فقط یک دولت رسوا و رو به زوال با مردمش این چنین می کند

این روزها، خشکسالی و تشدید گرما در ایران بیداد می کند. خاموشی های مکرر برق، راه تنفس بر مردم گرفته است. بی آبی از هر سو بر گلوی کودک و زن و مرد چنگ انداخته است. اپیدمی کرونا به پیک پنجم رسیده و نشانه های پیک ششم نیز از هم اکنون آشکار شده است. رنج و درد و عذاب و مرگ از هر سو بر مردم ایران می بارد. دولت جمهوری اسلامی اما بدون کمترین دغدغه ای به تماشای وضع موجود نشسته و بر مرگ روزانه توده های مردم ایران لبخند می زند.

فاجعه خاموشی های اعلام شده و اعلام نشده برق تا کنون مناطق وسیعی از ایران را فرا گرفته است. استان های تهران، البرز، قم، سیستان و بلوچستان، اهواز، اصفهان، شیراز، تبریز و دیگر شهرهای کشور از جمله مناطقی هستند که با خاموشی های مکرر شبانه روزی مواجه اند. زمان خاموشی ها چنان طولانی ست که در برخی از شهرهای ایران به ۹ ساعت در شبانه روز هم رسیده است. خشم مردم از گرما و بی آبی و بی برقی و کرونا به انفجار رسیده است.

خاموشی های مکرر، مشکلات عدیده و جبران ناپذیری برای توده مردم ایجاد کرده است. اتومبیل ها در پارکینگ ها متوقف شده اند. نظم ساعات کاری به هم ریخته است. بسیاری از صنایع تولیدی از کار افتاده اند. مواد غدایی در انبارها فاسد می شوند. در بسیاری از خانه ها یخچال و دیگر وسایل برقی از کار افتاده اند. چراغ های راهنمایی و رانندگی در چهارراه های بزرگ تهران خاموشند. رفت و آمد وسایل نقلیه  در بسیاری از شهرهای بزرگ مختل شده است. در بیمارستان ها، ژنراتورهای برق تامین کننده برق اضطراری بیمارستان نیستند. بیماران حاد تنفسی و کرونایی با خطر مرگ مواجه اند. گزارش ها از مرگ بیماران به هنگام خاموشی برق و از کار افتادن دستگاه های پزشکی خبر می دهند. توده های مردم ایران در شرایط سختی گیر کرده اند. فاجعه و مرگ از هر سو بر سر آنان آوار شده است. انزجار از وضعیت موجود به حدی رسیده است که در خاموشی های شبانه، فریاد “مرگ بر خامنه ای” از پشت بام ها بلند شده است. ویدئوهای منتشر شده، فوران خشم مردم را بازتاب می دهند. در سیستان و بلوچستان، کودکی نه برای تشنگی خود، که از برای تشنگی و درماندگی مردم بلوچ سخن می گوید و زار می گرید. در گرگان، زنی در اداره برق در اعتراض به خاموشی هایی مکرر، روسری بر زمین می کوبد، مسئولان را به فحش و ناسزا می گیرد، در فوران خشم و انزجاری بلند، خستگی و واماندگی را این چنین فریاد می زند: “از مسلمانی فقط این روسری لعنتی را سر ما کردید. این چه وضعیتی است که برای مردم ایجاد کردید. ای … به این روسری، سگ شاشید به این روسری. بس کنید این همه دزدی را، بس دیگه بیت کوین بیت کوین، این چه گُویی بود که برای ما درست کردید”. در کنار اینگونه واکنش های خشمگینانه فردی، اعتراضات جمعی نیز نسبت به خاموشی های برق رو به افزایش است. در مناطق مختلف کشور از شهرستان ری در استان تهران گرفته تا آمل و بهشر و بابلسر و قائم شهر در مازندران، از کارون و شیراز در استان فارس گرفته تا گرگان در استان گلستان، از اعتراض تولیدکنندگان برق در اداره برق شهریار گرفته تا برگزاری تجمعات اعتراضی در بسیاری از شهرهای دیگر، که این روزها به امری عادی و روزانه برای مردم گرفتار در خاموشی برق تبدیل شده است.

حال در چنین وضعیتی، که اعتراض ها از هر سو متوجه وزیر نیرو و دولت جمهوری اسلامی ست و حتی در بعضی از شهرها نظیر شهر ری مردم خواهان استعفای وزیر نیرو شده اند، حسن روحانی اما روز سه شنبه ۱۵ تیر در جلسه هیئت دولت با دفاع از وزیر نیرو گفت: وزارت نیرو در این زمینه مقصر نیست.

به راستی این همه خاموشی های مکرر، خشکسالی جانفزا، کرونای مرگبار و بی آبی گسترده که این روزها سراسر کشور را فرا گرفته است، آیا امری اجتناب ناپذیر و خارج از عملکرد فاجعه بار هیئت حاکمه بوده است، که حسن روحانی به خود اجازه می دهد چشم در چشم مردم به وقیحانه ترین شکل ممکن بگوید “چاره ای نداریم”، باید تحمل کرد. مشکل اصلی خاموشی های مکرر برق که این روزها به طرز کم سابقه ای بر گلوی مردم چنگ انداخته است، کجاست؟ آیا مصرف مازاد برق سبب بروز خاموشی های مکرر شده است؟ یا بی کفایتی دولت و کل هیئت حاکمه چنین سرنوشتی را برای مردم رقم زده است؟ بهتر است عمق فاجعه را در گزارش پاره ای از روزنامه های حکومتی نظیر اعتماد، جوان، جام جم، وطن امروز و جهان صنعت که در روزهای اخیر انتشار یافته اند، دنبال کنیم.

روزنامه اعتماد، طی گزارش مبسوطی در مورد چرایی این خاموشی ها، در باره بی خیالی دولت، نتایج فاجعه بار اقتصادی، روانی و مادی این بی برقی های طولانی مدت بر زندگی مردم نوشته است: “در روزهایی که خاموشی‌ها در ساعات اوج مصرف، گاه به سه ساعت و روزانه سه نوبت می‌رسد؛ خبری از وزیر نیرو به عنوان متولی اصلی تامین برق نیست و اگر هم باشد همان توضیحات همیشگی است که هوا گرم است و کمبود تولید برق وجود دارد. صحبت‌های دوشنبه شب اعضای سندیکای تولیدکنندگان برق سیگنال مهمی است که نشان می‌دهد آنها به دنبال افزایش قیمت برق و کاهش هزینه‌های خود هستند. آنها از اینکه دولت یارانه انرژی را به‌موقع پرداخت نمی‌کند یا اصلا پرداخت نمی‌کند، گلایه دارند و بهترین سیاست را در کاهش عرضه پیدا کرده‌اند تا شاید اهرم فشار برای افزایش قیمت برق یا دریافت مطالبات خود در دست آنها باشد”.

روزنامه اعتماد در ادامه با اشاره به نارضایتی تولید کنندگان بخش خصوصی مبنی بر اینکه دولت برق را از آن ها ارزان می خرد و گران به مشترکین می فروشد، بی آنکه مقداری از این مابه التفاوت قیمت را به تولید کنندگان برگرداند، به سیاست آتی دولت در کاهش پرداخت یارانه انرژی و افزایش قیمت برق پرداخته و نوشته است: “دولت هم خود می‌داند شرایط موجود زیاد پایدار نیست و باید دست به کاهش پرداخت یارانه انرژی بزند. اتفاقی که احتمال آن در دولت بعدی که از ۱۲ مرداد ماه کار خود را آغاز می‌کند، کلید خواهد خورد. شوک ۱۰۰ تا ۲۰۰ درصدی قیمت برق، تا برخی از زیان‌های مالی تولیدکنندگان که عمدتا جزو شرکت‌های شبه‌دولتی هم هستند، جبران شود”.(تمامی تاکیدها از ما است). دعوای تولیدکنندگان بخش خصوصی با دولت در شرایطی است که سهم بخش خصوصی در تامین برق مورد نیاز کشور فقط ۳۰ درصد است.

آنچه روزنامه اعتماد در گزارش خود به آن اشاره کرده است، صرفا بخشی از حقیقت است، نه همه حقیقت. طبق برنامه زمان بندی شده رشد و توسعه ظرفیت تولید برق و بر اساس سیاست کلان جمهوری اسلامی می بایست ظرفیت نصب تولید برق ایران با افزایش سالیانه ۵ درصدی به میزان ۱۰۰ هزار مگاوات تا سال ۱۴۰۰ می رسید. این میزان افزایش ۵ درصدی اما، دست کم در ۲۰ سال گذشته در بهترین حالت به میزان ۵ /۲ درصد محقق شده است. اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس جمهور، روز دوشنبه ۱۴ تیر در حاشیه بازدید از مرکز ملی راهبری شبکه برق کشور گفت: “ظرفیت نصب شده در کشور حدود ۸۵ هزار مگاوات است که از این میزان بین ۵۲ تا ۵۳ هزار مگاوات قابل استفاده است”. جهانگیری در ادامه با اشاره به مصرف برق گفت: “این در شرایطی است که پیک مصرف حدود ۶۴ هزار مگاوات برآورد شده و کسری برقِ حدود ۱۱ تا ۱۲ هزار مگاواتی داریم”. حال اگر میزان برق صادراتی به عراق و افغانستان را هم در نظر بگیریم، میزان کسری تولید برق نسبت به مصرف آن دست کم به ۲۰ هزار مگاوات خواهد رسید. پرویز محمدنژاد، عضو کمیسیون انرژی مجلس از این هم فراتر رفته و میزان تولید برق در کشور را ۶۵ درصد کمتر از مصرف آن اعلام کرده است.

همزمان با روزنامه اعتماد، روزنامه وطن امروز نیز، در گزارش خود به مشکلات صنعت برق و کاهش روند تولید پرداخته و با رد ادعای روحانی مبنی بر افزایش میزان تولید برق در ۸ سال گذشته نوشته است، بر خلاف ادعای روحانی، آمارها نشان می دهند “دولت او رکورددار کمترین میزان تولید برق پس از انقلاب است”. جهان صنعت نیز، با تیتر چراغ وزارت صمت (صنعت، معدن و تجارت) پیش از قطع برق صنایع خاموش شد، به تبعات خاموشی برق بر هزاران تُن نهاده های دامی پرداخته و نوشته است: “فساد هزاران تُن نهاده های دامی دولتی و خصوصی در گمرکات شمال کشور در حالی اتفاق افتاده که حالا مواد اولیه صنایع غذایی کشور نیز به دلیل قطعی برق و خاموشی‌های مکرر در خطر نابودی قرار دارند… در واقع سکوتی که وزارت صمت در ماه‌های گذشته در مقابل گرانی‌های بی‌رویه کالاهای اساسی و آشفتگی بازار در مواجهه با مردم در پیش گرفته، حالا نصیب صنایع کشور شده است؛ صنایعی که معیشت مردم در گرو فعالیت و ارزآوری آنها قرار دارد و اگر یک روز چرخ فعالیت آنها متوقف شود، اقتصاد کشور نیز با بحران روبه‌رو خواهد شد و بازارهای صادراتی ایران نیز تحت‌الشعاع قرار خواهد گرفت”.

روزنامه جوان که از روزنامه های منتقد کابینه روحانی است، در گزارش خود تحت عنوان “خاموشی نیروی دولت” ضمن اشاره به فراافکنی های دولت در خاموشی های سراسری برق نوشته است: حالا در روزگاری که تازه فهمیده‌ایم آب و برق چقدر ارزش دارد، دنبال مقصر می‌گردیم!

بازتاب خاموشی های برق و تبعات ویرانگر آن بر زندگی توده های مردم، آنچنان وسیع و همه جانبه است که این روزها نه فقط شیرازه کابینه روحانی، که شیرازه کل هیئت حاکمه ایران به هم ریخته است. حال در چنین وضعیتی که زندگی مردم به کلی مختل شده است و خاموشی برق حتا باعث مرگ بیماران در مراکز حساس درمانی شده است، سخنگوی صنعت برق ایران اعلام کرده است، با تداوم خاموشی ها ممکن است، برق “مراکز درمانی و حساس” هم خاموش شوند. مصطفی رجبی مشهدی، هرچند پیش از این از “مراکز حساس مانند بیمارستان ها” خواسته بود “مولدهای اضطراری” را در دسترس داشته باشند، اما گزارش ها حاکی از آن است که بسیاری از مراکز حساس درمانی فاقد مولدهای اضطراری هستند و آن دسته از بیمارستان هایی هم که دارای مولد اضطراری هستند، اغلب به دلیل فرسودگی، کارایی لازم برای تامین برق را ندارند. هشدارهای مکرر در مورد خاموشی مراکز درمانی در شرایطی است که موج پنجم اپیدمی کرونا سراسر ایران را فرا گرفته و مناطقی نظیر تهران و سیستان و بلوچستان با شرایط بحرانی مواجه اند.

با این همه، ایکاش مشکل توده های مردم ایران در این روزهای ویرانگر، فقط خاموشی برق بود و له له زدن آنان از شدت گرما. هم اینک ۱۱۰ شهر کشور با وضعیت قرمز خشکسالی مواجه اند، در کنار بحران بی برقی، بحران قطع آب هم بر گلوی مردم چنگ انداخته است. ویدئوهای منتشر شده از قطع طولانی مدت آب در بسیاری از شهرهای کشور از جمله قطع ۱۰ ساعته آب در اردبیل سخن می گویند.

حال در یک چنین وضعیتی اسفبار که رنج و درد و مرگ سراسر ایران را فرا گرفته است، حسن روحانی بی خیال از همه گرفتاری های تاکنونی که جمهوری اسلامی و به طور اخص کابینه او برای مردم ایجاد کرده است، روز سه شنبه ۱۵ تیر در جلسه هیئت دولت گفت: “من هم نسبت به مردم عزیزی که در این روزها دچار مشکل و رنج شده اند، از آنها عذرخواهی می کنم”. روحانی در ادامه با همان لودگی همیشگی خود، از همان مردمی که خود و کل هیئت حاکمه ایران زندگی را از آنان گرفته اند، خواست، “یک مقداری همراهی و همکاری کنند”، چرا که به گفته او “چاره ای” جز این نداریم.

چنین رفتاری فقط برازنده جمهوری اسلامی است. فقط یک دولت رسوا و بی آبرو می تواند با مردمش این چنین رفتار کند. فراموش نکنیم نمایش اینگونه رفتارهای مشمئز کننده مختص امروز و دیروز نیست. بیش از ۴۲ سال است که جمهوری اسلامی با توده های مردم ایران این چنین کرده اند. در تمامی این سال ها، دولت و کل هیئت حاکمه ایران نشان داده اند که کمترین مسئولیتی در قبال جان و معاش و سلامت کارگران و عموم توده های مردم ایران ندارند. چنین حکومتی را که کارنامه اش برای مردم ایران بجز تحمیل مرگ و ویرانگری، خشک سالی و بی برقی، گرسنگی و بیکاری و ستم چیز دیگری نبوده است، حتی یک روز هم نباید فرصت ادامه حیات داد. این حکومت فاسد و ستمگر را با همه ضمائم نفرت انگیزش باید جاروب کرد. روشن است حکومتی با این درجه از بی رحمی و شقاوت و آدمکشی، هرگز با اعتراضات فردی و یا چند اعتراض خیابانی و انجام چند اعتصاب کارگری سرنگون نمی شود. جمهوری اسلامی، جمهوری دزدان و آدمکشان و سرمایه داران است. چنین نظام فاسد و تبهکاری را به همراه نظم استثمارگرانه موجود باید با گسترش همه جانبه اعتراضات خیابانی و اعتصابات گسترده کارگری فلج ساخت و در نهایت با سازماندهی یک اعتصاب عمومی سیاسی و قیام مسلحانه توده ای برای همیشه از صحنه تاریخ جاروب کرد و به جایش حکومت شورایی کارگران و زحمتکشان را مستقر ساخت.

متن کامل نشریه کار شماره ۹۲۸ در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.