری (حاکم شرع تهران)، اشراقی (دادستان تهران)، ابراهیم رئیسی (معاون دادستان) و مصطفی پورمحمدی (نماینده وزارت اطلاعات) بود، که در نزد زندانیان خود را به دروغ هیئت عفو معرفی می کردند.

حمید نوری با چنین پیشینه ای از جنایت و کشتار، در تاریخ نهم نوامبر ۲۰۱۹ به هنگام ورود به کشور سوئد با حکم دادستانی این کشور در فرودگاه استکهلم بازداشت شد. حکم بازداشت موقت او به دستور قاضی پرونده هر چهار هفته یکبار تمدید شد و در نهایت پس از ۲۰ ماه بازداشت موقت، پرونده حمید نوری جهت بررسی به دادگاه عالی سوئد ارسال شد. طی مراحل دادگاهی این پرونده که به مدت هشت ماه طول خواهد کشید، ده ها نفر از زندانیان جان بدر برده  از کشتار زندان گوهر دشت، همراه با ده ها نفر از خانواده هایی که عزیزانشان را در جریان قتل عام زندانیان سیاسی در زندان گوهردشت از دست دادند، علیه نوری شهادت خواهند داد.

طی ۱۷ جلسه ای که از آغاز این دادگاه تا تاریخ  ۲۶ شهریور ۱۴۰۰(۱۷ سپتامبر ۲۰۲۱) گذشته است، چه در سه جلسه اول دادگاه که به قرائت کیفرخواست طی شد و چه در جلسات بعدی که شاکیان و شاهدان پرونده از تجربه و مشاهدات عینی خود علیه حمید نوری سخن گفته اند، روند روزشمار این دادگاه از محدوده محاکمه حمید نوری فراتر رفته و به نوعی به کیفرخواستی علیه جمهوری اسلامی تبدیل شده است.

در مدت هشت ماه روند دادرسی این دادگاه، حدود ۱۰۰ نفر به عنوان شاکیان و شاهدان این پرونده علیه حمید نوری شهادت خواهند داد. تعدادی از این شاکیان که خود شاهدان قتل عام زندانیان در گوهردشت کرج نیز بوده اند، جملگی در توضیح مشاهدات خود بر نقش موثر حمید نوری در انتخاب زندانیان و بردن آنان به نزد هیئت مرگ تاکید داشته اند.

اهمیت تاریخی این دادگاه، علاوه بر طولانی بودن دوران دادرسی، پخش زنده تمامی ساعات برگزاری آن از جمله تشریح لحظه های دردناک نشستن زندانیان در راهروی مرگ است که به صورت زنده و شنیداری در یوتوب و دیگر شبکه های اجتماعی پخش می شوند و خبرگزاری های فارسی زبان نیز به صورت روزانه اخبار آن را پوشش می دهند. دادگاهی که چه در روند قرائت کیفرخواست حمید نوری توسط دادستان و چه به هنگام حضور شاکیان و شاهدان در دادگاه، نام ابراهیم رئیسی و خمینی بارها تکرار شده و به دفعات نیز از فتوای خمینی برای کشتار جمعی زندانیان صحبت به میان آمده است.

از جمله ویژگی های دردناک و تکان دهنده این دادگاه، بیان اظهارات و مشاهدات یک یک شاکیان و شاهدان است که روزهای کشتار زندانیان گوهردشت را شاهد بوده اند. زندانیانی که خود لحظه های خوفناک انتظار و نشستن در “راهروی مرگ” را تجربه کرده اند، به صف شدن زندانیان و هدایت آنان به سوی قتلگاه “حسینیه زندان” را دیده اند. شاهدان و شاکیانی که بعضا طی روزهای مختلف و طی ساعت های متوالی در “کریدور مرگ” به انتظار نشستند، انتظاری سخت جانکاه تا با فراخوان حمید نوری و ناصریان به نزد هیئت مرگ برده شوند. حتی شنیدن روایات این شاهدان جان بدر برده از “کریدور مرگ” تکان دهنده است، تا چه رسد به آنچه که آنان خود در آن لحظه های زجر کُش انتظار، در آن لحظه های خوفناک انتخاب میان مرگ و زندگی تجربه کرده اند.

شرح لحظه لحظه روزهای کشتار توسط شاهدان و بیان روزشمار نشستن آنان در “کریدور مرگ” از دلخراش ترین صحنه های دادگاه حمید نوری است. شاهدی از داود لشکری مسئول امنیتی زندان گوهر دشت سخن گفته است، که با فرغونی پر از طناب دار به سمت “حسینیه مرگ” می رفت. شاهدی دیگر در مشاهدات خود از تل انبار شدن دمپایی های زندانیان به دار آویخته شده سخن گفته است. آن دیگری از لحظه هایی گفته است که حمید نوری در آن روزی که گروه گروه از زندانیان در حسینیه به دار آویخته می شدند، مستانه می خندید و به زندانیان نشسته در کریدور مرگ شیرینی تعارف می کرد. شاهد دیگری از مشاهدات خود در انتقال اجساد زندانیان اعدام شده به درون کامیون های یخچال دار سخن گفته است. اجساد زندانیانی که در گونی های برزنتی پیچیده شده بودند و هر غروب با کامیون های یخچال دار به گورستان های بی نام و نشان حمل می شدند.

با این همه، زجرآورترین تجربه شاهدان جان به در برده از کشتار زندان گوهردشت، ساعت ها و حتی روزهای به انتظار نشستن آنان در “کریدورمرگ” بوده است. نشستن در “کریدور مرگ” آنهم در انتظار فراخوانده شدن به نزد هیئت مرگ. انتظاری سخت جانکاه همرا با جدال درونی آنان در انتخاب میان مرگ و زندگی، میان ماندن و رفتن. لحظه های دردناکی که باید تصمیم می گرفتتد، در دو دقیقه مواجهه با “هیئت مرگ” چه خواهند کرد و چه خواهند گفت؟ می خواهند زنده بمانند یا با ایستادن بر سر آرمان هایشان، زندگی را برای همیشه بدرود گویند.

به گفته شاهدان این دادگاه، فاصله “کریدور مرگ” – آنجا که زندانیان با چشمبند به انتظار می نشستند- تا اتاق “هیئت مرگ” چند متری بیشتر فاصله نبود. اتاقی که چهار نفر از اعضای “هیئت مرگ” در آن نشسته بودند و حمید نوری و ناصریان، زندانیان چشمبند زده را به نزد آنان هدایت می کردند. اعضای “هیئت مرگ” چهره های علنی کشتار بودند و از این رو، زندانیان اجازه داشتند در مقابل آنان چشم بند از چشم برگیرند. اتاقی با حضور چهار عضو “هیئت مرگ” که سرنوشت هر زندانی را طی چند دقیقه رقم می زدند. اگر زندانی به خواست آنان اجابت می کرد، اگر چند سطری مطابق میل آنان می نوشت، در این صورت روزنه ای برای زنده ماندن باز می شد و زندانی با خارج شدن از آن اتاق، در سمت راست “کریدور مرگ” نشانده می شد و اگر پاسخ خوشایند “هیئت مرگ” نبود و یا زندانی با ایستادن بر سر باورهای سیاسی اش از چانه زنی با آنان پرهیز می کرد، در این صورت زندانی در سمت چپ “کریدور مرگ” هدایت می شد. اینگونه تقسیم بندی زندانیان در دو طرف راهروی بند، در ابتدا مفهوم معینی برای زندانیان نداشت. اما وقتی نخستین گروه زندانیان نشسته در سمت چپ کریدور با هدایت حمید نوری، داود لشکری و یا ناصریان، راهی حسینیه زندان شدند و دیگر برنگشتند، نشستن در سمت چپ کریدور نشانه اعزام زندانیان به حسینیه گوهردشت برای اعدام بود. مکانی که در آن روزها به “حسینیه مرگ” تبدیل شد.

آنچه مسلم است در بررسی روزشمار کشتار زندانیان گوهردشت – که یادآوری صحنه های آن نیشتری بر زخم خونچکان کشتار تابستان ۶۷ است- زمانی که شاکیان و شاهدان بیشتر این پرونده یکی پس از دیگری به دادگاه فرا خوانده شوند، ابعاد وسیع تری از قتل عام زندانیان همراه با نقش حمید نوری، ابراهیم رئیسی، خمینی و دیگر مسئولان جمهوری اسلامی در معرض دید جهانیان قرار خواهد گرفت. اهمیت تاریخی این دادگاه دقیقا در بازتاب جهانی آن و تاثیر روزشمار این دادگاه بر افکار عمومی ایران و جهانیان است. روند این دادگاه، فارغ از نتیجه نهائی آن تا همین جا، محاکمه ای علیه کشتار جمعی هزاران  زندانی سیاسی در تابستان ۶۷ و به طریق اولی محاکمه جمهوری اسلامی است. تشکیل دادگاه حمید نوری در سوئد و روند بررسی آن، تا همین جا یک پیروزی بزرگ برای توده های مردم ایران، خانواده های زندانیان سیاسی جانباخته، زندانیان جان به در برده از کشتار و یک پیروز بزرگ برای جنبش دادخواهی ایران است. روشن است در صورت محکومیت حمید نوری به اتهامات “قتل عمد” در مورد زندانیان چپ و کمونیست، “نقض آشکار قوانین بین المللی” در مورد زندانیان مجاهد و در گستره ای وسیعتر محکومیت او به اتهام”جنایت علیه بشریت”، راه ورود و سفر ابراهیم رئیسی را به کشورهای غربی مشکل تر و اسناد این دادگاه نیز برای محاکمه مسئولان جنایتکار جمهوری اسلامی کارکرد موثری خواهد داشت.

لودگی های حمید نوری، پوزخندهای او به هنگام شنیدن اظهارات شاهدان و شاکیان و چشم در چشم شدن های بی پروای او با خانواده های جان باختگان حاضر در دادگاه، از جمله حاشیه های تلخ این دادگاه است که رنجی مضاعف را بر جسم و جان خانواده ها نشانده است. بررسی تاریخی این دادگاه، نحوه پرشس و پاسخ از شاکیان و شاهدان، تذکرهای وکلای مدافع حمید نوری که شاکیان و شاهدان روزشمار این دادگاه را به هنگام شهادت، حتی از خیره شدن بر چهره حمید نوری باز می دارند که مبادا متهم اذیت شود، و مقایسه این دادگاه با صحنه های مرگبار نشستن زندانیان در “کریدور مرگ” و صدور احکام دو دقیقه ای “هیئت مرگ” گوهر دشت برای به دار آویختن آنان و نیز دل گرمی های حمید نوری به حمایت های پشت پرده جمهوری اسلامی، این جسارت را به او داده است که فعلا پوزخند تحویل شاهدان و شاکیان و خانواده های جان باختگان بدهد. پوزخندی که بدون هیچ تردیدی در دادگاهی که پس از سرنگونی جمهوری اسلامی برای محاکمه او و دیگر جنایتکاران جمهوری اسلامی برگزار خواهد شد، شکل دیگری به خود خواهد گرفت.

اینکه طی ماه های آتی، دادگاه حمید نوری چگونه پیش خواهد رفت، اینکه در پایان این دادگاه طولانی، قضات چه حکمی برای حمید نوری صادر خواهند کرد، اینکه سرنوشت نهایی این پرونده در معامله با جمهوری اسلامی گره خواهد خورد یا نه، بر کسی معلوم نیست. آنچه به این دادگاه مربوط است و می توان بر آن تاکید کرد، همانا استقلال دستگاه قضایی سوئد از دولت این کشور است. با این همه و به رغم استقلال دستگاه قضایی کشورهای اروپایی از دولت های خود، دولت های این کشورها اما پیشینه ای از زد و بندهای سیاسی با جمهوری اسلامی را در کارنامه خود دارند. هم اکنون، دو شهروند سوئدی در ایران زندانی هستند. علاوه بر آن احمد رضا جلالی، پزشک و محقق دو تابعیتی ایرانی- سوئدی نیز چندین سال است که با حکم اعدام در گروگان رژیم جمهوری اسلامی است. این موضوعات مجموعه عواملی هستند که بر دادگاه حمید نوری سایه انداخته اند. با این همه و به رغم موضوعاتی که بر دادگاه سایه افکنده اند، دادگاه حمید نوری مستثنی از زد و بندهای سیاسی دولت سوئد، مسیر خود را طی خواهد کرد و تا پایان دادگاه هم زمان زیادی مانده است. بعد از اتمام دادگاه نیز، تا صدور حکم نهایی زمان زیادی طول خواهد کشید. اینکه در پایان پروسه طولانی این دادگاه، دولت سوئد چه رفتاری در پیش خواهد گرفت، باید منتظر ماند و دید.

متن کامل نشریه کار شماره ۹۳۸ در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.